به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مناقشه هسته ای ایران و غرب در یکی از پیچیدهترین زمانهای خود قرار دارد. اظهارنظرهای ضد و نقیض به وسیله بازیگران مختلف منطقهای و بینالمللی سبب شده است تا کارشناسان و علاقهمندان به مذاکرات لغو تحریمها دچار ابهام و تردید شوند. در حالی که ویلیام برنز، مذاکره کننده سابق تیم آمریکایی و رئیس فعلی سازمان سیا معتقد است ایران قصدی برای ساخت بمب اتمی ندارد، برخی رسانههای غربی به نقل از بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی مدعی کشف آثار غنیسازی 86 درصدی در تأسیسات هسته ای ایران هستند.
العرب، رسانه وابسته به عربستان در خبری پرده از مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا در عمان برمیدارد و در این میان بار دیگر بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در نقش منفی تئاتر بازگشت آمریکا به برجام ظاهر شده است. جمعه گذشته فاکس نیوز رسانه نزدیک به جمهوریخواهان در خبری مدعی شد، نتانیاهو پس از یک سری جلسات محرمانه با مسئولان ارشد وزارت جنگ و سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در تدارک حمله به ایران است. اکنون سؤال اساسی این است آیا بار دیگر سناریوی «پلیس خوب و بد» در حال تکرار است یا آنکه رژیم صهیونیستی به دنبال پذیرفتن خطر حمله نظامی به تأسیسات هسته ای- نظامی ایران است؟
فاکس نیوز رسانه نزدیک به جمهوریخواهان در خبری مدعی شد، نتانیاهو پس از یک سری جلسات محرمانه با مسئولان ارشد وزارت جنگ و سرویسهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در تدارک حمله به ایران است
نتانیاهو در اظهار نظری (غیر مستقیم) در جلسهای امنیتی، سخن از بازدارندگی تهدید یا اقدام نظامی علیه برنامه هسته ای به میان آورد. به نظر میآید در نظام فکری «بی بی» تهدید ایران نوعی «تجارت سیاسی» است که به وسیله آن میتواند افکار عمومی داخل رژیم را علیه دشمنی مشترک بسیج و در خارج از سرزمینهای اشغالی اقدام به کسب اعتبار بینالمللی در میان دولتهای غربی کند.
به عبارت دیگر، فردی با ویژگیهای شخصیتی نتانیاهو هیچ گاه خود را درگیر جنگی خطرناک نمیکند که میتواند نه تنها به عمر سیاسی وی بلکه به حیات رژیم صهیونیستی پایان دهد. رهبر حزب لیکود صرفاً به دنبال برگزاری مانورهای نظامی و برگزاری کنفرانسهای خبری با مقام های غربی است تا با تکرار یاوه گوییهای ناصحیح در قبال تهران، پروژه ایران هراسی خود را در عرصه بینالمللی پیش ببرد. نکته قابل توجه آن است که رژیم صهیونیستی به دلیل درک آسیب پذیری در برابر حملات ایران هیچ گاه به دنبال جنگ مسقیم با ایران نخواهد بود، بلکه تلآویو به دنبال استفاده از ظرفیت آمریکا برای هدف قرار دادن مراکز تولید قدرت در ایران است.
شاید بدترین سناریو برای مقام های صهیونیست بازگشت آمریکا به برجام و لغو تحریم ایران باشد. بازگشت کشوری با ظرفیتهای ایران به بازارهای جهانی و صعودی شدن روند رشد تولید ناخالص داخلی کشورمان، رژیم اشغالگر قدس را در حاشیه مناسبات اقتصادی منطقه قرار خواهد داد و دیگر شریک شماره یک قدرتهای اقتصادی در منطقه غرب آسیا نخواهد بود. برهمین اساس، تلآویو به دنبال انزوای سیاسی- اقتصادی ایران است تا به این وسیله با ایجاد مانع در مسیر پیشرفت کشورمان، با امنیتی کردن پرونده هستهای ایران زمینه بروز جنگ بزرگ را در منطقه فراهم کند.
روی دیگر سکه اما ارسال سیگنال مذاکره از سوی طرف های منازعه است. ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان با تأکید بر تداوم مسیر دیپلماسی برای حلوفصل پرونده هستهای ایران، از اعلام آمادگی عراق، عمان و قطر برای میانجیگری میان ایران و آمریکا خبر داد. همچنین اتحادیه اروپا با وجود تن دادن به نمایش اپوزیسیون در مونیخ و بروکسل، با استناد به موانع قانونی حاضر به قرار دادن نام سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در فهرست گروههای تروریستی نشد.
شاید برگزاری بزرگترین رزمایش تاریخ آمریکا و رژیم صهیونیستی به نام «درخت بلوط همیشه سبز» نیز در راستای سیاست تهدید نظامی علیه ایران باشد
وزارت امور خارجه آمریکا با استناد به تعهدات دولت پیشین این کشور از لغو برخی تحریمهای صدا و سیما خبر داد. علاوه بر این، برخی منابع ایرانی از مذاکره غیرمستقیم کشورمان با آمریکا برای تبادل زندانیان و دریافت 7 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده تهران در کشور ثالث خبر دادند. کنار هم قرار دادن این اخبار نشان دهنده برنامه واشنگتن برای استفاده از کارت تهدید رژیم صهیونیستی برای اخذ امتیازات بیشتر از ایران در پای میز مذاکره است.
شاید برگزاری بزرگترین رزمایش تاریخ آمریکا و رژیم صهیونیستی به نام «درخت بلوط همیشه سبز» نیز در راستای سیاست تهدید نظامی علیه ایران باشد. در سالهای منتهی به امضای برجام نیز دولت باراک اوباما، رئیس جمهور اسبق آمریکا (در کنار تلآویو) دائم از روی میز بودن تمام گزینهها علیه برنامه هستهای ایران سخن به میان میآورد که البته تهدیدی توخالی بیش نبود.
شاید بزرگترین نقطه تمرکز رژیم صهیونیستی برای مقابله با کشورهای اسلامی در منطقه غرب آسیا جنگ شناختی و ایجاد جنگ روانی علیه مقام ها و مردم جامعه هدف باشد. آنها سالها با استفاده از این حربه کشورهای بزرگ اسلامی همچون مصر، سوریه و اردن را درگیر نبردهای پیاپی کردند تا بازوی نظامی استعمار غرب در مدیترانه شرقی باشند. این تجربه به ما میآموزد صهیونیستها برای ضربه زدن به دشمنان خود ابتدا در میان آنها ایجاد حس ترس و تردید ایجاد میکنند و سپس به صفوف از هم گسیخته یورش میبرند.
مذاکره کنندگان ایران باید در برابر کشورهای غربی بدون توجه به تهدیدهای پوشالی «بی بی» صرفاً بر حفظ حقوق هستهای و لغو تحریمهای یکجانبه و غیرقانونی آمریکا علیه کشورمان متمرکز شوند.