به گزارش راهبرد معاصر؛ بیش از ۹ سال از شروع فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه در بهمن ۹۲ میگذرد و با وجود این که قرار بود فعالیت این ستاد بتواند در یک برنامه بلندمدت، بزرگترین دریاچه داخلی ایران را به تراز اکولوژیک یعنی وضعیت پایداری زیستمحیطی آن برساند، اما آخرین آمارها از تراز دریاچه ارومیه از این حکایت دارد که اگرچه با افتتاح فاز اول تونل کانیسیب در اوایل اسفند سال گذشته، وضعیت دریاچه کمی بهبود یافته، اما سطح تراز دریاچه در حال حاضر تقریبا معادل همان سطح تراز سال ۹۳ است و در این مدت فعالیتهای نرمافزاری و سختافزاری و هزاران میلیارد تومانی که برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است، عملا تاثیری در بهبود وضعیت این دریاچه نداشته و در بهترین حالت توانسته است جلوی تداوم روند خشک شدن آن را بگیرد.
به نحوی که براساس آمارهای رسمی دولت، تراز دریاچه ارومیه در تاریخ ۱۲ دی ۹۲ یعنی حدود یک ماه قبل از تشکیل ستاد احیا، ۱۲۷۰ متر و ۵۴ سانتیمتر بود و براساس آخرین آمار اعلامشده از تراز دریاچه که یوسف غفارزاده، مدیرعامل شرکت آبمنطقهای آذربایجان شرقی در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ آن را اعلام کرده، هماکنون تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰ متر و ۴۲ سانتیمتر است. این در حالی است که سازمان حفاظت محیطزیست تراز اکولوژیک دریاچه ارومیه را ۱۲۷۴ متر و ۱۰ سانتیمتر اعلام کرده و این یعنی در حال حاضر سطح آب دریاچه از سطح آب آن در وضعیت اکولوژیک، ۳ متر و ۶۸ سانتیمتر پایینتر است، آن هم در شرایطی که در نزدیک به ده سال گذشته، نهادی به نام ستاد احیای دریاچه ارومیه در دولتهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم فعالیت کرده است و مهمترین هدف از تشکیل این ستاد در شروع فعالیت آن، رساندن دریاچه به تراز اکولوژیک اعلام شده بود.
اما در حالی امروز شاهد چنین وضعیتی برای دریاچه ارومیه هستیم که در نزدیک به یک دهه گذشته، دهها هزار میلیارد تومان به صورت ریالی و ارزی برای احیای این دریاچه هزینه شده و اخیرا علی بهادری جهرمی، سخنگوی دولت اعلام کرده است که دولت سیزدهم ۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان دیگر در طول سال ۱۴۰۲ برای تکمیل پروژه تونل کانیسیب و دیگر برنامههای لازم برای احیای دریاچه ارومیه اختصاص خواهد داد. این در حالی است که براساس اظهارات عیسی کلانتری، رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه در گفتگو با ایلنا، از ابتدای شروع فعالیت این ستاد تا کنون با احتساب ارزش روز ریال، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان به صورت ریالی از منابع عمومی کشور یا به صورت ارزی و با برداشت از منابع صندوق توسعه ملی برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شده است.
البته عیسی کلانتری که از فروردین ۹۳ تا مهر ۱۴۰۰ ریاست ستاد احیای دریاچه ارومیه را برعهده داشت، در بخش نخست گفتگو با ایلنا به مباحث دیگری درباره دریاچه ارومیه نیز پرداخت و مهمترین دلایل به نتیجه نرسیدن برنامههای احیای دریاچه در طول سالهای فعالیت ستاد احیا را عدم تامین حقابه محیطزیستی دریاچه ارومیه توسط وزارت نیرو بخصوص در دو سال آبی گذشته دانست و تاکید کرد که باز بودن دست وزارت نیرو برای تخصیص یا عدم تخصیص حقابههای زیستمحیطی به دلیل اشکالات موجود در «قانون توزیع عادلانه آب» و تقدم تخصیص سهم آب کشاورزی و صنعت بر حقابههای محیطزیستی در فرآیندهای اجرایی، تاخیر یکساله در تکمیل تونل کانیسیب و تکمیل نشدن بهموقع سایر پروژههای سختافزاری مربوط به احیای دریاچه ارومیه نظیر تصفیهخانه شهرهای ارومیه و تبریز و تونل انتقال آب از سد سیلوه، از دیگر علل وضعیت نامناسب امروز دریاچه است.
در بخش دوم گفتگو با رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه که از مرداد ۹۶ تا مهر ۱۴۰۰ به شکل همزمان بر کرسی ریاست سازمان حفاظت محیطزیست نیز تکیه زده بود، نیز به مباحثی نظیر نحوه اجرایی شدن برنامههای نرمافزاری لازم برای احیای دریاچه بخصوص در زمینه صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، بستن چاههای مرتبط با رودخانههای منتهی به دریاچه برای جلوگیری از برداشت سهم آب دریاچه به صورت غیرمجاز، رقم کلی اعتبارات هزینهشده برای احیای دریاچه ارومیه و میزان تخصیص این اعتبارات به دستگاههای مختلف، پیشبینیها از زمان به نتیجه نرسیدن اقدامات سختافزاری و نرمافزاری لازم برای احیای دریاچه و همچنین آسیبهای زیستمحیطی و بهداشتی ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه در صورت تداوم عدم تخصیص کامل حقابه آن پرداختهایم.
کلانتری در ابتدای اظهارات خود در بخش دوم گفتگو با ایلنا در پاسخ به این سوال که از ابتدای فعالیت ستاد احیای دریاچه ارومیه تا امروز، چه مقدار از بودجه و منابع مالی کشور به صورت اختصاصی برای احیای این دریاچه هزینه شده است، توضیح داد: اگر براساس قیمتهای شناور یعنی مطابق ارزش امروز ریال حساب کنیم، در دولتهای یازدهم و دوازدهم حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان به صورت ریالی برای احیای دریاچه ارومیه هزینه شد. دولت سیزدهم نیز تا کنون حدود یک هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان در این زمینه هزینه کرده است.
رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: در دولت قبل علاوه بر مبلغ ریالی، به میزان ۵۰۰ میلیون دلار نیز با مجوز رهبر انقلاب برای پروژههای سختافزاری مربوط به احیای دریاچه ارومیه از صندوق توسعه ملی برداشته و برای تونل کانیسیب و سدهای مربوط به آن اختصاص داده شد. اگر متوسط نرخ دلار در ۹ ماه منتهی به افتتاح کانیسیب را ۴۵ هزار تومان در نظر بگیریم، عملا ۲۲ هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان به اعتباراتی که دولت قبل برای احیای دریاچه اختصاص داده است، اضافه میشود.
وی افزود: با اضافه شدن مبلغ برداشتشده از صندوق توسعه ملی برای احیای دریاچه ارومیه و بودجههایی که به صورت ریالی در این زمینه تخصیص داده شده است، میتوان گفت از ابتدای تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه تا امروز، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان برای احیای دریاچه هزینه شده که از این مقدار، تنها یک هزار و ۱۵۰ میلیارد تومان یعنی حدود ۳ درصد اعتبارات لازم برای احیای دریاچه در دولت سیزدهم تخصیص یافته است. البته این ارقام براساس قیمتهای شناور یعنی ارزش روز ریال است، وگرنه آمار و ارقام مربوط به قیمتهای ثابت متفات است.
رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه با تاکید بر این که ستاد احیا هیچگونه وظیفه اجرایی برعهده نداشت و مسئولیت آن صرفا برنامهریزی و نظارت بر نحوه هزینهکرد بودجهها توسط دستگاههای اجرایی براساس مسیرهای تعیینشده در برنامهها بود، درباره سهم دستگاههای مختلف از کل بودجه تخصیصیافته به احیای دریاچه ارومیه توضیح داد: ۸۳ درصد کل بودجه مربوط به احیای دریاچه ارومیه از ابتدای تشکیل ستاد احیا تا امروز برای انجام اقدامات سختافزاری به وزارت نیرو اختصاص داده شده و همچنین ۱۴ درصد کل بودجه نیز برای انجام اقدامات نرمافزاری با هدف صرفهجویی در مصرف آب بخش کشاورزی، به وزارت جهاد کشاورزی تخصیص یافته است.
معاون رئیسجمهور در دولت دوازدهم ادامه داد: ۲ درصد از بودجه ستاد احیا به سازمان حفاظت محیطزیست اختصاص داده شده و تنها یک درصد از کل بودجه به بخشهایی دیگر نظیر استانداریها برای انجام کارهای فرهنگی با کمک تشکلهای مردمی، سازمانهای هواشناسی و زمینشناسی برای انجام مدلسازیها و پژوهشهای مربوطه، دانشگاه صنعتی شریف برای طراحی سایت ستاد احیا، دانشگاه ارومیه و برخی دیگر از دانشگاهها برای انجام امور تحقیقاتی و مشاورهای، پژوهشگاه بیوتکنولوژی کشاورزی و دیگر موسسههای پژوهشی برای انجام تحقیقات در بخش کشاورزی و دیگر بخشها و سایر امور مربوط به مطالعه و نظارت بر اجرای طرحهای پیشبینیشده برای احیای دریاچه ارومیه تخصیص یافته است.
وی در ادامه تاکید کرد: حسابرسیهای مربوط به تمام این اعداد و ارقام هماکنون در سازمان برنامه و بودجه کشور موجود است و تمام ادعاهای برخی افراد درباره این که بودجه مربوط به احیای دریاچه ارومیه به انحراف رفته، همگی مربوط به همین یک درصد است.
کلانتری همچنین در پاسخ به سوال دیگر ایلنا مبنی بر این که چه مقدار از هدفگذاری اولیه ستاد احیای دریاچه ارومیه برای صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی در حوضه آبریز این دریاچه محقق شده و چه عواملی مانع از تحقق کامل این هدف شده است، توضیح داد: صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، یکی از مهمترین سرفصلهای برنامههای نرمافزاری پیشبینیشده برای احیای دریاچه بود و براساس هدفگذاری اولیهای که داشتیم، قرار بود با کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب کشاورزی در این حوضه آبریز، سالانه ۸۰۰ میلیون متر مکعب از این محل وارد دریاچه ارومیه شود.
رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: بررسیهای ما نشان میدهد که تا پایان سال آبی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ حدود ۳۴ تا ۳۵ درصد از این ۴۰ درصد محقق شده بود و مسئولان دولت سیزدهم نیز اگر بخواهند، بهراحتی میتوانند این آمار را به ۴۰ درصد افزایش دهند.
وی در ادامه گفت: برنامههای نرمافزاری احیای دریاچه اساسا در درازمدت به نتیجه خواهد رسید، به نحوی که مصرف آب کشاورزی منطقه باید برای چند سال متوالی کاهش یابد و منابع حاصل از آن وارد دریاچه ارومیه شود تا رفتهرفته شاهد تاثیر این امر بر بهبود وضعیت دریاچه باشیم، اما اگر برنامهریزیهای انجامشده در بخش کشاورزی مثلا یک سال خوب پیش برود، اما در سالهای بعد روی زمین بماند، صرفهجوییهای کوتاه مدت نمیتواند تاثیر زیادی بر بهبود وضعیت دریاچه بگذارد.
رئیس سابق سازمان حفاظت محیطزیست با اشاره به افزایش محسوس سطح زیر کشت در حوضه آبریز دریاچه ارومیه در دهههای اخیر گفت: در دهههای گذشته سطح زیر کشت آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه حدود ۲۰۰ هزار هکتار بود و کشاورزان در این محدوده عمدتا به کشت جو، گندم و انگور میپرداختند، اما در ادامه سطح زیر کشت آبی در این حوضه آبریز به ۵۰۰ هزار هکتار افزایش یافت و تا پیش از تشکیل ستاد احیا، بیشتر کشاورزان این منطقه به کشت یونجه، چغندر، ذرت و سیب میپرداختند که حجم آب مورد نیاز آنها بیش از دو برابر محصولاتی است که قبلا در این منطقه کشت میشد.
وی در ادامه تاکید کرد: برآوردها نشان میدهد، میزان مصرف آب کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، بیش از ۵ برابر شد و این مساله باعث شد که برای چند دهه متوالی، از سهم آبی که به صورت طبیعی وارد دریاچه میشد، کاسته شود. این در حالی است که در بسیاری از موارد، تولید محصولات آببر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه حتی با دیدگاه صرفا اقتصادی نیز به صرفه نبود، اما به دلیل توجه خاصی که به موضوع خودکفایی وجود داشت، به تولید این محصولات در این حوضه آبریز مجوز داده شد، بدون این که به نقش این اقدام در کاهش حجم آب ورودی به دریاچه ارومیه توجه شود.
کلانتری با تاکید بر این که در برنامههای نرمافزاری ستاد احیای دریاچه ارومیه مخالفتی با ترویج کشت گندم یا دیگر محصولات اساسی برای رسیدن به خودکفایی وجود نداشت، اما روشهایی برای کاهش مصرف آب در عین تولید این محصولات به اندازه مورد نیاز پیگیری شد، عنوان کرد: در دهه ۶۰ خود من هفت سال رئیس موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه بذر و نهال بودم و در آن زمان با هدف افزایش تولید، به تولید و انجام تحقیقات روی بذرهای محصولات مختلف میپرداختیم.
رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: در زمان فعالیت در ستاد احیا، کلکسیونی از بیش از صد هزار بذر ذخیرهشده در موسسه تحقیقات بذر و نهال را توسط یک شرکت خصوصی متشکل از بازنشستگان همین موسسه بررسی کردیم و پس از انجام پژوهشها و آزمایشهای مختلف، در نهایت به چهار بذر برای تولید گندم در حوضه آبریز دریاچه ارومیه رسیدیم که کشت آنها هم میتواند نسبت به بذرهای فعلی گندم ۲۰ درصد افزایش محصول داشته باشد و هم سالیانه ۲ هزار متر مکعب در هکتار آب کمتری مصرف کند.
وی در ادامه توضیحات خود گفت: پس از انجام کارهای پژوهشی و آزمایشی مربوط به بذرهای جدید، در دو سال گذشته این بذرها تکثیر شدهاند. در سال آبی جاری، این بذرها در سطح ۱۰ هزار هکتار از اراضی زراعی حوضه آبریز دریاچه ارومیه کشت میشود و در سال آبی آینده نیز قرار است سطح زیر کشت با این بذرها به ۵۰ هزار هکتار افزایش یابد. ما در طرح جایگزین کردن بذرهای جدید گندم با بذرهای قدیمی، به دنبال آن بودیم که بدون کاهش درآمد کشاورزان، در مصرف آب کشاورزی صرفهجویی کنیم.
کلانتری درباره سایر اقدامات نرمافزاری انجامشده برای کاهش مصرف آب کشاورزی در طول دوره ریاست خود بر ستاد احیای دریاچه ارومیه نیز توضیح داد: ما با کمک وزارت جهاد کشاورزی، سیستم آبیاری بخش زیادی از اراضی کشت چغندر در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را نواری کردیم و همچنین کشت نشائی را به عنوان جایگزین بذرکاری برای کشت چغندر در منطقه ترویج کردیم؛ زیرا وقتی چغندر قند به جای بذکاری با روش نشاکاری کشت میشود، سالانه در هر هکتار حدود ۲ هزار و ۳۰۰ تا ۲ هزار و ۵۰۰ متر مکعب آب کمتری مصرف میشود.
وی افزود: در بخشهایی از منطقه که پیش از تشکیل ستاد احیا کشت سیب انجام میشد، اما مقرون به صرفه نبود، با کشاورزان صحبت کردیم که به جای کشت سیب، انگورهای ایستاده مدرن بکارند تا هم به درآمدهایشان آسیبی وارد نشود و هم سالانه در هر هکتار ۴ تا ۵ هزار متر مکعب آب کمتری مصرف شود. البته اساسا برنامههای نرمافزاری بخصوص مجاب کردن کشاورزان منطقه به لزوم کاهش میزان مصرف آب یا تغییر الگوی کشت، اقداماتی زمانبر است که در درازمدت به نتیجه میرسد.
کلانتری با بیان این که بستن ۷ هزار چاه غیرمجاز در حاشیه رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه، از دیگر اقدامات نرمافزاری ستاد احیا برای جلوگیری از برداشت بیرویه از سهم آب این دریاچه بود، اظهار داشت: بررسیهای ما نشان میدهد چاههایی که در فاصله صفر تا حدودا ۴۰۰ متری از حاشیه رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه قرار گرفتهاند، نقش مهمی در برداشت سهم آب دریاچه و کاهش حقابه آن دارند، بنابراین حدود ۸ هزار حلقه چاه غیرمجاز را در این محدودهها شناسایی کردیم و تا پایان دوره حضور من در ستاد احیا با هماهنگی وزارت نیرو، ۸۰ درصد این چاهها پلمب شد و دولت سیزدهم نیز موظف است که برای بستن ۲۰ درصد باقیمانده اقدام کند.
رئیس سابق سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: خوشبختانه دریاچه ارومیه از زیر زمین تقریبا هیچ ارتباطی با سفرههای آب زیرزمینی اطراف خود ندارد و تقریبا هیچ آبی از زیر سطح دریاچه وارد آبخوانهای اطراف آن نمیشود؛ بنابراین خیال ما راحت است که آب از کف دریاچه به جایی فرار نمیکند و فقط امکان دارد که آب از روی سطح دریاچه و بر اثر تبخیر از دست برود. به همین دلیل، اگر بتوانیم از برداشتهای غیرمجاز از منابع ورودی به دریاچه ارومیه از جمله آبهای زیرزمینی موثر بر رودخانههای منتهی به آن جلوگیری کنیم، قطعا احیای دریاچه امکانپذیر خواهد بود. البته به نتیجه رسیدن این اقدام نیز مانند سایر اقدامات نرمافزاری لازم برای احیای دریاچه ارومیه زمانبر است و نباید انتظار بازدهی فوری از آن داشته باشیم.
کلانتری همچنین به کنترل میزان آب خروجی از سردهنههای ساختهشده توسط کشاورزان برای انحراف آب رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه به سمت اراضی باغی در دوره فعالیت خود در ستاد احیا اشاره کرد و گفت: از سالها قبل کشاورزان منطقه با استفاده از سردهنههایی که روی رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه احداث کرده بودند، در فصل زمستان بخش زیادی از آب رودخانه را به سمت مزارع خود منحرف میکردند و به عنوان یخاب و برای مبارزه با آفات از این آب بهره میبردند، به نحوی که در گذشته، میلیونها متر مکعب از سهم آب دریاچه ارومیه صرفا از همین طریق در باغات این حوضه آبریز استفاده میشد، ولی ما با کشاورزان صحبت کردیم تا از روشهای دیگری برای مبارزه با آفات استفاده کنند و در همین راستا، کنتورهایی را روی سردهنههای ساختهشده در طول مسیر رودخانهها نصب کردیم تا بتوانیم میزان آب منحرفشده از رودخانهها را با استفاده از این کنتورها کنترل کنیم.
رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: در دوره ما کنتورهای مربوطه روی بیش از ۷۵ درصد سردهنههای انحراف آب از رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه نصب شد و توانستیم میزان انحراف آب از این طریق را از سالانه حدود ۳ میلیون متر مکعب به حدود یک میلیون متر مکعب کاهش دهیم. البته هدفگذاری ما صفر شدن میزان انحراف آب از این طریق بود و تا پایان دوره قبل ستاد احیا تا رسیدن به این هدف فاصله داشتیم، زیرا اساسا اینگونه برنامههای نرمافزاری، دارای ابعاد اجتماعی بسیاری است و سالها طول میکشد تا بتوانیم کشاورزان منطقه را توجیه کنیم که نباید از آبهای رودخانههای منتهی به دریاچه به عنوان یخاب برای مبارزه با آفات استفاده کنند.
وی در ادامه تاکید کرد: در دوره قبل ستاد احیا سعی کردیم اقدامات مختلفی را برای فرهنگسازی در این زمینه و سایر برنامههای نیازمند مشارکت اجتماعی برای جلوگیری از هدر رفتن آب در بخش کشاورزی و دامن زدن به خشک شدن دریاچه ارومیه انجام دهیم، اما مشکلات زیادی هم در این مسیر داشتیم که به نتیجه رساندن این برنامهها را دشوار میکرد.
کلانتری با بیان این که برخلاف درخواست ستاد احیای دریاچه ارومیه، برخی مسئولان محلی در دولتهای یازدهم و دوازدهم مانع جلوگیری از توسعه کشت آبی در استان آذربایجان غربی میشدند، عنوان کرد: یکی از درخواستهای مهم ستاد احیای دریاچه ارومیه برای صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی در حوضه آبریز این دریاچه، جلوگیری از توسعه کشت آبی در استان آذربایجان غربی بود، اما در این زمینه اختلافات زیادی را با مسئولان دولتی این استان داشتیم، چراکه آنها زیر بار احیای دریاچه نمیرفتند و میخواستند که با توسعه کشت آبی و گسترش باغات در سطوح شیبدار، اقتصاد استان را توسعه دهند.
رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: تا پیش از تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه، سالیانه ۹ هزار و ۵۰۰ هکتار توسعه کشت آبی در استان آذربایجان غربی اتفاق میافتاد، اما در سالهای بعد از تشکیل ستاد احیا، این میزان به یک هزار و ۸۰۰ هکتار در سال کاهش یافت. البته ما نتوانستیم توسعه کشت آبی در آذربایجان غربی را در دوره فعالیت خودمان در ستاد احیا به صفر برسانیم، چراکه مسئولان این استان حاضر به همراهی کردن در این زمینه نبودند. به همین دلیل، من در هیات دولت هم خواستار عزل استاندار وقت آذربایجان غربی در دولت یازدهم شدم و در دولت دوازدهم هم خواستار عزل استاندار وقت آذربایجان غربی شدم که سیاستهای استاندار قبلی را ادامه میداد.
وی در ادامه تاکید کرد: ۹۰ درصد آب مورد نیاز دریاچه ارومیه از استان آذربایجان غربی وارد این دریاچه میشود و تنها ۱۰ درصد آب از سمت آذربایجان شرقی به دریاچه میریزد، این در حالی است که با توجه به این که در این منطقه معمولا باد از سمت غرب به شرق میوزد، ۹۰ درصد خسارتهای زیستمحیطی ناشی از خشک شدن دریاچه از جمله پدیده غبارهای نمکی بر استان آذربایجان شرقی تحمیل میشود.
کلانتری در پاسخ به این سوال که براساس هدفگذاریهای اولیه ستاد احیا، قرار بود اقدامات نرمافزاری و سختافزاری لازم برای احیای دریاچه ارومیه چه زمانی به پایان برسد، توضیح داد: آنچه ما در ابتدا در ستاد احیا پیشبینی کرده بودیم، این بود که پروژههای سختافزاری تا پایان سال ۱۴۰۰ تمام شود و اقدامات نرمافزاری لازم برای احیای دریاچه نیز تا سال ۱۴۰۸ به نتیجه برسد. اما در حال حاضر به نظر میرسد که پروژههای سختافزاری تا پایان ۱۴۰۲ به اتمام خواهد رسید، اما به نتیجه رسیدن برنامههای نرمافزاری مورد نیاز برای احیای دریاچه ارومیه، حداقل تا سال ۱۴۱۲ طول میکشد.
رئیس سابق سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: بخش زیادی از اقدامات نرمافزاری لازم برای احیای دریاچه، مربوط به کارهای فرهنگی و همراه کردن جوامع محلی برای کاهش مصرف آب بخصوص در بخش کشاورزی است. به نتیجه رسیدن کارهای فرهنگی نیز معمولا به شدت دشوار و زمانبر است و ما هنوز نتوانستهایم به اندازه کافی کشاورزان و باغداران منطقه را توجیه کنیم که بخش عمدهای از آبی که برداشت میکنند، سهم دریاچه ارومیه است، چراکه برخی از آنها هنوز دارای این تفکر اشتباه هستند که نباید اجازه دهند آب شیرین رودخانهها و آبراههها وارد دریاچه و به آب شور تبدیل شود، یعنی برخی کشاورزان و باغداران همچنان گمان میکنند که این کار به معنای هدر دادن آب موجود در رودخانههاست.
وی در ادامه تاکید کرد: با وجود این که هنوز بخشهایی از جوامع محلی منطقه برای صرفهجویی در مصرف آب کشاورزی همراهی نمیکنند، اما خوشبختانه اکنون بیشتر مردم فهمیدهاند که اگر دریاچه ارومیه نباشد، کل اقتصاد منطقه نابود خواهد شد، ولی بازهم نیاز است که برای به بار نشستن برنامههای نرمافزاری لازم برای احیای دریاچه ارومیه، کشاورزان و باغداران منطقه با صرفهجویی در مصرف آب همراهتر شوند و دولت هم جلوی توسعه کشت آبی را بگیرد، چاههای غیرمجاز باقیمانده را هرچه سریعتر پلمب کند و در جلوگیری از انحراف غیرمجاز آب رودخانهها به سمت اراضی کشاورزی و باغی جدیتر عمل کند.
کلانتری در بخش دیگری از صحبتهای خود به تبعات ناشی از خشک شدن دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: مدلهای آب و هوایی نشان میدهد که اگر دریاچه ارومیه از بین برود، نوسانات دمایی سالانه در حوضه آبریز دریاچه حدود ۸ درجه سانتیگراد افزایش پیدا میکند، به نحوی که در فصل زمستان، میانگین دمای هوا در حوضه آبریز دریاچه ارومیه به طور متوسط ۳.۵ درجه کمتر میشود و در فصل تابستان نیز میانگین دمای هوای این منطقه به طور متوسط حدود ۴.۵ درجه سانتیگراد بیشتر میشود.
رئیس پیشین ستاد احیای دریاچه ارومیه ادامه داد: تغییرات شدید دامنه حرارت، سبب تغییرات ژنتیکی احتمالی در انسانها، حیوانات و گیاهان در حوضه آبریز دریاچه ارومیه خواهد شد، اگرچه هنوز عواقب این مساله در حوزه بهداشتی و سلامت انسانها و سایر موجودات زنده مشخص نیست.
وی با تاکید بر این که احیای دریاچه ارومیه حتی از نظر اقتصادی نیز کاملا به نفع آینده کشور خواهد بود، خاطرنشان کرد: بخش کشاورزی حدود ۹۰ درصد منابع آبی حوضه آبریز دریاچه ارومیه را مصرف میکند و کل درآمد حاصل از این بخش در این منطقه ۱.۱ میلیارد دلار در سال است، این در حالی است که اگر نخواهیم در مصرف آب بخش کشاورزی صرفهجویی کنیم و دریاچه ارومیه به سمت خشک شدن بیشتر پیش برود، قطعا در بلندمدت سالانه میلیاردها دلار هزینه بر کشور تحمیل خواهد شد که بسیار بیشتر از درآمد بخش کشاورزی در این حوضه آبریز است. اما مساله حفاظت از محیطزیست هیچ جایگاهی در اقتصاد کلان کشور ندارد و به همین دلیل است که هنوز هم نسبت به لزوم کاهش مصرف آب کشاورزی توجه لازم صورت نمیگیرد.
رئیس سابق سازمان حفاظت محیطزیست ادامه داد: براساس گزارش دانشگاه علوم پزشکی، در همان سال آبی ۹۴-۹۵، فشار خون مردم تبریز بر اثر تبعات ناشی از تشدید غبارهای نمکی، به طور متوسط ۰.۱ بار افزایش پیدا کرده بود. یا در همان سال، فعالیت زنبور عسل در جنوب شرق دریاچه ارومیه یعنی در محدوده آذرشهر تا مراغه، ۸۰ درصد کمتر شده بود و میزان تولیدات زنبورداران نیز به شدت کاهش یافته بود. این در حالی است که برآورد شده است اگر زنبورعسل به مدت هفت تا هشت سال در این منطقه فعالیت نکند، بسیاری از گیاهان منطقه از بین میرود و این مساله تاثیر شدیدی نیز بر افت تولیدات کشاورزی منطقه نیز خواهد گذاشت.
وی در پایان تصریح کرد: مسائلی مثل تغییرات ژنتیکی احتمالی در انسانها، حیوانات و گیاهان، آسیبهای وارده بر سلامت شهروندان، خسارت دیدن اقتصاد کشاوزی منطقه و بروز غبارهای نمکی که میتواند تا محدوده ۵۰۰ کیلومتری اطراف دریاچه ارومیه را تحت تاثیر قرار دهد، همگی از جمله خسارتهای ناپیدای خشک شدن این دریاچه است که هنوز هم به صورت کامل اطلاعاتی درباره آن نداریم. البته هرچقدر هم مدلسازی انجام دهیم، بازهم هیچوقت نمیتوانیم دقیقا بفهمیم که اگر دریاچه به صورت کامل خشک شود، چه تبعاتی برای زیست جانداران منطقه ایجاد خواهد شد. / ایلنا