صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۹:۱۸ - ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ - 2020 March 09
کد خبر: ۳۷۸۰۵
هادی افقهی در مصاحبه با راهبرد معاصر مطرح کرد:

رسیدن به قدرت در عربستان بدون چراغ سبز آمریکا امکان پذیر نیست

هادی افقهی: یا این افراد واقعا قصد کودتا داشتند و یا ملک سلمان در حال مرگ است و این افراد برای سهم خواهی از قدرت آماده اند و بن سلمان احساس می کند باید پیش از رسیدن به قدرت این افراد را محدود کند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ هادی افقهی تحلیلگر مسائل جهان عرب بر این باور است، بازداشت مقامات تاثیرگذار در عربستان توسط محمدبن سلمان طبق نظر امریکا و اسرائیل صورت گرفته است: امکان ندارد آمریکا و اسرائیل اطلاعی از ماجرا نداشته باشند چون این موضوع بهترین گزینه برای دوشیدن گاو شیرده و اجرای معامله قرن است. بن سلمان جوانی است که بهترین گزینه این قدرت ها برای مقابله با ایران و محور مقاومت بود. آمریکا 5 سال بر آتش جنگ یمن دمید و از این طریق تسلیحات خود را به عربستان می فروشد.  

 

 

 * ارزیابی شما از بازداشت های گسترده ای که توسط بن سلمان صورت می گیرد چیست؟

این اتفاق اولین بار نیست که توسط بن سلمان صورت گرفته است همچنین اولین بازداشت های او از میان اعضای خاندان سلطنتی نیست. پیش از این نیز در ماههای ابتدایی ولایت عهدی اش بسیاری از میلیاردر های سعودی را که عمدتا از خاندان سلطنت بودند در هتل ریتس کارلتون جمع و زندانی کرد. ولید بلطلال میلیاردر جوان سعودی و مالک امپراطوری رسانه سعودی و جهان عرب معروفترین آنها بود. بن سلمان برای این رفتار چند دلیل داشت. ابتدا پول هنگفتی که از آنها گرفت و همچنین زهر چشمی گرفت تا در مسیر رسیدن او به کرسی پادشاهی سنگی بر سر راه نباشند. همچنین به این طریق نوع برخورد خود را نشان داد تا این افراد از میان مردم عربستان یارگیری نکنند و به فکر کودتا نباشند.

 

مطلب دوم، بحث عزل ولیعهد سابق یا پسر عمومی خود محمد بن نایب بود. طبق قانون خاندان سلطنتی و توافق ضمنی آنها پادشاه و ولیعهد نباید از یک خانواده باشند. اما بن سلمان این تابو را شکست. عبدالعزیز از چندین زن خود در حدود بیست تا سی فرزند داشت و هیچ کدام از پادشاهان و ولیعهدان پیش از بن سلمان جرات چنین کاری را پیدا نکرده بودند. با این رفتار رفته رفته هسته های اعتراض و مخالفت در داخل خاندان سلطنتی شکل گرفته و به گسلی جدی تبدیل شد. اوج این حرکت با بازگشت احم بن عبدالعزیز دیده شد.

 

 

 نکته راهبردی این داستان این است که تا زمان زنده بودن فرزندان عبدالعزیز نباید کسی از نسل نوادگان او ولیعهد شوند. اتفاقا محبوبیت و مقبولیت احمدبن عبدالعزیز که سابقه ای از مفاسد سیاسی و اقتصادی در کارنامه خود ندارد و عمدتا در اروپا زندگی کرده است نسبت به بن سلمان بیشتر است و عدم پذیرش ولایت عهدی بن سلمان توسط او موجب خشم ولیعهد جوان شد. او اخیرا با ضمانت آمریکایی ها و انگلیسی ها به عربستان باز می گردد. اما علی رغم تمام این معادلات او عموی خود را زندانی کرد. چنین رفتاری در تاریخ خاندان سلطنت سابقه نداشته است تا اینجا هر چه بود پشت پرده بود. ولی بازداشت بزرگتر توسط کوچکتر و بازداشت پسر عمویی که سابقا ولیعهد بود توسط ولیعهد فعلی از تحولی جدی در عربستان خبر می دهد. یا این افراد واقعا قصد کودتا داشتند و یا ملک سلمان در حال مرگ است و این افراد برای سهم خواهی از قدرت آماده اند و بن سلمان احساس می کند باید پیش از رسیدن به قدرت این افراد را محدود کند.

 

گمانه دیگر این است، که چنین حادثه بزرگی بدون تامین نظر و چراغ سبز آمریکا امکان پذیر نیست یعنی اتفاقی مثل کشته شدن جمال خاشقچی در حال رخ دادن است و مساله تحت کنترل آمریکا است و عربستان فقط باید هزینه های آن را بپردازد.. البته نظریه ای در نقطه مقابل این گمانه زنی وجود دارد مبنی بر اینکه غرب و بن سلمان در این مساله بر ضد هم هستند و زندانی شده ها توسط بن سلمان تحت حمایت آمریکا و انگلیس هستند و قصد بازپسگیری قدرت از بن سلمان را دارند.

 

به هر حال امکان ندارد آمریکا و اسرائیل اطلاعی از ماجرا نداشته باشند چون این موضوع بهترین گزینه برای دوشیدن گاو شیرده و اجرای معامله قرن است. بن سلمان جوانی است که بهترین گزینه این قدرت ها برای مقابله با ایران و محور مقاومت بود. آمریکا 5 سال بر آتش جنگ یمن دمید و از این طریق تسلیحات خود را به عربستان می فروشد. بن سلمان در شمال آفریقا، لیبی، سودان و تونس در حال دخالت است. او قصد دارد در آینده نزدیک چشم انداز 2030 را اجرا کند. او قصد فروش بخشی از سهام آرامکو را به آمریکایی ها داشت. چه کسی بهتر از بن سلمان ناشی می تواند به طور مستمر در خدمت منافع آمریکایی ها در منطقه باشد. او نه فهم اقتصادی آنچنانی و نه تجربه سیاسی چندانی دارد.

 

*مهمترین ترسی که محمدبن سلمان دارد که دست به بازداشت افراد مهم و تاثیرگذار گذاشته است چیست؟

ترس محمد بن سلمان از این بابت است که خود او می داند پادشاهی حق او نیست و حتی در موقعیت ولایت عهدی نیز مشروعیت ندارد. محمد بن نایف ولیعهد قانونی عربستان بود. او توسط ملک سلمان تعیین شده بود. اما بن سلمان ولیعهد را تهدید کرد تا استعفا بدهد تا او ولیعهد شود. این اولین دلیل مخالفان او است. سپس وارد جنگ های منطقه ای شد درحالیکه بزرگان سعودی مخالف جنگ در یمن بودند و او تمام مخالفان خود را زندانی کرد. سپس رقم بالایی از سرمایه های آنها را گرفت و به آمریکا داد تا این کشور از او دفاع کند. با ماجرای قتل خاشقچی چهره عربستان سعودی به عنوان کشوری که شهروند خود را داخل کنسولگری می کشد و تکه تکه می کند همچنین هک کردن موبایل جف بیزوس مدیر عامل آمازون در دنیا تنزل پیدا کرد.

 

عربستان محیط فرهنگی و مذهبی خشک، بسته و متعصبی دارد. تکفیری ها با یک فتوای علمایشان سوار با ماشین های بمب گذاری شده خود را تکه تکه می کنند تا به بهشت و رسول الله برسند حال در چنین فضایی کاباره ها افتتاح می شود و بدنام ترین رقاصه ها و آوازه خوان های غربی را برای حضور در برنامه هایشان دعوت میکنند.

 

عربستان مقبولیت خود را از دست داده است. البته عربستان لشگر و سازمان امنیت دارد و آمریکا پشت او ایستاده است پس قدرت خود را دارد. ولی اقتدار به معنای قدرتی که مقبولیت عامه را دارد در عربستان از بین رفته است. امروز در حدود 180 عالم دینی در زندان های عربستان در بند هستند این افراد کسانی بودند که به پشتوانه آموزه های دینی با سیاست های بن سلمان مخالف بودند. این جوان شخصیتی غیر منعطف و مغرور دارد و ثروتمندی ماجراجو می باشد.

 

*پس می توان به این نکته نیز اشاره کرد، اگر ترامپ درانتخابات 2020 رای نیاورد بن سلمان دیگر نمی تواند در منطقه و حتی عربستان جولان بدهد؟

اگر ترامپ در انتخابات آینده آمریکا رای نیاورد می توان گفت این جوان دیگر قدرت جولان دادن نخواهد داشت. البته عربستان در ابتدا از خانم کلینتون حمایت کرد و زمانی که متوجه شدند کفه ترازو به سمت ترامپ سنگین شد نوک فلش را تغییر دادند و به سمت ترامپ متمایل شدند. عادل عبدالجبیر که وزیر خارجه عربستان شد فورا برای گفتگو با مقامات کاخ سفید راهی آمریکا شد و در اولین قدم همراهی با معامله قرن را پذیرفتند. متاسفانه در پیاده سازی معامله قرن، عربستان سعودی و امارات نقش محوری ایفا می کنند.

 

 

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: