«شکست» بهترین واژه برای توصیف و تبیین کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران می باشد. راهبرد دو سال و نیم فشار گسترده بر اقتصاد ایران بر خلاف تمام آنچه حامیان آن پیش بینی کرده بودند، به موفقیت دست نیافته است.
از آنجا که تجارت بین چین و متحدان ایالات متحده در منطقه در حال رشد است، هر دو طرف علاقه اقتصادی به تعمیق روابط سیاسی و نظامی خود دارند. اگر واشنگتن از تعهد طولانی مدت خود به متحدان در خلیج فارس بکاهد یا آن را کنار بگذارد، چین ابزار و انگیزه ای برای پر کردن شکاف خواهد داشت.
سه کشور اروپایی ثابت کردند که قادر به برقراری ارتباط با همه ذی نفعان از جمله چین، روسیه، ایران و اسرائیل می باشند، اما با وجود همه کارهای قوی دیپلماتیک خود مطمئناً نمی توانند به تنهایی به اهداف خود برسند.
توسل دولت ترامپ بر مکانیزم ماشه با واکنش مخالفت آمیز سایر طرف های برجام و اعضای شورای امنیت روبرو شد. تقریباً به طور قطع هیچ کمیته ای در شورای امنیت برای نظارت بر رژیم تحریم های دوباره احیا شده ای که امریکا به دنبال اجرا سازی آن است تشکیل نخواهد شد.
هر کسی رئیس جمهور آمریکا شود با این واقعیت روبرو خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران هر چه قدر هم با تحریم ها و نارضایتی های داخلی تضعیف شود، از بین نخواهد رفت. سیاستی که فقط بر اساس خواسته های اسرائیل و اعراب سنی باشد به ناچار زمینه مقاومت ایران و سایر شرکای آن را فراهم می کند و این امر آسیب بیشتری به منافع ایالات متحده، دوستان و جامعه جهانی بین المللی وارد می کند.
تغییر ناپذیری سیاست واشنگتن علیه تهران
بایدن در یادداشتی به عنوان «راهی هوشمندانه تر برای سخت گیری در مقابل ایران» به صورت ضمنی تصریح کرد که با اهداف اساسی و اصلی کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ علیه ایران مخالف نیست، بلکه فقط به روش های شکست خورده برای تحصیل این اهداف اعتراض دارد.