به گزارش راهبرد معاصر، اندکی پس از حمله روسیه به اوکراین در 5 اسفندماه سال گذشته کشورهای غربی با همراهی ایالات متحده آمریکا تحریمهایی را علیه این کشور اعمال کردند؛ تحریمهایی که ظاهرا تنها اقتصاد روسیه را هدف قرار نداده و بسیاری از کشورهای اروپایی را با چالش مواجه کرده است.
بدوا بایدن در یک سخنرانی از تحریم روسیه در برابر این اقدام خبر داد. او اعلام کرد ما با شرکای خود؛ یعنی 27 عضو اتحادیه اروپا، استرالیا و نیوزلند که 50 درصد اقتصاد جهان هستند، روسیه را تحریم میکنیم. بدین ترتیب دور دوم تحریمهای روسیه شروع شد. دور نخست این تحریمها زمانی که مردمان شبه جزیره کریمه در یک همهپرسی رای دادند تا به خاک روسیه ملحق شوند، اتفاق افتاد.
تحریم روسیه از سوی کشورهای غربی و اروپایی سبب شد تا این کشور در اقدامی پیشدستانه اقداماتی را برای دور زدن تحریمها انجام دهد. اقدامات پیشدستانه روسیه سبب شد تا بحران انرژی شدیدی در اروپا بهوجود آید. گرچه به باور برخی تحلیلگران، آمریکا کشوری بود که برای آنکه روسیه را از یک سو و اتحادیه اروپا را از سوی دیگر تضعیف کند تا خود همچنان تنها قدرت هژمون در دنیا بماند، اوکراین را تحریک کرد تا به ناتو بپیوندند. اما تورم فقط دامن کشورهای اروپایی را نگرفته و آمریکا را نیز در خطر قرار داده است.
«مهدی خورسند» کارشناس مسائل اوراسیا درباره پیشینه دشمنی آمریکا با روسها و همچنین تلاش آمریکا برای باقی ماندن به عنوان تنها قدرت هژمون در جهان، گفت: «بعد از جنگ جهانی دوم شاهد فرایند نظم دو قطبی در دنیا بودیم که آمریکاییها برای آنکه کشورهای دنیا به جریان کمونیست نپیوندند و تحت ایدئولوژی کمونیسم قرار نگیرند، از اروپاییهای حمایت کردند، دلار چاپ کردند و بر اساس ابزارهای هژمونیک تلاش کردند تا اروپاییها را مورد حمایت قرار دهند و کشورهای اروپایی را صنعتی کنند.»
وی در تشریح نظمی که پس از جنگ دوم جهانی بر بلوک غرب حاکم شد، گفت: «آمریکاییها تلاش کردند تا کشورهای دنیا را لیبرالیزه کنند. اما هرچه از آن دوران میگذشتند و کشورها قدرت بیشتری میگرفتند سودای استقلال نیز در آنها افزایش مییافت. آمریکا که بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در جهان تک قطبی قرار داشت، تلاش میکرد که از دنیا دهکدهای بسازد که یک کدخدا داشته باشد و آنهم آمریکاییها باشند. این موضع سبب شد تا میان کشورهای اروپایی و کشورهایی که به پیشرفت صنعتی رسیده بودند و به جایگاه رفیع اقتصادی دست پیدا کرده بودند، نارضایتی عمومی ایجاد شود. در کنار اروپاییها چند بازیگر دیگر در دنیا قدرت گرفته بودند. این کشورها شامل چین و روسیه میشدند. اینها قدرتهایی بودند که به دنبال این بودند تا در دنیا جایگاه بهتری برای خود ایجاد کنند.»
شاید بسیاری بر این باور باشند که آمریکاییها با قدرت یافتن کشورهای اروپایی مشکل خاصی ندارند اما نگاه برخی تحلیلگران به این موضوع متفاوت است.
این کارشناس مسائل اوراسیا، عنوان کرد: «آمریکاییها حربههای مختلفی را علیه قدرتهای مستقل به کار گرفتند. اگر بخواهیم بر رفتار آمریکا علیه اروپاییها متمرکز شویم که به فکر استقلال از آمریکا بودند، یکی از ملموسترین اتفاقی که رخ داد موضوع برگزیت بود. به تحریک آمریکا بریتانیا از اتحادیه اروپا جدا شد. این روند هم نتوانست اروپاییها را به رهبری فرانسه و آلمان به کنترل آمریکا در بیاورد. آمریکا و انگلیس حتی ضربه بزرگتری را به فرانسه زدند، زمانیکه یک پیمان امنیتی هستهای با استرالیا به امضا رساندند و فرانسه را از این همپیمانی بیرون کردند. زمانیکه آمریکای و انگلستان به عنوان همپیمانان هستهای استرالیا درآمدند، نخستین نقض ان.پی.تی در همین پیمان آوکاس (AUKUS) اتفاق افتاد.»
خورسند با اشاره به اهداف آمریکا برای تضعیف کردن کشورهای اروپایی اظهار کرد: «اروپاییها همیشه وابسته به انرژی روسیه بودهاند. آمریکا همواره به این موضوع فکر میکرد باید اقدام مشترکی انجام دهد تا این کشورها را تضعیف و به کنترل خود در بیاورد. جنگ یا تنش میان روسیه و اوکراین که تجربه آن در کریمه اتفاق افتاده بود، [این موضوع، موضوع خوبی بود تا اتحادیه اروپا تضعیف شود] سبب شده بود که اروپاییها و روسیه سوظنهای زیادی را به هم پیدا کنند. همین فضا سبب شد تا با تحریک بایدن تمایل اوکراین برای پیوستن به ناتو افزایش پیدا کند. مقولهای که در کنار روسیههراسی برای اروپاییها از یک سو، و از سوی دیگر میتوانست تشدید نگرانی را برای روسیه به وجود آورد. روسها چندین بار درخواست مذاکراه داشتند از آمریکاییها برای عدم گسترش ناتو به شرق اما این موضوع به نتیجه نرسید.»
خورسند معتقد است که آمریکاییها از ایجاد تنش میان روسیه و اوکراین دو هدف را دنبال میکردند؛ هدف نخست، روسیههراسی و تضعیف این کشور، هدف دوم، تضعیف کشورهای اروپایی بود.
یک روز پس از حمله روسیه به اوکراین در حالیکه زلنسکی، رییس جمهوری اوکراین از اتحادیه اروپا درخواست کرد که این اتحادیه تحریمهای بیشتری را علیه روسیه اعمال کند، اتحادیه اروپا از مسدود کردن داراییهای اروپایی پوتین، رییس جمهوری روسیه و لاوروف، وزیر امور خارجه این کشور خبر داد.
از سوی دیگر شورای امنیت سازمان ملل در پیشنویس قطعنامهای حمله روسیه به اوکراین را محکوم کرد و خواستار خروج سریع نیروهای روس از اوکراین شد که این قطعنامه با وتوی کشور روسیه و رای ممتنع کشور چین رای نیاورد. پس از این موضوع روسیه اعلام کرد که احتیاجی به رابطه دیپلماتیک با کشورهای غربی ندارد و وقت آن رسیده که سفارتخانه ها را تعطیل کند. گرچه تاکنون قطع ارتباط دیپلماتیک کامل میان روسیه و آمریکا و کشورهای غربی اتفاده نیافتاده است؛ اما آمریکا هرگونه رابطه با مسکو را به حالت تعلیق درآورده و متوقف کرده است. گرچه به باور سفیر روسیه در آمریکا بحران این دو کشور تاکنون به سطح بحران موشکی کوبا در سال 1960 نرسیده است.
بحران میان روسیه و کشورهای غربی که در بهنظر میرسد در حال شدت گرفتن است سبب شده تا به گفته پوتین، 300 میلیارد از ذخایر ارزی و طلای روسیه توسط اروپا توقیف شود. توقیف اموال روسیه سبب شد تا مقامات روسی دلار و یورو را از معاملات با اروپا حذف و روبل روسیه را جایگزین آن کنند. پس از این اقدام روسیه، ارزش دلار در معاملات مسکو سقوط زیادی داشت.
اقدامات روسیه برای دور زدن و بی اثر کردن تحریم ها از یک سو و تشدید تحریمها برای عقب نشینی روسیه توسط کشورهای غربی از سوی دیگر سبب شد تا اتحادیه اروپا اعلام کند که در اواخر سال میلادی 2022 قصد دارد که واردات گاز از روسیه را به 66 درصد کاهش دهد. این اقدام سبب شد تا روسیه اعلام کند که گاز به کشورهای اروپایی صادر نخواهد کرد و شیرهای گاز خود را یکی پس از دیگری به روی کشورهای اروپایی بست.
خورسند در این خصوص عنوان کرد: «انرژی همواره در کنترل رفتار اروپا یک ابزار قوی برای روسها بوده است. در سالهای گذشته در اروپا تغییر اقلیم رخ داده است. دمای هوا در برخی از نقاط اروپا به بیش از 40 درجه رسید. این احتمال وجود دارد اروپاییها با سرمای پیشبینی نشدهای روبرو شوند. انرژی همواره ابزاری برای کنترل رفتار اروپاییها از سوی روسیه بوده است. در موضوع انرژی بسته به درجه دمای هوا رفتار اروپاییها تغییر خواهد کرد و احتمال اینکه روسها دوباره به اروپا انرژی صادر کنند، زیاد است. از یک سو احتمال اینکه اروپاییها شرایط روسیه را بپذیرند نیز بسیار زیاد است. به این دلیل که درخواستهای مکرر اروپاییها برای گاز قطر و دریای خزر با دست رد روبرو شده است. تنشهای ترکیه و یونان از یک سو و رژیم صهیونیستی با لبنان از سوی دیگر رقابتی است که این کشورها برای ارسال گاز به اروپا دارند. این احتمال وجود دارد که چهارتا پنج سال طول بکشد تا اروپاییها جایگزینی برای گاز روسیه پیدا کنند.»
این کارشناس مسائل اوراسیا، همچنین گفت: «مقوله انرژی، مقولهای است که به دلیل وابستگی حدود 50 درصد اروپاییها تا پیش از شروع حمله روسیه به اوکراین میتوانست اروپاییها را به زیر پرچم آمریکا باز گرداند و آمریکاییها به عنوان قیم و بزرگتر برای رفع مشکل کشورهای اروپایی حضور پیدا کنند. بحران انرژی که در اروپا در حال به وجود آمدن است دولتهایی را تهدید میکند که شاید سودای استقلال داشتند و در حال کم کردن نیاز خود به آمریکاییها بودند. آنها در تلاش بودند تا رابطه خود با آمریکا را از رابطه نیاز به یک رابطه همکاریهای متقابل برگردانند. امروز بحران انرژی در اروپا دولتهای زیادی را تحت تأثیر قرار داده است و اعترضات مردمی را در جای جای اروپا به وجود آورده است.»
اقدامات پیشدستانه روسیه درباره معاملات با روبل و بستن شیرهای گاز بر روی کشورهای اروپایی که در نوع خود اقدامات نوینی در برابر تحریمها به حساب میآیند سبب شد تا ارزش یورو به پایینترین میزان خود در طول دهه گذشته برسد. نتیجه اقدامات کشورهای غربی بوجود آمدن بحران انرژی بیسابقه در اروپا شد. اروپاییها که هنوز نتوانستهاند شروع همهگیری ویروس کرونا راکه با هجوم مردم به فروشگاهها و غارت مواد غذایی و بهداشتی صورت گرفت، فراموش کنند، با بحران جدی انرژی روبرو شده اند.
خورسند با اشاره به اعترضات در اروپا عنوان کرد: «ما هر روز شاهد اعتراضاتی در اروپا هستیم. به عنوان مثال اعتراضاتی در هلند و ایتالیا داشتیم. این اعترضات منجر به تغییر دولت در ایتالیا شد. بسیاری از رهبران چندین بار به مجالس خود تقاضای استعفا دادند. اتفاقی که در ایتالیا رخ داد و منجر به تغییر دولت شد، اروپاییها را نگران کرده است. این نگرانی وجود دارد که دولتهای اروپایی به دست راستهای افراطی بیفتد که اکثر دولتهای اروپایی این موضوع را نمیخواهند. فرایند تغییر دولتها امکان دارد که با شروع فصل زمستان و شکلگیری اعتراضات سراسری شروع شود که میتواند دولتهای دیگر در اروپا تحت تأثیر قرار دهد امروز دولتهای اروپایی به دنبال این هستند که انرژی مردم خودشان را از ساختار انرژیهای دیگر تأمین کنند که شاید سالها از آن غفلت کردهاند.»
وی افزود: «آلمانیها به دنبال راهاندازی و بهرهبرداری از تمام ظرفیت نیروگاههای هستهای خود هستند که بتوانند انرژی خودشان را در زمستان تامین کنند. فرانسویها در دنیا میگردند تا بدیل انرژی روسیه را برای خود ایجاد کنند؛ از آفریقا گرفته تا منطقه قفقاز. مشاهده کردیم که به ابتکار فرانسه رؤسای جمهوری آذربایجان، ارمنستان و ترکیه دور هم نشستند. برای نخستین بار در صد سال گذشته یک مقام رسمی ارمنستانی اعلام کرد که ما قره باغ را بخشی از جمهوری آذربایجان میدانیم.»
خورسند عنوان کرد: «بحران انرژی سبب تورم بسیار زیادی در اروپا شده است، به شکلی که بسیاری از صنایع حمل و نقل و حتی صنایعی که وابسته به صنایع حمل و نقل هستند از افزایش قیمتهای حاملهای انرژی به خصوص بنزین و گازوئیل و اینها و حتی بالارفتن قیمت سرسام آور گاز در اروپا زمینه نارضایتی بسیار زیادی را فراهم کرده است. با توجه به اینکه کارکرد کشورهای غربی بر اساس سود و زیان استوار است، عدم سوددهی جایگاهها و عدم پرداخت حقوق کارکنان همه سبب افزایش نارضایتی عمومی میشود.»
وی درباره توصیه دولتهای اروپایی به شهروندان برای صرفهجویی در مصرف انرژی گفت: «دولتهای اروپایی برای مقابله با این فضا به مردم خودشان توصیه میکنند که به حمامهای عمومی بروند. در سوییس و اتریش موضوع ایجاد حمامهای عمومی شکل گرفته است. این موضوعات کیفیت سطح زندگی در اروپا را تحت تاثیر قرار میدهد. مردمی که رفاهطلب بودند نسبت به این محدودیتها اعتراض خواهند کرد و این اعترضات دامن دولتهای اروپایی را خواهد گرفت.»
خورسند با اشاره به قطع صادرات گاز روسیه به اروپا بیان کرد: «قطع صادرات گاز روسیه به کشورهای اروپایی را به دو بخش پیش از انفجار در خط لوله نورد استریم و پس از انفجار در این خط لوله باید تقسیم کرد. نگاه روسیه تا پیش از انفجار در نورد استریم مدیریت فضای انرژی بود تا جایی که روسها هر چقدر فشار اروپاییها بر روسها زیاد میشد، پا روی گلوی انرژی میگذاشتند. اما بعد از انفجاری که در خط لوله نورد استریم رخ داد و بسیاری از کشورها و مقامات اروپایی، آمریکا را دخیل در این موضوع دانستند. شاید این اظهار نظرهای مقامات اروپایی منجر به همکاری محدود روسیه با برخی از کشورهای اروپایی شود. حتی اخباری منتشر شده بود که آلمانیها با روسها بعد از شایعه دست داشتن آمریکاییها در این انفجار تفاهم کردند که انرژی آلمانها توسط روسها تامین شود. این موضوع نیز یکی از مصادیق دور زدن آمریکاییها توسط اروپاییها بود. گرچه هنوز ماهیت و دلیل انفجار در نورد استریم مشخص نیست. به نظر من شاید در آیندهای بسیار نزدیک با توجه به اینکه اروپاییها و ناتو تقریبا پشت اوکراین خالی کردهاند و ناتو مجدد اعلام کرد که امکان عضویت اوکراین در ناتو وجود ندارد شاید این یک چراغ سبزی است به روسیه بود که کشورهای اروپایی بتوانند جریان حداقلی انرژی را داشته باشند.»
پاییز سرد برخی از کشورهای اروپایی از راه رسیده است و این موضوع شروعی برای دور جدید اعتراضات و اعتصابات مردم این کشورها شده است./ فارس