به گزارش راهبرد معاصر؛ یکی از راههای کاهش فساد، افشاگری یا همان سوتزنی است که این روزها بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است؛ تا جایی که رئیس قوه قضائیه نیز از این طرح و افشاگری مفاسد اقتصاد توسط مردم و نظارت مدنی از پائین به بالا برای مقابله با مصادیق فساد استقبال کرده است.
در همین باره، آیتالله سیدهاشم حسینی بوشهری، عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به لزوم امر به معروف و نهی از منکر برای مبارزه با فساد، از استقبال دستگاه قضا برای افشای مفاسد توسط مردم قدردانی کرد.
وی معتقد است: وقتی چنین زمینهای برای افشاگران فساد فراهم شده است و مردم را به افشاگری مفاسد تشویق میکنیم، باید مواظب افراد سودجو و فرصتطلب هم باشیم؛ چرا که برخی از افراد ممکن است این فرصت را مغتنم شمرده و برای سایر افراد مشکل و دردسری ایجاد کرده و از روی حب و بغض عمل و با آبروی مؤمن بازی کنند.
در ادامه مشروح گفتوگوی فارس با آیتالله «سیدهاشم حسینی بوشهری» عضو مجلس خبرگان رهبری و دبیر شورای عالی حوزههای علمیه درباره افشاگری فساد و اهمیت امر به معروف و نهی از منکر میخوانیم:
وظیفه آحاد جامعه مبارزه با فساد است/ مراحل امر به معروف و نهی از منکر
گزارشگری فساد در فلسفه نهی از منکر چه جایگاهی دارد؟
یکی از موارد بسیار روشن و مصادیق بارز منکر، فسادی است که در جامعه وجود دارد. وظیفه آحاد جامعه از باب قاعده امر به معروف و نهی از منکر این است که به هر شکل ممکن با فساد به عنوان منکر مبارزه کند.
در قانونی که در رابطه با امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، این فریضه الهی دارای مراحلی است؛ به طوری که برخی برای امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله عنوان میکنند. اولین مرحله، انکار قلبی یعنی تنفر و انزجار نسبت به منکر و فساد است؛ تا جایی که اگر فرد نتواند با زبان در مقابل فساد بایستد، او را با رفتارش متوجه فساد کرده و مجبور به ترک آن منکر کند.
مرحله دوم لسانی است؛ یعنی از طریق زبان با آداب خاص روی فرد متخلف تأثیرگذار باشد. مرحله سوم نیز اقدام عملی به شمار میرود که این مرحله نیز اصولی دارد و پس از مؤثر واقع نشدن مراحل اول و دوم، باید به آن روی آورد تا جلوی منکر گرفته شود.
وظایف مسؤولان دربرابر فساد در جامعه
ما در جامعهای زندگی میکنیم که اسلام بر آن حاکم است. بر همین اساس، جامعه نسبت به مبارزه با منکر که در قالبهای مختلفی همچون فساد مالی، فساد اخلاقی، فساد اقتصادی یا حتی ناهنجاریهای اجتماعی ممکن است پدیدار شود ـ که البته مصادیق منکر فراوان است ـ وظایفی بر عهده دارد که مهمترین آنها مبارزه با فساد است، یعنی باید در برابر مفاسد بایستد.
در این راستا وظیفه اصلی قوه قضائیه به عنوان دستگاه مربوطه و همچنین قوه مجریه با نظارتی که میتواند داشته باشد، مبارزه با فساد است. قوه قضائیه نقش پیشگیرانه دارد؛ به طوری که با افرادی که به فساد آلوده شدند، مبارزه کند تا مردم نسبت به نظام اسلامی اعتمادشان سلب نشود.
استقبال دستگاه قضا از ارائه گزارش مفاسد
اگر منکری نیز از دید دستگاه قضا پنهان ماند، مردم آن منکر را گزارش میدهند که به طور مثال، فسادی اتفاق افتاده و با امر به معروف و نهی از منکر و تذکر لسانی کاری پیش نرفته و آن فساد همچنان وجود دارد و فرد هم توان اقدام عملی ندارد. بنابراین، دستگاه قضا وارد میدان شده و برای از بین بردن مفسده اقدام میکند. خوشبختانه قوه قضائیه نیز از چنین اقدامی استقبال کرده و پیشنهاد داده است که اگر به مفسدهای برخوردید، آن را اطلاع رسانی کرده و در پیگیری آن به ما کمک کنید.
اما در این باره، یک نکته مهم وجود دارد که توجه به صحت گزارشهاست. حجتالاسلام رئیسی، رئیس دستگاه قضا نیز در صحبتهایشان به خوبی اشاره کردند که در ارائه گزارش مفاسد اقتصادی به بُعد شرعی، دینی و اسلامی توجه شود که مبادا حب و بغض موجب شود تا افرادی متهم به فساد شده و در جامعه فاسد شناخته شوند.
دستگاه قضا در این زمینه باید به خوبی دقت کند که البته از شناختی که از آقای رئیسی داریم حتما این موارد را مورد توجه قرار خواهند داد و با تأمل و بررسی دقیق، گزارشها را ارزیابی و پیگیری میکنند.
علاوه بر تشویق برای ارائه گزارش صحیح، از ارائهدهندگان گزارش نادرست بازخواست شود
چه آسیبهایی در زمینه گزارشدهی فساد وجود دارد و برای مقابله با آنها چه باید کرد؟
وقتی چنین موقعیتی برای افشاگران فساد فراهم شده است و مردم را به افشاگری مفاسد تشویق میکنیم، باید مواظب افراد سودجو و فرصتطلب هم باشیم؛ چرا که برخی از افراد ممکن است این فرصت را مغتنم شمرده و برای سایر افراد مشکل و دردسری ایجاد کرده و از روی حب و بغض عمل کنند.
بنابراین، باید مسؤولان دستگاه قضا، افراد یا هیأتی را تعیین کنند تا برای شناسایی مفاسد دست به کار شوند و خود مردم هم با این هیأت همراه شده و با ارائه گزارشهای موثق، آنها را در ریشهکن کردن مفاسد یاری کنند. همچنین دادستان نیز به عنوان مدعیالعموم باید با بررسی گزارشها با مفاسد مبارزه کند.
حال حساسیت ماجرا همینجا است که دستگاه قضا باید در این هنگام هوشمندانه عمل کرده و به هر گزارشی به صرف اطلاعرسانی و اظهار نظر در مورد شخص یا مجموعهای ترتیب اثر ندهد؛ بلکه گزارش را در هیأت و مجموعهای ارزیابی کرده و ببیند که اصلاً چنین ادعا و گزارشی صحت دارد یا نه؟ اگر صحت دارد به سرعت به پرونده رسیدگی کند و حتی فردی که گزارش را ارائه داده و افشاکننده فساد بوده، مورد تشویق قرار دهد.
در مقابل نیز در صورتی که در هیأت مشخص شد که گزارش صحت ندارد و از روی حب و بغض تنظیم شده است و قصد متهم کردن فرد یا مجموعهای را داشتند، به شدت با آنها برخورد شود. یعنی همانطوری که برای گزارشهای موثق و درست، تشویقی قرار داده میشود، برای اتهامزنی و ارائه گزارشهای نادرست که از روی انتقامجویی ارائه میشود نیز باید مجازاتی پیشبینی شود و از فرد درباره دلایل این اقدام بازخواست صورت گیرد.
در عین حال امر به معروف و نهی از منکر، یک وظیفه اسلامی است که به عنوان واجب فراموش شده، مطرح شده است. چرا که اگر این وظیفه عمومی رونق یابد، شاید ناهنجاریها از بین برود، یعنی مردم به گونهای عمل میکنند که هر چه برای خود میپسندند برای دیگران نیز میپسندند.
زمانی که ورود به زندگی شخصی افراد مهم تلقی میشود
با این وجود در گزارش فساد باید مواظبت کرد که تحت عنوان گزارش، در زندگی شخصی افراد ورود پیدا نکرد و بدون در نظر گرفتن مسائل شرعی، وارد زندگی شخصی افراد نشد و فرد را به خاطر موضوعات شخصی پای محاکمه کشید. سرک کشیدن در زندگی کسی که به جامعه ضربهای وارد نمیکند و مفسدهای به شمار نمیرود، از روی کنجکاوی نباید صورت گیرد. اما گاهی همین زندگی شخصی باید پیگیری و فساد آن افشا شود و آن زمانی است که مجموعه یا فردی در خانهای مثلا پارتی برگزار و جوانان و افرادی را در دام فساد گرفتار کردند، یا حتی در مسائل امنیتی، اقتصادی و حکومتی توطئه یا اختلاس میکنند و در حال پنهانکاری مفسدهای هستند و در نتیجه اگر مسؤولان دیر بجنبند، به نظام و مردم ضربه وارد میشود. در این مواقع باید وارد عمل شد و این مفاسد را اطلاع داد حتی اگر در خانه شخصی باشد.
برای افشاگری فساد و رسیدن به جامعه آرمانی باید همه کمک کنند، چرا که دستگاه قضا با وجود اراده قوی، قادر به شناسایی تمام مفاسد نیست. بنابراین برای داشتن جامعه سالم باید همه باهم در این اقدام ارزشمند فعال باشند.
تا زمانی که جرمی ثابت نشده، اعلام عمومی نشود
کسی که میخواهد منکر و فسادی را گزارش دهد، علاوه بر نداشتن حب و بغض شخصی که اشاره کردید، باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟
گاهی فقط حب و بغض در افشاگری مفاسد مطرح نیست. اما گاهی فردی اطلاعات کافی درباره موضوعی ندارد و مفسدهای را از چند واسطه شنیده و به این شنیدهها هم اکتفا کرده است و گزارشی ارائه میدهد که صحت ندارد. بنابراین برای افشاگری مفاسد تا افراد در موضوعی به اطمینان نرسند و اطلاعات دقیقی در آن زمینه نداشته باشند، نباید وقت دستگاه قضا را گرفت.
همانقدر که اسلام و نظام برای مبارزه با فساد سرمایهگذاری کرده، به همان اندازه برای حفظ آبروی افراد نیز سرمایهگذاری کرده است. به همین دلیل، یکی از مواردی که دستگاه قضا باید مقید به انجام آن باشد، این است که تا زمانی جرمی ثابت نشده، اعلام عمومی نشود؛ مگر اینکه در موضوعی خاص که مطالبه عمومی باشد. پس نباید قبل از اثبات جرم، افکار عمومی را درگیر کرد و بعد که مشخص شد جرمی صورت نگرفته و اتهامی بیش نبوده است، آبروی فرد را بازیچه قرار داد.
امر به معروف و نهی از منکر نباید سلیقهای و با حرکت هیجانی باشد
در سالهای اخیر شاهد تعرض به آمران به معروف و ناهیان از منکر بودیم. برای تأمین امنیت روانی و جسمی آنها پس از افشای فساد، دولت چه وظایفی دارد؟
باید آمران به معروف و ناهیان به منکر بر اساس ضوابط عمل کرده و هر کسی به سلیقه خود وارد عمل نشود. خداوند در قرآن نیز دستور امر به معروف و نهی از منکر داده است و فقها و بزرگان دین نیز مراحل و شیوههایی برای آن ذکر کردند که آمران به معروف و ناهیان از منکر باید با این شیوهها آشنا بوده و بر اساس آنها عمل کنند، نه اینکه با هر شیوه، سلیقه و حرکت هیجانی این فریضه الهی را جامه عمل بپوشانند.
اما وقتی آمر به معروف و ناهی از منکر با ضوابط فکری و اصول، زمانی منکری یا تجاوزی به شهروندی صورت میگیرد و در مقابل، فردی که فکر میکند میتواند با آزادی به هر کسی تعرض کند، با زبان ملایم و بدون عبور از خطوط نهی از منکر میکند، مسؤولان و به ویژه دستگاه قضا باید او را مورد حمایت قرار دهند تا سایر افراد نیز انگیزه لازم برای مبارزه با فساد را داشته باشند. در غیر این صورت، جامعه به سمتی میرود که افراد میگویند «سری که درد نمیکند، دستمال نمیبندند» و یا با خود فکر میکنند که اگر نهی از منکر کنیم به جای کسی که مرتکب منکر شده است، ما را مؤاخذه میکنند که این نوع نگرش آسیب جدی برای جامعه دارد.
بر همین اساس، فضای جامعه باید طوری باشد که همه مشوق آمر به معروف و ناهی از منکر باشند. اگر چنین فضایی ایجاد شود، هیچ کسی به خود اجازه ارتکاب منکر و خلاف نمیدهد، چرا که هزاران چشم او را میبیند و او را زیر نظر گرفتهاند. بنابراین دیگر نیازی به تشکیل پرونده و دستگاه قضا هم نیست.
برخی از مفاسد توسط مسؤولان در ادارات دولتی به وجود میآید/ افشاکنندگان فساد باید مصون باشند
دولت نیز در این زمینه نقش مهمی دارد که باید ضوابطی توسط دستگاه قضا تنظیم شود تا همه برای افشای مفاسد در یک مدار حرکت کنند و در صورت انجام اقدامی علیه مفسدان، مورد آسیب قرار نگیرند.
علاوه بر این، معتقدم که برخی از مفاسد توسط مسؤولان در ادارات دولتی به وجود میآید. بنابراین، اگر کار نظارت بر دستگاههای اجرایی به درستی انجام شود، قبل از اینکه دستگاه قضا وارد عمل شود، مسائل در همان ادارات حل و فصل شده و نوبت به پیگیری توسط دستگاه قضا نمیرسد.
افرادی که دچار مفسده میشوند، گاهی دارای پست و مقام هستند که در این موارد باید دستگاه نظارتی و حراست با چشم بیدار اجازه فعالیت چنین افرادی را نداده و از گسترش این مفاسد جلوگیری کند. مثلا اگر کسی گزارشی با دلیل و مدرک درباره مفسدهای ارائه داد، مورد تشویق واقع شود و در جایگاه خود مصون باشد. در این صورت دیگر این همه پرونده در دستگاه قضا تشکیل نمیشود.
آبروی مؤمن در افشاگری فساد حفظ شود
جامعهای که در آن نظارت همگانی فعال باشد، از نظر فرهنگی چه رفتارهایی دارد؟
اگر کارها به درستی انجام شود و موارد امر به معروف و نهی از منکر نیز به خوبی صورت گیرد، آحاد جامعه احساس خوشحالی میکند و عدالت برقرار خواهد شد. البته باید مواظب باشیم که ناامنی در جامعه ایجاد نشود و قبل از اثبات جرم، نام و شخصیت حقیقی و حقوقی افراد در اذهان عمومی فاش نشود.
در این زمینه علاوه بر مسؤولان، مردم نیز باید مراقبت کنند، چرا که بر اساس احادیث، آبروی مؤمن از حرمت کعبه نیز بالاتر است. با انجام این امور، اعتماد مردم جلب میشود و دیگر حتی ممکن است نیازی به سوتزنی هم در جامعه نباشد.