جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل منطقه در گفتگو با «راهبرد معاصر» بررسی می‌کند؛
اهمیت سفر رئیس‌جمهور به قطر
جعفر قناد باشی، کارشناس مسائل منطقه با اشاره به اهمیت سفر رئیس‌جمهور به قطر بر ضرورت تقویت همکاری‌ها میان کشورهای صادرکننده گاز تاکید کرد و گفت: «حضور ما در قطر در حالی که کوشش شده علیه ما جبهه‌ای از کشورهای جنوبی خلیج فارس بسازند و تبلیغات و خصومت‌هایی را از شش کشور جنوب خلیج فارس که عضو شورای همکاری هستند علیه ما اعمال کنند، خیلی اهمیت دارد».
به گزارش راهبرد معاصر؛ دوم اسفند ماه آیت‌الله رئیسی به کشور قطر سفر خواهد کرد . سفری که به تحلیل بسیاری از کارشناسان مهم و تاریخی خواهد بود چرا که یکی از برنامه‌های مهم آن حضور در اجلاس اوپک گازی و دیدار های دوجانبه با سران کشورهای عضو در جهت تقویت مناسبات طرفین خواهد بود. ایران به عنوان دومین کشور دارنده منابع گاز، یکی از اعضای مهم اوپک گازی است. از طرفی دولت سیزدهم پیش از آغاز به‌کار اعلام کرده بود که قصد دارد با همسایگان و کشورهای منطقه ارتباط ویژه‌ای برقرار کند. برای بررسی و تحلیل دست آوردهای این سفر با «جعفرقنادباشی»، کارشناس منطقه گفتگو داشته‌ایم در ادامه می‌خوانید؛
*جناب قنادباشی، از منظر شما اهمیت سفر آقای رئیسی به قطر چیست؟ اینکه عنوان میشود قطر برای ایران یک فرصت طلایی محسوب میشود چطور قابل ارزیابی است؟
در قطر اجلاسی برگزار میشود که کشورهای تولیدکننده و صادرکننده گاز در آن شرکت میکنند. انرژی هم اکنون در دنیا بسیار مهم است و ما هم دارای منابع بسیار غنی گاز هستیم و به عبارتی مقام اول یا دوم دارندگان گاز هستیم، لذا طبیعتا صحبت و هماهنگی بین کشورهای صادر کننده گاز آن هم در این مقطع از ضروریات است چرا که اگر یک اتحاد بین کشورهای صادرکننده گاز ایجاد شود در قیمت تمام شده و مبلغ دریافتی از کشورهایی که وارد کننده آن هستند، بسیار مهم است و میتوان انحصاری که خریداری ایجاد میکنند و مثل نفت بتوانند دست‌اندازی بکنند بر منابع گاز میتواند کاهش پیدا بکند.
در مورد نفت و مشتقاتش میبینیم که سالیان سال است شرکت‌های بزرگی ایجاد شده که میتواند بر بازار تاثیر بگذارند و میتوانند قیمت‌ها را متناسب با مصرف کننده تغییر و کاهش بدهند و سود خودشان را ببرند. اما در مورد گاز چنین نبوده ولی اخیرا بین کشورهای صادرکننده و دارای ذخایر گازی یک هوشیاری ایجاد شده و این میتواند برای احقاق حقوق کشورهای صادرکننده بسیار مفید باشد.
مسئله دیگری که حائز اهمیت است این است که ما در شرایطی وارد این اجلاس میشویم که دنیای غرب سالهاست ما را تحریم کرده و آمریکایی‌ها خیلی روی اینکه درآمد ما را به صفر برسانند، کارکرده‌اند اما شرکت ما در این اجلاس می تواند این دو موضوع یعنی منزوی کردن ما توسط آمریکا و شرکت ما در این اجلاس که مهمترین اجلاس انرژی در دنیا است را خنثی و دروغ‌هایی که درباره منزوی بودن ما گفته شده را تکذیب کند.
از طرفی با این سفر و البته شرکت در این اجلاس می توانیم با کشورهای صادر کننده نفت در سراسر دنیا مراوداتی را شروع کنیم که طبیعتا طی این اجلاس و در گفتگوها صورت میگیرد و این گفتگوها راهگشای شکستن بسیاری از این تحریم‌هایی است که در چندسال اخیر به حداکثر رسیده بود.
*این امر چه تاثیری در افزایش ارتباطات با کشورهای خلیج فارس داشته باشد؟
حضور ما در خلیج فارس در حالی که کوشش شده علیه ما جبهه‌ای از کشورهای جنوبی خلیج فارس بسازند و تبلیغات و خصومت‌هایی را از شش کشور جنوب خلیج فارس که عضو شورای همکاری هستند علیه ما اعمال کنند، خیلی اهمیت دارد.
زمانی که قطر که یکی از این کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است با ما رابطه داشته باشد جبهه گیری ها و خصومت های منطقه ای علیه شکست می خورد و نشان‌دهنده این است که ما با کشورهای جنوب خلیج‌فارس دشمنی نداریم و آنها هم اگر سیاستهای درستی اتخاذ کنند میتوانند با ما روابط بسیار خوب و گسترده‌ای داشته باشند. لذا این حضور می تواند خنثی کننده تمام سیاست‌هایی باشد که تلاش دارد چه در بیرون و چه در داخل خلیج فارس جبهه متحدی را علیه ایران ایجاد کند.
*آیا غیر از دست‌آورد ها و دیپلماسی انرژی، دیپلماسی بین‌المللی هم یکی از دست‌آوردهای این سفر است؟
بله درست است و مخصوصا از زمانی که آقای رئیسی آمده‌اند ما راهبرد روابط با همسایگان را داریم، ما با ۱۵ کشور همسایه داریم و ارتباط با آنها در دستور راهبرد اجرایی دولت است.
* این سفر چقدر میتواند در شکست سناریوهای رژیم صهیونیستی برای گسترش روابط با کشورهای عربی و عادی سازی ها منجر شود؟
اسرائیلی‌ها در عادی‌سازی روابط دچار انفعال و شکست شده‌اند چرا که از مجموع کشورهای مشمول طرح معامله بزرگ ۴ کشور با اینها رابطه برقرار کرده‌اند و از این ۴ کشور ۲ کشور آفریقایی عربی با مخالفتهای زیاد مردمی مواجه شده‌اند و هم اکنون در این کشورها انقلابی درحال وقوع است که یکی از اهداف این انقلاب رد عادی‌سازی روابط با اسرائیل میباشد.
مردم سودان خواستار این هستند که دولت سودان این عادی‌سازی را متوقف کند در مغرب هم ۳۶ شهر علیه این عادی‌سازی روابط، تظاهرات کردند. در بحرین هم که میتوان گفت تنها کشور بدون مسئله بود که آن هم سفر نخست وزیر رژیم صهیونیستی سبب افروخته شدن آتش خشم مردم شد.
هر چند در امارات هم ۸۰ درصد مردم غیر از تبعه امارات هستند و شاهد مخالفتهای مردمی نیستیم ولی در امارات طوری شده که گردشگری و تجارت به خطر افتاده لذا عادی سازی در امارت هم میتوان گفت که شکست خورده است.
اما با حضور فعال ما در خلیج فارس و زمانی که اسرائیلی‌ها در حال شکست خوردن در این طرح هستند ما داریم روابطمان را گسترش میدهیم و این روندی است که ادامه پیدا خواهد کرد، آنها دائما شکست میخورند و ما موفقیت‌ها روابط بیشتری با کشورها برقرار میکنیم، به‌خصوص که امارات و عربستان، بیشترین روابط خصمانه را ما با داشتند اما بعد از ترامپ میبینیم که رفتار آنها تغییر پیدا کرده و پیام‌ها صلح و آشتی به صورت متعدد از جانب ریاض و ابوظبی به ما مخابره می شود. این نشان‌دهنده موفقیت ما و کشورهای محور مقاومت در گسترش روابط با کشورهای منطقه است آن هم در زمانی که اسرائیلی‌ها در عادی‌سازی روابط دچار شکست جدی شده‌اند.