رصد گذشته و نگاه به آینده‌ی پیاده روی اربعین-راهبرد معاصر
رویکردهای مختلف مسئله زیارت در تاریخ شیعه

رصد گذشته و نگاه به آینده‌ی پیاده روی اربعین

روابط انسانی در ایام اربعین بر اساس ملاک‌های دنیوی و سنجه‌های ملیتی، سیاسی، طبقاتی و یا قبیله‌ای شکل نمی‌گیرد، بلکه بر محور یک امر متعالی، معنوی و محبوب به صورت «نظام زیارت» انجام می‌یابد.
سعید غلامی زارع زاده؛ کارشناس مسائل فرهنگی
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۸ - ۰۷ مهر ۱۳۹۸ - 2019 September 29
کد خبر: ۲۳۰۳۰

به گزارش راهبرد معاصر: خاستگاه بحث «دیپلماسی زیارت» بر اساس و محور «بقاع متبرکه» است. به همین جهت باید دیپلماسی زیارت را از دیپلماسی رایج اندکی منفک کرد. گرد آمدن سران مملکتی و یا توده‌ی مردم به هدف اولیه‌ی «زیارت» و در مرحله دوم، بازگشایی فصل مشترکی از سیاست ِ خارجی که می‌تواند بستری فرهنگی، امنیتی، اجتماعی و حتی اقتصادی داشته باشد به‌نوعی جزء تعاریف دیپلماسی زیارت شناخته می‌شود.

 

در این میان وجود بقاع متبرکه و زیارتی در هر شهر و یا کشوری، مرجع اصلی حضور و نقش‌آفرینی مسئولین و مردم به جهت حل برخی مشکلات و رفع کاستی‌ها تلقی می‌گردد. از این جهت اهتمام لازم برای وسعت فکری و بازگشت بیشتر مردم به یکی از اصول مهم دیپلماسی زیارت، یعنی «فرهنگ زیارت»، روز به روز نیاز به توجه بیشتری دارد. به همین جهت است که دیپلماسی زیارت هم نمو داخلی و هم بازخوردهای بین‌المللی دارد.

 

استفاده امروزی دیپلماسی زیارت در ادیان ابراهیمی

 نکته‌ی جالب آن است که در دیگر ادیان ابراهیمی (به‌جز اسلام) این روش در حال پیشرفت روزافزون است. گاها پیش آمده که برخی سران کشورهای اروپایی و یا سران احزاب سیاسی آمریکا به جهت برخی دیدارهای خود و طرح و نقشه جهت سیاست‌های مخفیانه، به سرزمین‌های اشغالی سفر کرده و پیشتر از آن قصد خود را زیارت و اعتکاف در «اورشلیم» اعلام می‌کنند. در مقوله‌ی «واتیکان» و دیدارهای مردمی در این مکان مذهبی و همچنین ملاقات مستقیم با «پاپ» از رویه‌ی دیپلماسی زیارت استفاده می‌گردد.

 

 اما به جرت می‌توان گفت که در هیچ آیینی مانند اسلام، دیپلماسی زیارت از ابتدای به وجود آمدن مفهوم «تاریخ اسلام» ظهور و بروز نکرده است. با مرور هر چه بهتر تاریخ، خواهیم یافت این‌گونه روابط فی مابین با وجود اصل زیارت بقاع متبرکه، هر چند سالی به نحوی خود را آشکار و نمایان‌تر کرده است. در خصوص تاریخ شیعه، این نوع دیپلماسی به شدت بیشتری مورد بررسی قرار گرفته است. به همین جهت با بررسی هرچه بیشتر تاریخ مذهب شیعه خواهیم یافت که علاوه بر آنکه بقاع متبرکه ذاتاً علاوه بر آنکه دارای قداست بوده‌اند اما عملاً به جایگاهی برای اتحاد، ملاقات و برنامه‌ریزی حرکات سیاسی شیعه مورد احترام بوده‌اند.

 

سفارشات فراوان ائمه هدی (سلام الله اجمعین) به برقراری ارتباط اجتماعی و نیز اهمیت زیارت و مرور وقایع به جهت عبرت گیری باعث آن گردیده که پس از زمان حیات امام جعفر صادق (ع) و رونمایی از برخی قبور مورد اهمیت همچون زیارتگاه امیرالمومنین (ع)، فصل جدیدی در خصوص دیپلماسی زیارت بازتر شود. به همین جهت در تاریخ شیعه اصولاً استفاده از بقاع متبرکه به جهت به وجود آوردن دیپلماسی زیارت به دو قسمت پیش از حیات امام ششم (ع) و پس از امامت ایشان دسته‌بندی می‌گردد که البته قسمت دوم اندکی متأخرتر محسوب می‌گردد.

 

خوشبختانه آن چیزی که اهل بیت (سلام الله اجمعین) را از سایر پیشوایان دیگر ادیان و مذاهب جدا می‌کند، رویکرد و ساحت اجتماعی آنها است. این بزرگواران تنها در چهارچوبات غیراجتماعی و محصور در چهارطاقِ منزلشان حیات ننموده‌اند. بلکه در قلب جامعه‌ی اسلامی، داد و ستد های مشخص انسانی داشته و خرسندانه کتب تاریخی توانسته‌اند قسمت اعظمی از این سیره‌ی مبارکه را مشخصاً به مسلمین و دنبال کنندگان راهشان هدیه دهند. در این میان، مذهب تشیع با پشتوانه قوی حدیثی و تاریخی خود به راحتی می‌تواند این آموزه‌های اخلاقی و اجتماعی را سرلوحه‌ی تمامی مبادلات انسانی خودساخته و به هدف اصلی مکاتب اسلامی که همان صلاح دنیا و خیر آخرت است نزدیک‌تر بگرداند.

 

رصد گذشته

در میان اوراق تاریخ وجوه مختلفی از دیپلماسی زیارت وجود داشته که به اهمیت تاریخی آن بیشتر اشاره می‌کند. به همین جهت سعی بر آن داشته‌ایم که اندک مختصری از ابعاد منفی و مثبت ِ بحث دیپلماسی زیارت را پیگیری نماییم.

 

فتنه‌ی جمل

امیرالمومنین علی (ع) در روز یورش مردم به جهت بیعت به خانه‌ی خود، درست آن زمانی که خلیفه سوم کشته و تمامی شهر مدینه با ایشان به موافقت رسیده بودند. خبر کشته شدن «عثمان بن عفان» توسط شورشیان ناراضی از وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی حکومت گردانان ِ خلیفه سوم بالا گرفت. عایشه همسر پیامبر از شهر مدینه خروج کرده بود که به ناگاه خبر ِ مرگ خلیفه سوم و به مسند نشستن علی (ع) به او می‌رسد؛ اما به جای بازگشت به مدینه و بیعت با خلیفه‌ی وقت، عزم به زیارت عمره (مکه) می‌کند. وی در خصوص این فقره از اتفاقات پیش آمده در مدینه می‌گوید: «برای این بازگشتم که عثمان به ستم کشته شد و تا غوغاییان تسلط داشته باشند کار راست نیاید به خونخواهی عثمان برخیزد و اسلام را عزیز دارید» [1]. حال آنکه در تمامی کتب تاریخی، وی را اولین مخالف خلیفه سوم معرفی می‌کنند. به همین جهت ابتدایی‌ترین جوانه‌های بیعت شکنی و بلوا در بلاد اسلامی به بهانه‌ی زیارت‌خانه خود و در حقیقت بیعت گرفتن از مردم مکه به جهت خونخواهی خلیفه سوم و متهم ساختن علی بن ابیطالب (ع) آغاز گردید. شتر سرخ مویی به نام «عسکر» خریداری شد و همه به گرد آن شتر جمع گشتند. در وهله دوم نیز دو صحابی پرسابقه ی پیامبر (ص) یعنی «طلحه و زبیر» پس از دیدار با علی (ع) از وی به جهت فریضه‌ی زیارت‌خانه‌ی خدا رخصت خواسته و پس از خروج از مدینه و وارد شدن به مکه، در صف بیعت شکنان نسبت به حکومت مرکزی قرار گرفته و با بهانه کردن زیارت‌خانه‌ی خدا و اهمیت دیپلماسی زیارت، روند دیپلماسی مخالفت خود را از طریق افزودن بیشتری از ثروت خود در سپاهیان جمل و نیز دعوت فرزندان امیه (مروان بن حکم، ولید بن عتبه، سعید بن عاص) و همچنین بیعت با همسر پیامبر (ص) کلید می‌زنند [2].

 

خروج امام حسین (ع)

 پس از دیدار تهدیدآمیز والی مدینه (ولید بن عتبه) و فرستاده‌ی حکومت شام (مروان بن حکم) با حسین بن علی (ع) و همچنین دعوت هزاران نفر از کوفه و قبایل اطراف آن، امام حسین (ع) به جهت عمره عازم زیارت‌خانه‌ی خدا می‌شود که این امر به‌گونه‌ای پس از کسب فیوض زیارت، در راستای همان دیپلماسی زیارت، برداشتن علم مخالفت با حاکمان ظالم، احقاق حقوق از دست رفته‌ی مظلومین بوده است. ایشان که ابا داشتند حرمت صحن بیت‌الله الحرام به قتل ایشان در خطر افتد؛ شبانه و پیش از روز عید قربان ف قافله‌ی خویش را به جهت گذار از سرزمین حجاز و ورود به عراق آماده می‌سازند.

 

در عصر عباسی

 وجود امام رضا (ع) در مرو باعث آن گردید که پراکندگی‌های جمعیتی شیعیان اندکی از بین رفته و سران برخی قبایل و قومیت‌های شیعی به نیت زیارت ایشان وارد مدینه گردند و یا آغاز فصل گفتگو با حضرت، روشی متحدانه برای آینده‌ی علویان ایران و عراق اتخاذ نمایند. به همین جهت «مأمون عباسی» هرگز نمی‌توانست در برابر این سیل انبوه زائران حضرت بایستد، زیرا مصلحت خود را در فشار و تهدید نمی‌دید و به این سبب امام (ع) با آسودگی بیشتر به تبلیغ دین دست می‌زدند. در عصر «متوکل عباسی» نیز وجه دیپلماسی زیارت در کربلا صورت می‌پذیرفت، هر سال عده‌ی کثیری از شیعیان دیلمی، ری، خراسان، اهواز و... به جهت زیارت قبر امام حسین (ع) و شهدای کربلا عازم این شهر می‌شدند.

 

متوکل از اتفاقات و اتحادی که بین شیعیان در حال شکل‌گیری بود بسیار هراس داشت. ظلم خاندان عباسی بهانه‌ای شد که علویان در بندِ ظلمت خاندان هزار حیله‌ی عباسی دست به تظاهرات و بَست نشینی های سیاسی در کنار قبور برخی از امام زادگان و مهم‌تر از همه در کنار قبر امام حسین (ع) زدند تا جایی که در یکی از تجمعات بزرگ علویان ِ طبرستان در کربلا، سپاهیان ترک تبار متوکل عباسی نتوانستند در برابر این سیل عظیم جمعیت ایستاده و با آن‌ها نزاع کنند؛ اما در نهایت متوکل عباسی به اهمیت قبور ائمه هدی پی برد و دست به بدعت هولناک و آغاز جهالت و بدویت حکومتی زد. «ابوالفرج اصفهانی» در کتاب «مقاتل الطالبین» نقل معروفی دارد که با ذکر تاریخ شعبان سال 233 ه.ق آورده است: «وی شبی از مغنیه‌های شهر، کنیزی درخواست کرد که او را شراب دهد و ساز نواز کند، از سوء تصادف مغنیه صاحب کنیز، غائب بود و به زیارت نیمه شعبان به کربلا رفته بود. پس از مراجعت یکی از کنیزان آوازخوان خود را پیش متوکّل فرستاد. متوکّل پرسید: آن روز که شما را خواستم کجا بودید؟ گفت: با خانم خود به زیارت حج رفته بودیم. گفت: حالا که ماه شعبان است، موسم حج نیست. گفت: به زیارت قبر حسین (ع). متوکّل چنان آتش گرفت که رگهای گردنش نزدیک بود منفجر گردد، فوری صاحب او را احضار کرد و تمامی اموالش را ضبط نمود و خودش را به زندان انداخت و دستور داد قبر امام حسین علیه‌السلام و کلیه خانه‌های موجود را خراب کنند و زمین آن‌ها را زراعت نمایند». «ابوالفرج می‌افزاید این عمل غیرانسانی در سال 233 ه.ق در شعبان به وقوع پیوست و مسلمان‌ها اقدام نکردند، ناچار «ابراهیم دیزج یهودی» را مامور کرد. وی جمعی از یهودیان را برای اجرای این منظور به کربلا آورد و آنان مباشر این عمل گشتند؛ و دیزج حسب دستور متوکّل به ویرانی قبر و خانه ها کفایت نکرد، زمین آنها را زراعت نمود و پاسبانان دور تا دور نینوا برای منع زوار گماشت و هر که را می‌گرفتند یا می‌کشتند یا به زندان می‌فرستادند [3].

 

رصد حال

 وضعیت امروز دیپلماسی زیارتی را باید روی دو اساس ِ متفاوت و شناخته‌شده‌ی زیر بنا کرد؛

1) حج

2) راهپیمایی اربعین

1- با ورود و اشراف آل سعود به برخی اماکن مقدسه‌ی جهان اسلام و دستاویز کردن مقاصد سیاسی در حج، هرساله‌ی مسلمانان نمونه‌ی بارز دیپلماسی زیارت در جهت منفی را لمس می‌کنند. سوءاستفاده از آن چیزی که به امانت در دستان این بخیلان بوده و هست باعث گردیده که برخی کشورهای جهان اسلام خواهان مدیریت شورایی سایر کشورهای اسلامی در بحث حج شوند. بستن راه حج بر عاشقان زیارت بیت‌الله الحرام از سویی و کارشکنی‌های آل سعود در خصوص وظیفه‌ی سنگین نگاهبانی از زوار عتبه‌ی بیت‌الله الحرام باعث گردیده که مکه و مدینه به ابزارهای سیاسی در دست کلیدداران آن‌ها تبدیل گردد و هر از چندی بر طمع ِ تمامیت‌خواهی آل سعود افزوده گردد. وجوه بارز ِ این نوع دیپلماسی زیارت در فاجعه‌ی منا و سهل‌انگاری حکومت آل سعود، کشتار مردم بی‌گناه یمن، دخالت در امور بحرین، هم‌نشینی با جنایتکاران صهیونیستی و ایستادن آن‌ها در برابر هر تفکری علوی است.

 

 اما از طرفی راهپیمایی هرساله‌ی محبین اهل‌بیت عصمت و طهارت به سوی شهرهای زیارت عراق و گردهمایی آن‌ها در کربلای مقدس، نوعی نقطه عطف بحث زیارت و دیپلماسی آن است. گردهمایی که باعث وحدت بین شیعیان خاورمیانه و همچنین احداث برخی نقشه‌های راهبردی از امنیت بخشی به شهرهای مقدس عراق گردیده است. به نوعی که در این چند سال اخیر حتی کوچک‌ترین حمله‌ی تروریستی را شاهد نبوده و در پس این گردهمایی و اتحاد، گروه‌های مردمی مسلحی به جهت کمک به حفظ کیان شیعه و البته انسانیت و آزادگی صورت بپذیرد. روابط انسانی در ایام اربعین بر اساس ملاک های دنیوی و سنجه‌های ملیتی، سیاسی، طبقاتی و یا قبیله‌ای شکل نمی‌گیرد، بلکه بر محور یک امر متعالی، معنوی و محبوب به صورت «نظام زیارت» انجام می‌یابد. در این نظام ارتباطی، هر کسی یا زائرالحسین است و یا خادم‌الحسین و خادم زائرالحسین. غیر از این دو هویت و شناسنامه دیگری در این همایش بزرگ شناخته نمی‌شود.

 

منابع:

  1. تاریخ طبری، محمد بن جریر طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، جلد ششم، صفحه 2356
  2. همان ، صفحه 2364 و 2365
  3. مقاتل الطالبیین ، ابوالفرج اصفهانی ، صفحه 203 ( البته در سال تخریب بارگاه امام حسین (ع) چهار نقل دیگر شامل سالهای 307 – 302 – 283 – و 273 نیز می باشد که به نظر جمیع مورخان شامل تخریب دفعه دوم به دست سربازان ترک تبار عباسی بوده است).
مطالب مرتبط
ارسال نظر
تحلیل های برگزیده
آخرین اخبار