به گزارش راهبرد معاصر؛ سودان از روز 19 دسامبر 2018 شاهد برگزاری تظاهرات مردمی ضد دولت «عُمر البشیر» بوده است. معترضان سودانی، برای نخستین بار طی سه دهه اخیر به سمت دفتر ریاست جمهوری این کشور راهپیمایی کرده و خواستار برکناری «عُمر البشیر» از قدرت شدهاند. در این نوشتار، ضمن اشاره به مهمترین تحولات سودان طی سه دهه گذشته، دلایل و چشمانداز تظاهرات اخیر در این کشور بررسی میشود.
سودان یکی از معدود کشورهای بزرگ عربی است که حدود 38 میلیون نفر جمعیت و یک میلیون و 886 هزار 68 کیلومتر مربع مساحت دارد که به لحاظ مساحت شانزدهمین کشور بزرگ جهان است. سودان مانند اغلب کشورهای عربی از دموکراسی بیبهره است و «عُمر البشیر» از سال 1989 تاکنون به مدت سه دهه قدرت را در این کشور در اختیار دارد.
مهمترین تحولات سودان طی سه دهه قدرت «عُمر البشیر»
«عُمر البشیر» در ژوئن 1989 با کودتای نظامی علیه «صادق المهدی»، نخست وزیر وقت در سودان به قدرت رسید. البشیر تعهد داده بود به جنگ داخلی، کمبود مواد غذایی و چالشهای اقتصادی در سودان پایان دهد، اما در دوران ریاست جمهوری وی، سودان شاهد تشدید مشکلات اقتصادی، جنگ داخلی منتهی به تجزیه و افزایش ناامنی از جمله ناامنی غذایی بود. ماجراجوییهای خارجی متعدد، حمایت از صدام در جنگ علیه کویت و همچنین اتهام حمایت از تروریسم نیز سبب شد سودان با انزوای بینالمللی مواجه شود که نتیجه این انزوا نیز افزایش مشکلات اقتصادی این کشور بود.
در سال 1999 تولید نفت در سودان جنوبی آغاز شد و به کاهش مشکلهای اقتصادی این کشور کمک کرد. با این حال، جنگ داخلی و معضل شورشیان جنوب به رهبری «جان گارانگ» ادامه یافت و در نهایت به تصویب قانون اساسی جدید و مشارکت شورشیان جنوب در دولت منتهی شد، اما با کشته شدن «گارانگ» در یک سانحه هوایی، سودان بار دیگر وارد یک جنگ داخلی شد که این جنگ در نهایت به تجزیه این کشور و تشکیل دو کشور سودان و سودان جنوبی انجامید. با تجزیه سودان مشکلهای اقتصادی این کشور روند صعودی پیدا کرد؛ زیرا بخش اعظمی از منابع نفتی سودان در کشور جدید التأسیس سودان جنوبی قرار گرفت و سودان بیش از یک سوم درآمدهای نفتی خود را از دست داد.
بحران دارفور که در سال 2003 آغاز شد یکی دیگر از مهمترین تحولات سودان در زمان «عُمر البشیر» است. طبق اعلام سازمان ملل متحد، این بحران به کشته شدن بیش از 300 هزار نفر و آوارگی 2 میلیون و 700 هزار نفر منجر شد. سازمان ملل متحد این درگیری را «نسلکشی» نامید و دیوان بینالمللی کیفری نیز در سال ۲۰۰۹ «عُمر البشیر»، رئیس جمهوری سودان را به اتهام ارتکاب جرایم جنگی تحت پیگرد قضایی قرار داد و در حالی که وی در قدرت بود، حکم بازداشت البشیر را صادر کرد. دیوان بینالمللی کیفری، یک سال بعد نیز برای دومین بار حکم بازداشت عمر البشیر را به اتهام نسلکشی صادر کرد. بحران دارفور در سالهای 2013 و 2014 نیز ادامه یافت.
علل شکلگیری اعتراضهای اخیر در سودان
در حالی که در سال 2011 جهان عرب شاهد قیامهای مردمی و سقوط نظامهای دیکتاتوری در کشورهای شمال آفریقا بود، اما سودان به جز اعتراضهای محدود جوانان شاهد قیامی ضد دولتی نبود. خارطوم، پایتخت سودان در سپتامبر 2013 پس از لغو یارانه سوخت شاهد موج اعتراضهای مردمی بود. دولت سودان تظاهرات سال 2013 را سرکوب کرد که به کشته و زخمی شدن صدها نفر منجر شد. اکنون سودان بار دیگر شاهد شکلگیری تظاهرات مردمی است. در خصوص دلایل شکلگیری این دور از تظاهرات در سودان میتوان موارد زیر را بیان کرد:
1. علل اقتصادی
دور تازه اعتراضها در سودان بار دیگر منشاء اقتصادی دارد. افزایش مشکلهای معیشتی از جمله گران شدن قیمت نان و کالاهای اساسی و همچنین سوء مدیریتها و فساد اقتصادی از علل شکلگیری دور جدید اعتراضها در سودان است. قیمت مواد غذایی در سودان در دوره اخیر ۶۰ درصد افزایش یافته است و بر اساس گزارشهای دولتی میانگین تورم نیز در ماه نوامبر ۶۸.۹۳ درصد بود. پوند سودان نیز در اوایل اکتبر 2018 با کاهش بیش از 60 درصدی ارزش مواجه شد. از این رو، معترضان سودانی در تظاهرات روزهای اخیر شعار «نه گرسنگی، نه گرانی» سر دادهاند. به طور کلی پس از جدایی بخش جنوبی سودان از این کشور و تشکیل کشور سودان جنوبی، مشکلهای اقتصادی دولت خارطوم افزایش پیدا کرد زیرا 75 درصد از ذخایر نفتی سودان در مناطق تحت کنترل سودان جنوبی قرار گرفته و خارطوم از این درآمدهای نفتی محروم شده است.
2. دلایل سیاسی
به لحاظ سیاسی، نبود دموکراسی، عدم چرخش نخبگان سیاسی و حکومت سه دههای «عُمر البشیر» عامل همیشگی اعتراضها در سودان است. «عُمر البشیر» از سال 1989 تاکنون قدرت را در سودان در اختیار دارد. این در حالی است که بخش زیادی از مردم و همچنین گروههای سیاسی سودانی خواستار پایان دادن به حکومت سه دههای البشیر و ایجاد نظام دموکراتیک و دولت منتخب مردم هستند. این وضعیت سبب شد که با شکلگیری تظاهرات اخیر، گروههای سیاسی مخالف دولت سودان از این فرصت برای تعقیب خواستههای سیاسی خود به خصوص برکناری «عُمر البشیر» بهره گیرند. در تظاهرات اخیر در خارطوم، پایتخت، نیز معترضان برای نخستین بار طی سه دهه اخیر به سمت دفتر ریاست جمهوری سودان تظاهرات کرده و برکناری «عُمر البشیر» را خواستار شدهاند. مطالبات سیاسی مخالفان سبب تداوم و گسترش اعتراضها در سودان شده است.
3. دلیل امنیتی
اگرچه ریشه تظاهرات اخیر در سودان به مسائل اقتصادی باز میگردد، اما رویکرد امنیتی دولت سودان به تظاهرات مردمی عامل مهمی در تداوم و گسترش این اعتراضها است. دولت سودان در سال 2013 نیز سرکوب تظاهرات را در پیش گرفته بود که منجر به کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. دولت سودان در دور جدید تظاهرات نیز از الگوی امنیتی بهره گرفته و ساختار امنیتی سودان به سرکوب تظاهرات مردمی روی آورده و همین وضعیت نیز به انگیزهای برای مردم جهت تداوم اعتراضها و همچنین بهرهگیری گروههای سیاسی تبدیل شده است. دولت سودان شمار کشتههای یک هفته اول تظاهرات را کمتر از 10 نفر اعلام کرد، اما «ساره جکسون»، معاون مدیر سازمان عفو بینالملل ضمن انتقاد از به کارگیری زور علیه تظاهرات کنندگان، شمار کشتهها را طی 5 روز اول تظاهرات 37 نفر اعلام کرده است. در واقع، دولت سودان به جای توجه به مطالبات مردم و انجام اصلاحات واقعی به خصوص در حوزه اقتصاد، ترجیح داد اعتراضها را سرکوب کند.
4. دلایل خارجی
سودان یکی از کشورهایی است که همواره مورد توجه قدرتهای خارجی اعم از قدرتهای منطقهای یا فرامنطقهای قرار دارد. سودان با عربستان سعودی در بخشی از دریای سرخ و دریای عرب وجه مشترک دارند. در عین حال، سودان با مصر که یکی از بزرگترین کشورهای عربی است مرز مشترک دارد. سودان از جمله کشورهای ساحلی دریای سرخ نیز است. در کنار این فاکتورها، سودان از جمله کشورهای عربی است که تا پیش از سال 2014 روابط حسنهای با جمهوری اسلامی ایران داشته است. با این وجود، جدا شدن بخش جنوبی از سودان در سال 2011 و کاهش درآمدهای سودان سبب شد که این کشور از سال 2014 با هدف جذب کمک کشورهای سرمایهدار عربی به تدریج به این کشورها نزدیک و روابط با جمهوری اسلامی ایران را قطع کند. سودان ابتدا در سال 2014 رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را تعطیل کرد، در سال 2015 در ائتلاف سعودی علیه یمن مشارکت کرد و در سال 2016 نیز روابط دیپلماتیک خود را با جمهوری اسلامی ایران قطع کرد. با وجود این اقدامها، اما مشکلهای اقتصادی سودان کاهش پیدا نکرد؛ زیرا کشورهای عربی کمک مالی چندانی به سودان نکردهاند.
برخی از تحلیلگران معتقدند تظاهرات کنونی در سودان، علت خارجی نیز دارد و آن را با سفر «عُمر البشیر» به سوریه مرتبط میدانند. «عُمر البشیر»، نخستین رئیس جمهور عربی است که در دسامبر 2018 و پس از حدود 8 سال بحران در سوریه به دمشق سفر و با بشار اسد، رئیس جمهوری این کشور دیدار کرد. برخی این تحلیل را عنوان میکنند که آغاز اعتراضها پس از سفر البشیر به سوریه به منزله نارضایتی معترضان از این سفر است. این در حالی است که این دیدگاه اساساً نادرست است؛ زیرا در شعارهای مردم سودان هیچ نشانهای از اعتراض به سفر رئیس جمهوری این کشور به دمشق دیده نمیشود، در حالی که تاکنون در محافل داخلی سودان اعتراضها و انتقادهای زیادی از عضویت این کشور در ائتلاف سعودی علیه یمن و مشارکت در جنایت علیه یمن انجام شده است.
بنابراین، عامل خارجی اعتراضها ضد دولت «عُمر البشیر» در سودان، نارضایتی از همسویی این کشور با عربستان و متحدانش در جنگ علیه یمن است، جایی که بیشترین شمار نظامیان خارجی را در این جنگ اتباع سودانی تشکیل میدهند و بیشترین قربانیان غیریمنی این جنگ نیز اتباع سودانی هستند. به نظر میرسد سفر البشیر به سوریه نیز نوعی «خوش خدمتی» به سعودیها بود؛ زیرا ریاض که به همراه امارات یکی از حامیان اصلی گروههای تروریستی و مخالفان نظام سوریه بودند، با شکست در براندازی نظام دمشق، اکنون درصدد بازگشت سوریه به اتحادیه عرب و نقشآفرینی در مرحله پساتروریسم سوریه هستند. در همین راستا نیز دولت امارات به عنوان نخستین کشور عربی حوزه خلیج فارس روز 28 دسامبر 2018 سفارت خود را در مشق بازگشایی کرد و گفته میشود بحرین و کویت نیز به زودی سفارت خود را در دمشق بازگشایی خواهند کرد. در واقع، سفر البشیر به سوریه مقدمه بازگشایی سفارت کشورهای عربی در دمشق و احتمالاً نیز مقدمه بازگشت سوریه به اتحادیه عرب بود.
چشمانداز اعتراضها در سودان
با توجه به دلایل و شرایط ذکر شده، به نظر میرسد که سه چشمانداز را میتوان برای تظاهرات ضد دولتی در سودان در نظر گرفت:
اول اینکه، این تظاهرات مانند سال 2013 در پی شدت گرفتن خشونت نیروهای امنیتی پس از مدتی با صدها کشته و زخمی خاتمه یابد. از آنجایی که کشورهایی نظیر قطر و ترکیه نیز از دولت کنونی سودان حمایت میکنند و دولت قطر نیز پس از شروع اعتراضهای اخیر کمک مالی به خارطوم کرده است، احتمال اینکه تظاهرات با شدت گرفتن رویکرد امنیتی دولت و همچنین ارائه بستههای اقتصادی جدید خاتمه یابد، زیاد است.
دوم، با توجه به اینکه مشکلهای اقتصادی در سودان افزایش یافته و این کشور نیز پیشینه ورود به درگیریهای قومی را دارد که از جمله میتوان به بحران دارفور اشاره کرد، تداوم اعتراضها همراه با شدت گرفتن خشونتهای دولتی میتواند سودان را بار دیگر وارد چرخهای از خشونت و درگیریهای داخلی کند.
سوم اینکه، تداوم اعتراضها میتواند سبب کودتا علیه «عُمر البشیر» شود، همانگونه که از 7 رئیس جمهوری سودان پس از استقلال در سال 1956، چهار نفر از طریق کودتا روی کار آمدهاند. ژنرال «ابراهیم عبود» در سال 1958 با کودتا به قدرت رسید. ژنرال «جعفر محمد النمیری» نیز در سال 1969 با کودتا علیه «اسماعیل ازهری» به قدرت رسید. «ژنرال عبدالرحمن سوار الذهب» نیز در سال 1985 علیه «جعفر محمد النمیری» کودتا کرد و به قدرت رسید. «صادق المهدی» پس از «اسماعیل ازهری» دومین نخستوزیر سودان بود که با کودتا به قدرت نرسید، اما با کودتای «عُمر البشیر» از قدرت برکنار شد. با توجه به اینکه «صادق المهدی» که در سال 1989 با کودتای «عُمر البشیر» از قدرت کنار رفت و هم اکنون رهبری حزب «امت»، بزرگترین حزب مخالف در سودان را بر عهده دارد و از اعتراضهای مردمی نیز رسماً حمایت کرده است، در صورت تداوم اعتراضها احتمال کودتا علیه «عُمر البشیر» نیز وجود دارد و شاید هشتمین رئیس جمهوری سودان طی 62 سال اخیر نیز با کودتا به قدرت برسد.
نکته پایانی این است که در صورتی که عربستان و امارات از حکومت سودان در اعتراضهای جاری حمایت نکنند، و با توجه به اینکه قطر از حکومت سودان در مقابل معترضان حمایت و ترکیه نیز روابط خود را با سودان تقویت کرده است، اعتراضهای جدید میتواند به نوعی سبب پایان حضور سودان در ائتلاف سعودی علیه یمن و حتی احیای روابط خارطوم با جمهوری اسلامی ایران در سال 2019 شود.