به گزارش راهبرد معاصر؛ روز گذشته مدیرکل بنادر و دریانوردی سیستان و بلوچستان اعلام کرد که با حضور هیئت ازبکستان در چابهار مراحل الحاق ازبکستان به توافقنامه بینالمللی ایران، هند و افغانستان موسوم به چابهار نهایی شد. برای هر نوع سرمایه گذاری از سوی کشورهای مختلف آمادگی وجود دارد و با راه اندازی ریل در چابهار شاهد توسعه منطقه و فرامنطقه خواهیم بود.
پیوستن ازبکستان به توافقنامه موسوم به چابهار میتواند گامی مهم در راستای تقویت نقش محوری بندر چابهار و اتصال آن به آسیای میانه باشد. تجربه نشان داده است که تقریبا در اکثر توافقنامههای مربوط به راههای بین المللی، همه طرفین از مزایای آن بهره مند شدهاند، از همین روی این پیش بینی وجود دارد که با رونق بندر چابهار نیز هر ۴ کشور حاضر در توافقنامه منتفع شوند. که در این نوشتار تلاش می شود بخشی از این مزیت تشریح شود.
به گواه تاریخ، تجارت برای مردم ایران از دیرباز جایگاه مهمی داشته است که شاید مهمترین دلیل آن موقعیت جغرافیایی ایران بعنوان حلقه واسط بین شرق و غرب است که متاسفانه در دهههای اخیر سیاست گذاران کشور از این موضوع غفلت کردهاند. یکی از موارد مهم در بخش ترانزیت و موقعیت ژئواکونومیکی ایران اتصال آسیای میانه به آبهای گرم خلیج فارس و همچنین امکان دسترسی هند به آسیای میانه است که این دو موضوع در چارچوب قرارداد چابهار محقق میشود.
در دنیای امروز تقریبا اکثر کشورها رویکرد اقتصادی به سیاست بین الملل دارند یعنی براساس منافع ملی تصمیم سازی میکنند. براین اساس هر اندازه ضریب درهمتنیدگی اقتصادی کشورها بیشتر باشد، به همان اندازه مواضع سیاسی نزدیک بهم نیز خواهند داشت که موضوع تحریم نشان داد در این موضوع نیز غفلت شده است. از همین روی یکی از مزایای توافقنامه چابهار وابسته کردن کشوری در مقیاس هند و همچنین کشورهای مهم آسیای میانه است که در آینده انرژی و تجارت جایگاه مهمی خواهند داشت.
از سوی دیگر توافقنامه چابهار موجب افزایش درآمد ایران از بخش ترانزیت نیز خواهد شد که برای کشوری مانند ایران که اقتصاد آن وابستگی بالایی به درآمدهای نفتی دارد میتواند درراستای متنوع سازی درآمدها باشد. براساس اظهار یکی از مسئولان کشور در سال ۲۰۲۱ در مسیر قزاقستان- روسیه ۲ میلیون TEUجابهجا شده یا اینکه چیزی حدود ۵۰ میلیون تن کالا در مسیر چین- اروپا حمل شده، در حالیکه میزان ترانزیت از مسیر ایران در ۹ ماهه امسال حدود ۹ میلیون تن بوده است.
مزیت دیگر رونق بندر چابهار ایجاد توازن در رابطه با کشور چین است که این روزها سند همکاری ۲۵ ساله ایران و چین یکی از مباحث مهم کشور است. بحث پیوستن ازبکستان به توافقنامه چابهار آنهم در بحبوحه بحث سند ۲۵ ساله نشان داد که ایران براساس رویکرد واقعگریانه با رقیب پکن یعنی دهلی نیز به دنبال تقویت روابط اقتصادی است.
باید توجه داشت که دو رقیب هند یعنی چین و پاکستان در پروژه ۶۰ میلیارد دلاری کریدور اقتصادی چین و پاکستان، CPEC، هستند که میخواهند بندر گوادر پاکستان را رونق دهد. بندر چابهار برای هند در مقابله با حضور چین در دریای عرب یا مکران مفید خواهد بود که چین با کمک به پاکستان در توسعه بندر گوادر در تلاش است تا آن را تضمین کند. بندر گوادر از طریق دریا ۱۰۰ کیلومتر با چابهار فاصله دارد. بنابراین رونق و تقویت بندر چابهار میتواند تجارت آینده منطقه را به سمت ایران سوق دهد، و برای تهران در تصمیم سازی مقابل پکن و اسلام آباد یک امتیاز مهم است.
در حال حاضر هند در حال توسعه بندر چابهار ایران است. این همکاری برای اولین بار در سال ۲۰۰۳ و در سفر رئیس جمهور وقت ایران به دهلی، پیشنهاد و مورد پذیرش هند قرار گرفت. از زوایای گوناگون توسعه بندر چابهار برای هند از اهمیت بالایی برخوردار است.
قبل از استقلال پاکستان در سال ۱۹۴۷، هند از طریق افغانستان و تاجیکستان به آسیای مرکزی دسترسی مستقیم داشت. اما پس از استقلال، پاکستان در مسیر ایجاد ارتباط مستقیم با آسیای مرکزی قرار گرفت. اکنون برای ارتباط با آسیای مرکزی، هند باید از طریق خاک پاکستان متصل شود اما به دلیل تیرگی روابط هند و پاکستان، این امر میسر نشده و حتی از امنیت کافی نیز برخوردار نیست.
از همین رو، هند برای مدت طولانی در تلاش برای یافتن راهی جایگزین برای آسیای مرکزی است. البته این هدف تا حدودی در قالب کریدور بینالمللی حملونقل شمال جنوب (INSTC) محقق میشود که یک مسیر آبی، زمینی، ریلی به آسیای مرکزی، روسیه و اروپا از طریق ایران و دریای خزر با دور زدن پاکستان است. دهلی از طریق چابهار میتواند به شهر مرزی زرنج در افغانستان وصل شود و سپس از طریق شاهراه زرنج - دلرم که توسط هند ساخته شده، از شمال به آسیای مرکزی و حتی فراتر از آن متصل شود. بنابراین علاوه بر INSTC، بندر چابهار میتواند به هند در دسترسی به آسیای مرکزی و اروپا کمک کند.
کریدور شمال- جنوب به هند اجازه میدهد تا از طریق ایران با جهان خارج تجارت کند، که یکی از آنها افغانستان است. البته پیشتر هند نمیتوانست ارتباط تجاری مناسبی با افغانستان برقرار کند، چون افغانستان بخشی از پروژه INSTC نبوده و این مانع بزرگی برای هند است.
در ماه می ۲۰۱۶، قراردادی سه جانبه بین هند، ایران و افغانستان برای توسعه گذرگاه حمل و نقل و تجارت بین سه کشور از طریق بندر چابهار و دور زدن پاکستان به امضا رسید. این مزیت بزرگی برای هند در برقراری ارتباط مستقیم با افغانستان داشته است.
در اکتبر ۲۰۱۷ اولین محموله گندم هند و در فوریه ۲۰۱۹ اولین محموله صادراتی افغانستان (میوه خشک، منسوجات و محصولات معدنی) بین دو کشور مبادله شد. اکنون، هند میتواند فعالیتهای تجاری خود را با کشورهای آسیای مرکزی، روسیه و اروپا از طریق این کریدور ترانزیتی انجام دهد که منجر به سودهای تجاری و مالی بزرگ برای هند میشود. علاوه بر این، تجارت از طریق بندر چابهار صرفه جویی در زمان و انرژی کمتری را برای هند دارد.
با به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و به رسمیت شناختن احتمالی آنها توسط قدرتهای بزرگی مانند روسیه، ایالات متحده و اتحادیه اروپا ممکن است پاکستان اهرم فشار نیرومندی برابر هند پیدا کند. از همین روی لازم است که هند برای توسعه کامل این بندر با سرعت بالا حرکت کند و برای ایجاد یک مسیر ترانزیتی روان با افغانستان و فراتر از آن تلاش کند. چون این مسیر برای نیازهای تجاری هند و همچنین برای اهداف استراتژیک آن بسیار ضروری است.
در واقع، توسعه این بندر و یک مسیر ترانزیتی به آسیای مرکزی، روسیه و اروپا از طریق ایران و افغانستان یک سود بزرگ برای همه ذینفعان درگیر و در نتیجه یک موقعیت برد-برد برای ایران و هند است چون این بندر وابستگی به کانال سوئز را کاهش داده و در نتیجه زمان حمل و نقل را به میزان چشمگیری کمتر خواهد کرد. برای افغانستان محصور در خشکی نیز، راهاندازی چابهار به منزلهی دسترسی مستقیم به آبراههای تجاری و دروازهای به جهان خارج خواهد بود.
بندر چابهار به دلیل قرار گرفتن در خلیج عمان و در ورودی تنگه هرمز از اهمیت راهبردی بالایی برخوردار است و ایران را قادر میسازد تا مستقیماً وارد اقیانوس هند شود. بندر چابهار نیز کاملاً نزدیک بندر گوادر پاکستان است که توسط چین توسعه مییابد. به این ترتیب هند با مشارکت در توسعه بندر چابهار، در یک منطقه استراتژیک مهم جهان حضور خواهد داشت. همچنین میتواند تحولات چین در بندر گوادر را از نزدیک رصد کند.
ازبکستان کشوری محصور در خشکی است که تنوع بخشیدن به مسیرهای ترانزیتی برای دسترسی به اقیانوسها به عنوان هدفی راهبردی و مهم برای این کشور تلقی میشود. تقریبا ۸۰ درصد صادرات و واردات ازبکستان از طریق مسیرهای شمالی و آسیای مرکزی و روسیه میگذرد، دسترسی این کشور به خلیج فارس بسیار سودمند خواهد بود و حتی این کشور را به بازار ۲ میلیارد نفری جنوب آسیا متصل میکند.
در واقع ازبکستان این پروژه را در چارچوب تلاشهای خود برای بهبود و تنوع بخشی در دسترسی به مسیرهای دریایی تجاری می بیند. در حال حاضر این کشور اتصال ریلی به شمال افغانستان دارد و در نظر دارد آن را از طریق هرات به خط آهن ایران متصل کند تا دسترسی به بندر چابهار تسهیل شود. البته ازبکستان از طریق ترکمنستان نیز میتواند به ایران وصل شود.
مسیر تاشکند-کابل-پیشاور به بندر کراچی ممکن است کمی کوتاهتر از گزینههای موجود از طریق ایران باشد، اما مملو از خطرات جغرافیایی است، چون از مناطق کوهستانی عبور میکند. علاوه بر آن، تاشکند میتواند از طریق ایران روابط خود با کشورهای عربی قطر، عمان، امارات و همچنین هند را توسعه دهد.
در مقابل تاشکند نیز برای تهران مهم است؛ در واقع ازبکستان به عنوان دروازهای برای واردات کالاهای غرب چین، برای تجارت خارجی ایران حائز اهمیت خواهد بود. باید توجه داشت که یکی از رویکردهای اقتصادی ایران در بخش توسعه همکاریهای تجاری، فعالسازی ترانزیت کالا از غرب چین به کمک حملونقل ریلی ازبکستان و حمل دریایی در خزر و بندر امیرآباد است.
بنابراین میتوان اینگونه برداشت که توافقنامه چابهار نتیجه برد-برد برای هر ۴ کشورهند، ایران، افغانستان و ازبکستان خواهد داشت و به نوعی میتواند اقتصاد آسیای میانه را به جنوب آسیا از طریق مسیر امن ایران متصل و حتی در یکدیگر ترکیب کند. از سوی دیگر برای ایران که سیاست تقویت روابط با همسایگان و به نوعی اقتصاد منطقهای را در پیش گرفته است گزینه مناسبی برای تحقق اهداف مورد نظر باشد.