به گزارش راهبرد معاصر؛ محمد درویش، فعال مسائل محیطزیست درباره اثر منفی سدسازی در خوزستان گفت: رودخانههای منتهی به خوزستان در مجموع 20 میلیارد مترمکعب آورد طبیعی دارند که اگر این سدها وجود نداشت هم می توانستیم تالاب های جلگه خوزستان را پرآب نگه دارند و هم تاب آوری جلگه خوزستان حفظ شود و مازاد به اروندرود و خلیج فارس برسد و باعث تقویت زیست محیطی خلیج فارس شود.
وی ادامه داد: متاسفانه بیش از 130 سد در مسیر رودخانه های منتهی به خوزستان ساخته شده که این سدها نظام اکولوژیستی رودخانه های منتهی به خوزستان را کاملاً برهم ریختند و سبب شدند هم بارگزاری در بالادست افزایش یابد و هم سطح تبخیر افزایش یابد و هم امکان چیزی که بدان آبربایی میگوییم، افزایش یابد. یعنی سدها سبب می شوند تا بهراحتی در دریاچه سدها موتور پمپ گذاشته شود و آب را به مناطق دیگر هدایت کنند. همه این عوامل سبب شده تا خوزستان در مواقعی خشکسالی با بحران های جدی روبرو شود.
درویش در ادامه به یکی دیگر از عوامل کمبود آب در خوزستان اشاره کرد: ما به کمک این سدها بارگزاری خارج از توان بومی شناختی جلگه خوزستان بر آن تحمیل کردیم. کشت و صنعت نیشکر در هر هکتار، 35 هزار مترمکعب آب مصرف می کند و یکی دیگر شالیکاری است که وسعت آن در طول یک دهه اخیر، بیش از 70 هزار هکتار افزایش یافته است و بین 60 تا 120 هزار مترمکعب برای هر هکتار آب مصرف می شود. ما بالاترین میزان مصرف آب در هر هکتار در جهان را در خوزستان داریم. این مسئله سبب شده با هدررفت شگفتآور آب در خوزستان روبرو شویم.
محمد درویش در ادامه گفت: بخش دیگری از بحران کمآبی در خوزستان این است که برای استخراج ارزانتر نفت از هورالعظیم، بخش قابل توجهی از هورالعظیم را خشک کردیم و بخش دیگری را تبدیل به 5 استخر بزرگ کردیم، دیوارها و جاده های بسیار زیادی در آن کشیدیم و به این ترتیب زمینه ایجاد گرد و خاک را فراهم کردیم. یک دلیل دیگر بحران جدی خوزستان به افت کیفی منابع آب برمی گردد؛ یعنی ما تنها افت کمی نداریم، بلکه افت کیفی هم داریم. متاسفانه خوزستان فاقد شبکه تصفیه خانه و فاضلاب شهری است. هیچ یک از شهرهای خوزستان متاسفانه تصفیهخانه و فاضلاب و شبکه انتقال هرزآب یا سیلاب ندارد و به این دلیل پسابهای صنعتی، خانگی و کشاورزی مستقیم وارد شبکه آبهای سطحی میشود.
درویش تصریح کرد: بخش اعظم جلگه خوزستان، سفره آب زیرزمینی ندارد؛ بنابراین، آسیبپذیری نسبت به ورود پسابها و ورود شیرابهها بسیار زیاد است. خوزستان یکی از استانهایی است که کارنامه آن در حوزه تفکیک زباله، بازیافت زباله، بازچرخانی آب قابل قبول نیست و عملاً کار چندانی در این حوزه انجام نشده است. در حال حاضر تصفیهخانههایی که برای آب شرب مردم آبادان و خرمشهر تعبیه شده از حیز انتفاع خارج شده است. این بخاطر افزایش مولفههای آلایندهای است که نه تنها سبب افزایش مواد میکروبی شده بلکه شوری آب را افزایش داده است. این تصفیهخانهها اصولاً فاقد تجهیزات لازم برای تصفیه آب است. بنابراین دلیل اینکه مردم در مضیقه آب شرب قرار گرفتهاند.
وی در خصوص راهکار عملیاتی حل بحران آب در دولت سیزدهم گفت: دولت سیزدهم باید سه برنامه کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت را با همافزایی نخبگان خوزستان و کارشناسان مستقل پیگیری کند. در کوتاهمدت، دولت سیزدهم باید حداقل حقآبهی تالابهای استان خوزستان را تامین کند. یعنی حدود دو میلیارد مترمکعب آب در سال باید به هورالعظیم اختصاص یابد و یک و نیم میلیارد مترمکعب به شادگان اختصاص یابد. سه تالاب دیگر میانگران، شادگان و بامدژ هم 800 میلیون مترمکعب در سال احتیاج دارند.
وی در ادامه گفت: اگر توان زیستی آنها حفظ شود، میتواند به عنوان 5 ستون تابآوری استان خوزستان و مهارکننده گرد و خاک عمل کند. در گام دوم دولت باید به سمت تغییر کشت در خوزستان حرکت کند و کشت و صنعت نیشکر و شالیکاریها را به کشتهای مناسب وضعیت واقعی خوزستان تبدیل کند. در گام سوم هم هر نوع انتقال آب در بالادست رودخانههی خوزستان باید متوقف شود. استانهای همجوار با خوزستان باید بر اساس توان های بوم شناختی خود چیدمان توسعه طراحی کنند. ساخت هر سد جدیدی در بالادست خوزستان به معنی افزایش تنش در خوزستان خواهد بود. خوزستان و استانهای همجوار باید به سمت کاهش وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک بروند، تا بتوان شاهد بازگشت کیفیت زندگی به خوزستان، کاهش مهاجرت و کاهش تنش های اجتماعی باشیم.