صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۴:۵۰ - ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۹ - 2020 May 15
کد خبر: ۴۲۹۴۱

5 دلیل شکست راهبرد فشار حداکثری آمریکا علیه ایران

تحریم های اعمال شده دولت ترامپ علیه ایران اگر چه به انقباض اقتصاد ایران کمک کرد، اما در تغییر سیاست های ایران با شکست روبرو بوده و حتی نسبت به گذشته هم بدتر شده است.

به گزارش راهبرد معاصر؛ دو سال پیش پرزیدنت دونالد ترامپ از توافق هسته ای ایران موسوم به برجام کناره گیری کرد و وعده داد که به جای حضور در برجام، با اعمال « فشار حداکثری» علیه ایران می توان به نتایج بهتری دست یافت. تحریم های اعمال شده دولت ترامپ علیه ایران اگر چه به انقباض اقتصاد ایران کمک کرد، اما در تغییر سیاست های ایران با شکست روبرو بوده و حتی نسبت به گذشته هم بدتر شده است.

 

در بخش زیر 5 مسیری که رویکرد دولت ترامپ در مقابل ایران با شکست همراه بوده است را بیان می کنیم:

  1. دونالد ترامپ در سخنرانی 8 می 2018 وعده داد که سیاست جدید وی « تهدید برنامه موشک های بالستیک ایران را از بین می برد و فعالیت های تروریستی آن ها را در سرتاسر جهان متوقف و به فعالیت های بدکارانه و تهدید آمیز آن ها در خاورمیانه پایان خواهد داد». با این حال، ایران نه تنها به توسعه برنامه موشکی خود ادامه داد بلکه همچنین موفق شدند یک ماهواره نظامی به مدار زمین پرتاب کنند. علاوه بر این، رویکرد ایران در منطقه با شکل گیری تنش در خلیج فارس و عراق تهاجمی تر شده و ایران و آمریکا را در آستانه جنگ قرار داده است. این امر ممکن است حتی ایالات متحده آمریکا را مجبور سازد تا از عراق خارج شود و کشور را نسبت به ایران در وضعیت آسیب پذیر تری قرار دهد.

 

  1. بعد از یک سال از خروج آمریکا و تداوم پای بندی ایران به تعهدات برجام، ایران در وضعیت موجود از اورانیوم غنای پایین کافی برای تولید یک سلاح اتمی برخوردار و همچنین غنی سازی خود را در سایت زیرزمینی فردو از سرگرفته است. با وجود عدم پای بندی به توافق، اگر ایالات متحده آمریکا بتواند با توسل به مکانیزم ماشه، تحریم ها را علیه ایران بازگرداند؛ این امر می تواند زمینه خروج ایران از توافق هسته ای و همچنین پیمان منع گسترش سلاح هسته ای را فراهم سازد و تهران مسیر کره شمالی را برای توسعه سلاح اتمی (2003) پیش بگیرد.

 

  1. سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال ایران، زمینه تشدید شکاف و اختلاف بین ما و نزدیک ترین متحدان اروپایی که خواهان حفظ برجام هستند - فراهم کرده است. تجربه نشان داده که فشار بر ایران زمانی عملی می باشد که چندجانبه و مبتنی بر اهداف واقعی و قابل دستیابی باشد. همکاری اروپا در زمینه تحریم و دیپلماسی برای ایالات متحده آمریکا اجتناب ناپذیر است.

 

  1. تلاش ایالات متحده آمریکا برای اجبارسازی سایر کشورها برای پیوستن به کارزار « فشارحداکثری» بر خلاف ترجیحات سیاست خودشان، باعث شده که تحریم به عنوان ابزار موثر در سیاست خارجی تضعیف شود. تحریم مانند آنتی بیوتیک در صورت استفاده بیش از حد کارایی خود را از دست خواهند داد. با گذشت زمان، کشورها برای مقابله با آن درصدد پیدا کردن راه حل برخواهند آمد. در زمانی که ایالات متحده آمریکا واقعا نیاز به تحمیل تحریم ها دارد، چین به طور موازی با مکانیزم های مالی بین الملی قدرت اقتصادی خود را افزایش می دهد و این می تواند نوید این باشد که در آینده تحریم ها از تاثیرات کمتری برخوردار هستند.

 

  1. خروج ایالات متحده آمریکا از توافق هسته ای باعث بی اعتبار شدن دولت حسن روحانی و زمینه تقویت و قدرت یابی نیروهای رادیکال را فراهم کرده که به شدت مخالف عادی سازی روابط با آمریکا هستند. در سال آینده به احتمال زیاد رئیس جمهور کابینه ای را انتخاب می کند که از دانش آموختگان تحصیل کرده (مقطع دکترا) در آمریکا نباشد. حتی در صورت انتخاب جو بایدن؛ چنین امری مذاکره در مورد « توافق بهتر» را دشوارتر خواهد ساخت. زمان ارزشمند – زمانی که مذاکرات می توانست منتهی به برجام 2 برای حل و فصل منازعات منطقه و مسائل دیگر فراهم شود – اکنون از بین رفته است.

 

این پیامدهای ناگوار در زمان اضطرار جهانی بهداشت بر اثر اپیدمی کروناویروس در حال آشکار شدن است. چنین بحرانی می توانست برای دولت ترامپ توجیهی فراهم سازد تا با ژست حمایت از افراد مبتلا به درد مردم ایران، تحریم ها را کاهش دهد. با وجود این که مواد غذایی و پزشکی مورد تحریم آمریکا نیست اما ایالات متحده در اتخاذ گام هایی که بتواند وضعیت نامساعد ایران را کاهش دهد شکست خورده است. علاوه بر این در شرایطی که دسترسی ایران به سرمایه ها در بانک های خارجی توقیف شده است، ایالات متحده آمریکا مانع درخواست ایران برای وام 5 میلیارد دلاری اضطرای از صندوق بین المللی پول شد.

 

جدا از مایک پمپئو وزیر امور خارجه و تعداد معدودی از نومحافظه کاران واشنگتن، دوسالگی خروج آمریکا از برجام با مدافعان و حامیان محدودی همراه بود. در بین متحدین تنها اسرائیل همچنان حامی سیاست فشار حداکثری علیه ایران است. مایک پمپئو اکنون مسئولیت تمدید تحریم های سازمان ملل در زمینه انتقال تسلیحات متعارف به ایران را بر عهده دارد که بر اساس برجام، در ماه اکتبر منقضی خواهد شد. به رغم خروج یکجانبه دو سال پیش از برجام، وی با بهره گیری از یک استدلال مشکوک، ایالات متحده آمریکا را « مشارکت کننده» این توافق می داند.

 

در صورت شکست شورای امنیت در مقابل خواسته های آمریکا، یقینا پیش نویس قطعنامه ایالات متحده با قدرت وتوی روسیه و چین روبرو خواهد شد. آمریکا سپس تهدید کرده است که با توسل به مکانیزم ماشه تحریم ها علیه ایران را باز می گرداند و این می تواند بقایای برجام را از بین ببرد. سو استفاده ناشایست از مفاد برجام توسط ایالات متحده، حفظ ایران در پای بندی به تعهدات توافق هسته ای و بازگرداندن مجدد ایران برای توافق آینده را دشوارتر خواهد کرد. بازندگان این استراتژی حاکمیت قانون و در نهایت رهبری ایالات متحده آمریکا می باشد.

 

در سرتاسر جهان، به دلیل آمار مرگ و میر بالای ناشی از اپیدمی کرونا ویروس، بسیاری از مردم در حال حاضر با نگرانی به کشور ما نگاه می کنند. دولت ترامپ همچنین سازمان بهداشت جهانی را زیر پا گذاشته و آن را به قطع تامین مالی و بودجه -  در زمانی که بیشترین نیاز دارد – تهدید کرده است. پیامدهای چنین رفتار « بدخیمانه» در مورد ایران همانند موارد دیگر مانند تغییرات آب و هوایی تا حل و فصل مناقشات دولت این خواهد بود: « زمانی که ایالات متحده در آینده خواسته ای را مطالبه کند، کشورهای کمتری از آن پیروی خواهند کرد».

 

 

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: