به گزارش راهبرد معاصر؛ از دوره دوم دولت جرج دبلیو بوش پسر، علائق و منافع واشنگتن برای حفظ نقش غالب و مسلط در منطقه خاورمیانه به صورت قابل ملاحظه ای کاهش یافته است. در دوران پرزیدنت دونالد ترامپ، استراتژی ایالات متحده آمریکا در منطقه خاورمیانه بیشتر یک فاجعه دیپلماتیک ناشی از عدم عقلانیت بوده است.
فروش تسلیحاتی بیشتر به منطقه
نخستین مقصد سفر دیپلماتیک دونالد ترامپ به خارج از کشور عربستان سعودی بود که نتیجه و محصول آن دستیابی به توافق تسلیحاتی 110 میلیارد دلاری بوده است. کاخ سفید از این توافق نامه به عنوان بزرگترین توافق تاریخ آمریکا نام برد. همچنین گزارشاتی حاکی از فروش جنگنده های اف 35 و هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته به امارات متحده عربی مطرح شده است. پرزیدنت دونالد ترامپ بارها اعتراف کرده که هیچ علائقی به منطقه خاورمیانه ندارد و او حتی تا جایی پیش رفته که معتقد است که ایالات متحده هرگز نباید وارد این منطقه می شد. اما این مسئله مانع از این نشده که برای حمایت از مشاغل و تولید داخلی و علیرغم اتهامات استفاده از بمب های آمریکایی برای کشتن غیرنظامیان به ارسال مقادیر زیاد تسلیحات به کشورهای منطقه خاورمیانه اقدام نکند.
خیانت به متحدان
اصل نخست دولت ترامپ در آمریکا بیش از هر جای دیگر در بحران سوریه به نمایش گذاشته شده است. در اواخر سال گذشته، ترامپ پس از عقب نشینی بیشتر نیروهای آمریکایی از سوریه به جز تعداد محدودی برای حفاظت از میادین نفتی گفت: «ما منطقه نفتی را امن کرده ایم و ما تصمیم خواهیم گرفت که در آینده با این منطقه چه کاری انجام دهیم». اشتباه نکنید؛ این نفت سوریه است که وی در مورد آن صحبت می کند و این متعلق به مردم سوریه است. اما از نظر ترامپ، این نفت باید توسط آمریکا به عنوان جبران هزینه های فعالیت نظامی آمریکا در منطقه گرفته شود. در همان زمان، تصمیم وی برای خروج نیروهای آمریکا از سوریه، شبه نظامیان کرد را برای مقابله با نیروهای ارتش ترکیه تنها گذاشت. اقدامی که توسط برخی به عنوان خنجری از پشت به کردها مهم ترین متحد آمریکا توصیف شد.
تحریک برای درگیری با ایران
دونالد ترامپ بر این امید بود تا برنامه هسته ای ایران را از طریق یک توافق نامه جدید جایگزین برجام نماید. با این حال وی پس از خروج از توافق هسته ای در سال 2018م علی رغم برقراری مجدد تحریم های آمریکا علیه تهران، تاکنون در دستیابی به توافق جدید با شکست روبرو شده است. واشنگتن اخیرا برای تمدید تحریم تسلیحاتی علیه تهران به شورای امنیت سازمان ملل متحد متوسل شد. اما در تاریخ 14 آگوست، تنها جمهوری دومینیکن حامی طرح آمریکا بود و این یک شکست خیره کننده و تحقیرآمیز بود. در واکنش به این شکست، مایک پمپئو وزیر امور خارجه خواستار توسل به مکانیزم « اسنپ بک» شد تا از این طریق تمامی تحریم های سازمان ملل را علیه ایران بازگرداند. اما از آن جایی که ایالات متحده از برجام خارج شده، دیگر حقی برای توسل به این بند را ندارد و هیچ کشور دیگری از این اقدام آمریکا هم حمایت نکرده است. ریچارد هاس رئیس شورای روابط خارجی گفت «آمریکای اول به آمریکای تنها تبدیل شده و یکجانبه گرایی ترامپ به جای ایران باعث انزوای آمریکا شده است».
شکست توافق نامه صلح
در مورد فرایند صلح اسرائیل و فلسطین، دونالد ترامپ تلاش کرد تا توافق سنتی «زمین برای صلح» را به «پول برای صلح» از طریق اختصاص طرح سرمایه گذاری 50 میلیارد دلاری جایگزین کند. با این وجود فلسطینی ها با طرح الحاق کرانه باختری توسط اسرائیل مخالفت کردند و این طرح راه به جایی نبرد. توافق نامه اخیر بین امارات و اسرائیل برای برقراری روابط دیپلماتیک بیشتر یک حقه سیاسی برای کمک به پرزیدنت دونالد ترامپ برای انتخابات ماه نوامبر می باشد که بر اساس نظرسنجی ها از رقیب خود جوبایدن عقب افتاده است.
هیچ واژه خوبی برای توصیف سیاست خاورمیانه دولت ترامپ وجود ندارد. سیاست این دولت «خودخواهانه» است زیرا بدون هیچ گونه توجه اخلاقی به غیرنظامیان که توسط بمب های آمریکایی کشته می شوند، تسلیحات می فروشد. این «بی پروایی» است زیرا با ترور{شهادت} سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران به دنبال ایجاد یک جنگ ویران گر در منطقه بود. این «خیانتکارانه» است به دلیل این که نزدیک ترین متحد امریکا یعنی کردها را رها کرده اند و واژه «انزوا» بهترین واژه ای است که وضعیت شرم آوری که ترامپ و مایک پمپئو گرفتار شده اند را توصیف می کند.