به گزارش راهبرد معاصر؛ چندی پیش محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در مجلس، خطاب به اروپاییها اشاره داشت که اگر به رفتارهای بلا وجه خود ادامه دهند و یا پرونده ایران را به شورای امنیت بفرستند، جمهوری اسلامی ایران از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج خواهد شد. بلافاصله سخنگوی وزارت خارجه در خصوص اظهارات ظریف درباره احتمال خروج ایران از معاهده ان.پی.تی نیز تصریح کرد که آنچه آقای ظریف بیان کرد؛ بخشی از مفاد نامه رئیسجمهور خطاب به سران ۱+۴ در اردیبهشت امسال درباره اعلام کاهش تعهدات ایران در برجام بود. نامهای که در آن نامه خطاب به آنان تصریحشده در صورت ارجاع پرونده هستهای ایران به شورای امنیت و بازگشت قطعنامههای تحریمی پیش از برجام، ایران بهعنوان یک گزینه جبرانی از NPT خارج خواهد شد.
به هر صورت آنچه مشخص است، موضوع خروج ایران از ان. پی.تی یکی از گزینههای تهدیدی و پیش روی ایران، به موضوعی مهم و قابلبحث در جهان تبدیلشده که موج واکنشها و تحلیلها پیرامون آن، فضای بینالملل را در برگرفته است. براین اساس ما در این یادداشت در صد برآمدیم به تجربه کشورهایی که عضو NPT نیستند، پرداخته و رفتار مجامع بینالمللی را در قبال این کشورها بررسی نماییم و در ادامه امکان حقوقی و سیاسی خروج ایران از ان. پی. تی و درنهایت تبعات احتمالی خروج ایران این معاهده را تبیین نماییم.
سازوکار حقوقی خروج از معاهده ان.پی.تی
معاهده ان.پی.تی در اول ژوئیه ۱۹۶۸ برای امضای كشورها آماده شد و پسازآن كه ایالاتمتحده آمریكا آن را در مجلس خود تصویب كرد در ۵ مارس ۱۹۷۰ به اجرا گذاشته شد. در حال حاضر، ۱۸7 كشور جهان عضو این معاهده هستند و تنها كوبا، اسرائیل، هند و پاكستان عضو این معاهده نیستند. همچنین كره شمالی نیز از این معاهده خارجشده است.
نظارت بر اجرای معاهده ان.پی.تی؛ بر عهده آژانس بینالمللی انرژی اتمی است كه خود یكی از آژانسهای تخصصی سازمان ملل متحد محسوب میشود. آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز در سال ۱۹۵۷ باهدف تسهیل استفادههای صلحآمیز از انرژی هستهای و جلوگیری از کاربرد کمکهای این آژانس در مقاصد نظامی آغاز به کارکرد و مقر آن در وین است.
از آنجا که از منظر حقوق بینالملل عضویت و خروج از معاهدات بینالمللی بر اساس تصمیم کشورهای عضو است و مجموعه قواعد بینالملل و قواعد مربوط به کنوانسیون 1969 وین نیز این حق را به هر کشور عضو معاهدات میدهد که به معاهدات بپیوندد یا خارج شود، متن معاهده ان.پی.تی، این اجازه را به کشورهای عضو برای خروج میدهد چنانچه در عهدنامه منع گسترش سلاحهای هستهای بهوضوح این شرط دیدهشده است که اگر زمانی کشوری اجرای معاهده را خلاف منافع خودیافت، با تشریفاتی از آن خارج شود. بند 1 از ماده 10 این عهدنامه میگوید:
«چنانچه هر یک از اعضاء پیمان تشخیص دهد حوادثی فوقالعاده مربوط به موضوع این پیمان، منافع عالیه کشورش را به مخاطره انداخته است این حق را خواهد داشت که در اعمال حق حاکمیت ملی خود از این پیمان کنارهگیری نماید. این عضو باید کنارهگیری خود را با اطلاعیه قبلی 3 ماهه به کلیه اعضای پیمان و به شورای امنیت ملل متحد اعلام نماید».
در این مدت سهماهه شورای امنیت فرصت دارد تا خروج یک کشور از NPT را بررسی کند که آیا این خروج از پیمان صلح و امنیت بینالمللی را تهدید و یا نقض میکند؟ بااینحال میتوان گفت که متن این ماده، شرایط خروج از آن را برای کشورهای عضو بسیار سخت کرده است. درواقع شاید بتوان گفت که به نظر میرسد معاهده منع و گسترش سلاحهای هستهای (N.P.T) که در مرکز رژیمهای بینالمللی امنیتی قرار دارد، تحت تأثیر سیاست بینالمللی بر معاهدهای تبعیضآمیز استوارشده که حقوق و تعهدات نابرابری را بین دو گروه از کشورهای دارای سلاحهای هستهای و کشورهای فاقد سلاحهای هستهای ایجاد کرده است که در ادامه بهطور مبسوط اشاره میگردد.
تجربه کشورهای هستهای که عضو NPT نشدند
همانگونه که اشاره گردید، کشورهای هستهای هند، پاکستان، رژیم صهیونیستی عضو این معاهده نشدند. این کشورها با این بهانه که NPT میان کشورهای مختلف تبعیض قائل میشود و جهان را به دو گروه دارندگان سلاح هستهای و کشورهای فاقد این سلاحها تقسیم میکند از امضای این توافق خودداری کردهاند. آنها درواقع معتقدند که NPT داشتن سلاحهای هستهای برای پنج قدرت برتر جهانی یعنی چین، فرانسه، روسیه، انگلستان و آلمان را مجاز دانسته و درعینحال کشورهای دیگر را از ساخت این سلاحها منع میکند. به همین دلیل است که هند و پاکستان اعلام کردهاند که به سلاح هستهای دست پیداکردهاند و زرادخانههای سلاحهای اتمی رژیم صهیونیستی نیز در رسانهها اعلامشده است.
هند در سال 1968، از پیوستن به معاهده NPT خودداری و در سال 1974 اولین بمب اتمی خود را آزمایش نمود. پاکستان نیز به دنبال جنگی که در سال ۱۹۷۱ میلادی میان هند داشت، دستبهکار شد تا برنامه ساخت تسلیحات هستهای خود را کلید بزند و توانست اولین آزمایش هستهای ۲۸ می ۱۹۹۸ را انجام دهد. رژیم صهیونیستی نیز بهعنوان یکی از کشورهایی هستهای غیر عضو در ان.پی.تی، نهتنها انواع سلاحهای کشتارجمعی، ازجمله سلاحهای هستهای را طراحی، تولید و انباشت کرده، بلکه تخمینها در رابطه با تعداد بمبهای هستهای آن حاکی است که حداقل بین 200 تا 500 بمب هستهای در اختیار دارد. مدیرکل پیشین آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم اعلام کرده است که نیروگاه دیمونای اسراییل، باهدف تولید مواد هستهای موردنیاز برای استفاده در تولید سلاحهای هستهای فعالیت میکند. چنین عملکردی فقط نقض پیمانهای بینالمللی نیست، بلکه تهدید صلح و امنیت بینالمللی است و براین اساس هیچ شکی وجود ندارد که تسلیحات هستهای این رژیم در میان پیشرفتهترین نوع آنها در جهان بوده و تعداد گسترده آن مطمئناً برای درگیری فراگیر در خاورمیانه طرحریزیشده است.
بههرحال نکته بارز در خصوص تجربه این کشورهای دارای سلاح هستهای که هیچگاه عضو NPT نشدند این است که علیرغم اینکه هرکدام بالای صد کلاهک هستهای دارند، اما تاکنون بدون هیچگونه فشار واقعی و عملی سیاسی و تهدید نظامی - اقتصادی به آزمایشهای هستهای و تقویت زرادخانههای اتمی خود ادامه دادهاند.
این کشورها، بدون هیچ نوع فشاری از سوی آژانس انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل، نهتنها در جهت كاهش و درنهایت خلع سلاح هستهای خود اقدامي انجام ندادهاند، بلكه در سالهای اخير به نوسازي سلاحهای هستهای و آزمایش موشکهای هستهای جدید نیز مبادرت ورزیدهاند و جالب است که نظام بینالملل و شورای امنیت، به سراغ تحریم این کشورها نرفته است و هیچ فشاری را نیز از سوی مدعیان منع اشاعه تسلیحات هستهای متحمل نمیگردند.
خروج کره شمالی از ان. پی.تی
سال 1993 کره شمالی، بیانیه خروج از این پیمان ان.پی.تی را به شورای امنیت ارسال داشت اما تقریباً ده سال طول کشید تا به آن عمل نماید و درنهایت در سال 2003 از آن معاهده کنارهگیری نمود. این کشور در بیانیه اعلان خروج خود، شرایط حاکم بر آژانس و استاندارد دوگانه و سختگیریهای شدید آژانس را در زمره رویدادهای فوقالعادهای دانست که منافع عالی این کشور را به خطر انداخته بود.
پس از اعلام خروج کره شمالی از NPT در 2003، کشورهای عضو و شورای حکام، دلایل کره شمالی را نپذیرفتند و خروج این کشور را بهعنوان اقدامی علیه صلح و امنیت بینالملل تلقی نمودند شورای امنیت نیز این موضوع را در دستور کار خود قرارداد و فشار ای بینالمللی و قطعنامههایی علیه این کشور وضع گردید.
نکته اینجاست که دو کشور هند و پاکستان به همراه رژیم صهیونیستی نیز با نقض معاهده منع جامع آزمایشهای هستهای و معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای، به سمت تولید تسلیحات اتمی حرکت نمودند، اما با اینحال، جامعه بینالمللی و کشورهایی نظیر آمریکا به دلیل نیاز راهبردی و همکاریهای امنیتی و اقتصادی و...با هند، پاکستان و رژیم صهیونیستی، هیچگونه واکنش جدی را در برابرشان نشان ندادهاند، بهویژه رژیم صهیونیستی که مطابق تخمینها به چند صد بمب اتمی مجهز است، اما در کمال تعجب هیچ پروندهای را در شورای امنیت در موضوع تسلیحات هستهای ندارند.
برحسب این تجربه کشورهای غیر عضو هستهای، به نظر میآید که کره شمالی تصمیم گرفت از معاهده ان.پی.تی خارج شود تا راه این کشورها را طی نماید، اما نکته اینجاست که برخلاف رفتاری که با کشورهای هند و پاکستان و نیز رژیم صهیونیستی صورت گرفت، وضعیت درباره کره شمالی متفاوت شد و تبعیض رفتاری آشکاری میان این کشور و دیگر دولتهای هستهای غیر عضو آشکار گردید که بر این اساس میتوان گفت که در نظم مبتنی بر هژمونی هستهای، تبعیض عیان و آشکاری میان کشورها از سوی جامعه بینالمللی و شورای امنیت سازمان ملل وجود دارد.
امکان حقوقی و سیاسی خروج ایران از ان.پی.تی
عدهای براین باورند كه بر اساس ماده 10 پيمان منع گسترش سلاحهای اتمي كه اشعار میدارد درصورتیکه عضويت در N.P.T امنيت ملی كشور به خطر بيفتد آن كشور میتواند با اعلام قبلي سهماهه به شورای امنیت و کلیه اعضای پیمان، از آن پیمان خارج شود ایران نیز میتواند از این معاهده خارج شود، اما نکته اینجاست که در موضوع خروج از این معاهده، مورد خروج کره شمالی از این معاهده ثابت کرده است که قدرتهای جهانی و هستهای در قبال این اقدام سکوت نخواهند کرد و آنگونه که شورای امنیت سازمان ملل با کره شمالی رفتار نمود و حق خروج این کشور را از آن سلب نمود، حق خروج ایران را نیز نپذیرد و یا حداقل خروج ایران را از ان.پی.تی را به تأخیر اندازد.
درواقع نگاه به خروج کره شمالی نشان میدهد که بحث خروج از این معاهده و تفسیر ماده 10 آنکه به خروج اشاره دارد، ابهامات حقوقی دارد. خروج از NPT یک مکانیسم مشخص و شفاف نیست که یک کشور بهسادگی ادعا کند از آن خارجشده است. برخلاف ظاهر این ماده، حق خروج هر کشور از NPT، حق مطلق و جاری نیست؛ که بهراحتی ممکن گردد و کشورها بهراحتی بتوانند از آن معاهده خارج شوند.
بهعبارتدیگر اعلام خروج کره شمالی از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای نشان داد که سازوکارهای سیاسی و بینالمللی طراحیشده برای خروج از این معاهده، دشوارتر از آن چیزی است که در ماده ۱۰ این پیمان بهعنوان مکانیسم خروج از NPT عنوانشده است، چنانچه کره شمالی باوجود استناد به این ماده اعلام نمود که از معاهده مذکور خارجشده اما شورای امنیت تاکنون خروج این کشور را به رسمیت نشناخته است. لذا میتوان گفت که وجود این ابهامهای حقوقی و برخوردهای سیاسی و تبعیضآمیز، امکان تحقق عملی خروج یک کشور از ان.پی.تی را سخت نموده است.
بنابراین تهدید وزیر امور خارجه کشورمان به خروج از این معاهده، گرچه به لحاظ روی کاغذ شدنی است، اما موضوعی نیست که بهراحتی صورت بپذیرد و جامعه بینالمللی نیز آن را قبول بنماید، از سویی خروج ایران از آن به معنای خروج از آژانس بینالمللی انرژی هستهای بوده و باعث میشود ایران به خاطر فعالیتهای مشکوک هستهای بار دیگر مورد اتهام جهانی قرار بگیرد و مجدداً پروندهاش به شورای امنیت ارجاع شود. در این وضعیت نظارت آژانس بر فعالیتهای هستهای ایران لغو و اقدام ایران نقض برجام و قطعنامه ٢٢٣١ شورای امنیت محسوب خواهد شد.
براین اساس، با توجه به عدم وجود یک مکانیسم شفاف و سازوکار حقوقی سیاسی مشخص در خروج از ان.پی.تی، بهرغم وجود ماده 10 در این معاهده، جمهوری اسلامی ایران اگر بخواهد استراتژی خروج از این معاهده را در دستور کار قرار دهد، احتمال اینکه با تبعات حقوقی، سیاسی و بینالمللی متعددی بهمانند آنچه کره شمالی مواجه گردید، وجود دارد.
جمعبندی
مقایسه تجربه و نوع رفتار و مواجههای که با هند، پاکستان و رژیم صهیونیستی ازیکطرف و کره شمالی عضو خارجشده از ان.پی.تی، نشان میدهد که برخورد اعضای شورای امنیت و کشورهای عضو باشگاه هستهای با مقوله خروج و پیوست به این معاهده، از یک رویکرد کاملاً تبعیضآمیز برخوردار است، چنانچه هرکدام از پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل از رویکرد منافع خود، به این معاهده نگاه میکنند.
در مورد خروج کشورمان و برخلاف آنچه گفته میشود که براي حفظ موجوديت و امنيت ملي كشور بايد همانند كره شمالي از N.P.T خارج شد، معتقد هستیم که اين گزينه، گزينه مناسبي براي تأمین اهداف و منافع ملي كشور حداقل در زمان و شرایط فعلی نيست.
باسیاستی كه جمهوري اسلامي ايران بارها اعلام داشته مبنی بر اینکه هرگز به دنبال سلاح اتمي نيست، خروج از N.P.T میتواند بهانهای مناسب برای آمريكا و امپراتوری رسانهای غرب برای امنیتی سازی مجدد موضوع هستهای ایران باشد تا با تکیهبر آن به افكار عمومي جهان و کشورها وانمود نماید كه ايران با خروج از معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای میخواهد به دنبال سلاح اتمي برود. ايران تهدیدکننده صلح و امنيت جهانی بشمار میرود یک کره شمالی دیگر در حال شکلگیری است که جهان را تهدید میکند و لذا رويارويي جهانی با آن گریزناپذیر است،
بنابراین میتوان گفت که گزينه خروج از این معاهده در شرایط فعلی، هزینههای سنگين سياسي، اقتصادي و نظامی را در پی خواهد داشت. به نظر میرسد که بازگشت شش قطعنامه و تحريم بينالمللي همهجانبه سازمان ملل نیز با خروج ایران صورت بگیرد. در این وضعیت، کشورهاي اروپايي نيز مقابل ايران خواهند ايستاد و مشکلات عدیدهای برای ایران پديد خواهد آمد، باید توجه داشت که هر اقدامی که در مسئله برجام اروپا را به آمریکا نزدیک کند، حداقل در زمان فعلی، برخلاف مصالح و منافع ما بوده و خروج از این معاهده، در زمان فعلی، قطعاً اینچنین خواهد کرد، اگرچه ممکن است گزینه نظامی علیه ایران در دستور کار قرار نگیرد، اما تشدید فشارهای اقتصادی به ایران قطعی خواهد بود.