6 عامل بنیادی در ریزش های اخیر بورس-راهبرد معاصر

6 عامل بنیادی در ریزش های اخیر بورس

پیش از همه یک نکته جالب این است که در دوره دو هفته ای اخیر بسیاری از سهم ها با وجود خبرهای خوب حتی ریزش کردند، همین فرضیه روانی بودن این ریزش را تقویت میکند
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۸ - ۳۰ مرداد ۱۳۹۹ - 2020 August 20
کد خبر: ۵۵۵۰۵

6 عامل بنیادی در ریزش اخیر بورس

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ شاخص بورس در دومین هفته متمادی همچنان روزگار منفی­ای را تجربه میکند، به نظر کارشناسان امر عوامل متعددی با هم انباشت شدند تا چنین سقوطی رخ دهد، اما آنچه بیشتر از همه مشهود است این مسئله بیشتر جنبه روانی دارد تا جنبه واقعی و بنیادی در این گزارش به این موضوع میپردازیم.

 

پیش از همه یک نکته جالب این است که در دوره دو هفته­ای اخیر بسیاری از سهم­ها با وجود خبرهای خوب حتی ریزش کردند، به عنوان مثال با وجود افزایش بهای جهانی مس سهام شرکت ملی مس فملی دائما کاهش پیدا کرد، شرکت شستا با وجود افشای خبر الف و فروش 99 درصد سهم یک شرکت 20 درصد منفی را در یک روز تجربه کرد. بسیاری از شرکت­ها نیز با وجود انتشار خبرهای خوب از افزایش سودآوری سیل منفی­ها آنها را نیز برد. کارشناسان در این زمینه عوامل مختلفی را در این ماجرا دخیل میبینند

 

عوامل بنیادی ریزش بورس در دوره اخیر

الزام صندوق های درآمد ثابت به فروش دارایی­ها

یک خبر شوکه کننده برای بازار در دوره اخیر این بوده است که حدود 30 هزار میلیارد تومان از بازار توسط صندوق های سرمایه گذاری بیرون کشیده شده است، دلیل این موضوع نه تحلیل این صندوق ها و تغییر موضع آنها که الزام سازمان بورس به رعایت 5 یک قانون بود، بنا بر این قانون صندوق ها ملزم میشدند تا حداکثر 5 درصد از سهم یک شرکت را نگه دارند، با ضرب العجل یک ماهه سازمان بورس این شرکت­ها مجبور شدند تا در بدترین موقعیت اموال خود را به حراج بگذارند، مشخصا چنین امری اثر به شدت منفی را بر بازار گذاشت و آن را از نفس انداخت.

 

غائله دارادوم

با وجودی که فروش دارایکم با وجود تخفیفات دولتی برای مردم سودهای خوبی را به همراه داشت، تعلل در فروش دارادوم که از سهم دولت در پالایشی­ها بود بازار را متزلزل کرد، ولی یک عامل بنیادی در این میان این بود که به هر ترتیب ارزش سهام پالایشی­های بازار در این دوره چند ماهه از ارزش خالص روز(NAV) آنها بالاتر زده بود و به نوعی این شرکت ها بیشترین رشد ممکن را کرده بودند. غائله هفته پیش باعث شد تا به برخی از مردم اینچنین القا شود که دولت بار خود را از این بازار بسته است.

 

فروش سهام عدالت

پس از عید غدیر و با آزادسازی ثلث دوم از این سهام یک فشار فروش به بازار منتقل کرد، این فشار البته جنبه روانی بزرگی هم داشت، از مدتها پیش در بازار چنین انتظاری شکل گرفته بود که با آزادسازی سهام عدالت فشار فروش در بازار افزایش یافته و این بازار دچار ریزش میشود. اهمیت سهام عدالت در این است که سهم­های عمده لیدر بازار در سبد آن حضور دارند.

 

پر کردن حجم مبنا توسط حقوقی­ها

در این چند روزه با وجودی که بازار همچنان منفی بود و جو کلی بازار اینچنین بود برخی حقوقی­ها برای جمع کردن صفوف فروش اقدام به خرید آنها کردند ولی برآیند این موضوع این بود که حجم مبنای این سهم­ها پر میشد و با درصد بالاتری این سهم­ها منفی میخوردند.

 

گشایش نفتی دولت

برخی شائبه ها در بازار البته شنیده شد که دولت برای اینکه فشار برای تصویب اوراق سلف نفتی خود بیاورد این کار را صورت داده است، البته نشانه­هایی از این موضوع وجود دارد، از جمله در معاملات دیروز بازار که بازار در ابتدای صبح با جهش 20 هزار واحدی افزایش یافت و به سمت مثبت شدن میرفت به یکباره در ساعت 10 و 20 دقیقه چند سهم عمده توسط حقوقی­های سهم صف فروش شدند، حرکت آخر بازار در روز شنبه و تلاش چند شرکت بزرگ برای جمع کردن صفوف فروش نشان میداد که قدرت لازم در دولت برای ایجاد موج منفی یا مثبت وجود دارد.

 

نشانه ­هایی از روانی شدن بازار

البته با وجود همه این تعابیر به نظر میرسد آنچه بیشتر این صفوف فروش را درست میکند ترسی است که به دل بازار از جهت رشد بسیار سریع این چند ماهه رخ داد، انگار بازار از سایه خود ترسیده است.

وگرنه چنین رفتاری قاعده مند نیست، به عنوان مثال با وجود افزایش بهای جهانی مس سهام شرکت ملی مس فملی دائما کاهش پیدا کرد، همچنین رییس این شرکت گفته است صادرات شرکت مس نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۲ برابر شده و اکنون صادرات از تولید جلوتر است، در معدنی نسبت به سال گذشته 78 درصد افزایش برداشت صورت گرفته است، شرکت شستا با وجود افشای خبر الف و فروش 99 درصد سهم یک شرکت 20 درصد منفی را در یک روز تجربه کرد. بسیاری از شرکت­ها نیز با وجود انتشار خبرهای خوب از افزایش سودآوری سیل منفی­ها آنها را نیز برد.

 

فعالان مترصد رشد هستند

با وجود منفی­های این روزها ارزش معاملات خرد در حال کاهش بوده است، امروز ارزش معاملات خرد بیش از 6700 میلیارد تومان بوده است که  پایین ترین ارزش معاملات خرد از هفته دوم فروردین بوده است، همین نکته نشان­دهنده این است که فعالان بازار از فروش دارایی خود منصرف شده و مترصد روزهای مثبت هستند.

 

آیا هسته سخت تامین مالی دولت تمام شده است؟

فروش اوراق بدهی دولت به «هسته سخت» رسیده است، این بدین معناست که هم طبق تئوري و مدل انتظار ميرفت بعد مدتي نرخ اوراق بالا خواهد رفت و همین به دلیل اینکه اهداف پولی از جمله تورم در دسترس نخواهد بود. ظاهرا الان دولت (و بانك مركزي) بين اوراق با نرخ بالاتر، فروش سهام، ماليات هاي مختلف، عوارض تراكنش و طرح گشايش مانده است.

اين كه دولت مستقيم به سمت گشايش مي رود يعني؛

  • طرح اوراق قابل ادامه نيست و در صورت ادامه از طريق نرخ بهره بالاتر باعث اختلال در هدفگذاري پولي خواهد شد و
  • برآورد ذهني دولت اين است كه هزينه يا عدم النفع گشايش كمتر از هزينه يا عدم النفع فروش سهام و ماليات ها و عوارض تراكنش و... است.

ولی دولت نمیتواند پای آشی که خود پخته نشیند! دولت در نقش حاکمیتی خود مجبور است تا با عمق دهی به بازارها امنیت بازار سرمایه را حفظ کند، نوبخت گفته است تا پایان سال ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار میلیارد تومان سهام در بورس واگذار می‌کنیم. اما بیش از همه این بازار نیاز به بازارگردان خوب دارد تا دامنه نوسان سهم­های لیدر بازار در وضعیت متعادلی بماند.

 

پیش بینی

عموما پیش بینی کردن کار غلطیست، عمده توصیه­ای که میتوان به دولت داشت این است که در موج جدید حمایت معنوی اش از بازار انتظارات رشد بسیار بالا را نسازد، یک رشد معقول و طبیعی و منطقی به نفع همه است.

 

ارسال نظر