بررسی صنعت نساجی ایران در برنامه منهای نفت-راهبرد معاصر

بررسی صنعت نساجی ایران در برنامه منهای نفت

برنامه منهای نفت در این قسمت مستند خود به بررسی صنعت نساجی ایران در برنامه منهای نفت پرداخته است.
تاریخ انتشار: ۲۱:۱۸ - ۲۲ تير ۱۳۹۹ - 2020 July 12
کد خبر: ۵۰۳۳۴

به گزارش راهبرد معاصر، برنامه تلویزیونی منهای نفت امروز شنبه 21 تیرماه 99 با موضوع صنعت نساجی از شبکه سوم سیما پخش می شود.برنامه تلویزیونی منهای نفت امروز به سراغ صنعت نساجی رفته است. که حوالی ساعت 17:23 از شبکه سه سیما پخش می شود.

 

صنعت نساجی یکی از صنایع پیشرو و بزرگ کشور محسوب می­ شود اما با وجود مزیت ­های بی­ شماری که در رشد و تحول اقتصادی دارد طی چند سال اخیر در سیاست­گذاری­ ها و تصمیمات مؤثر مسئولان مغفول مانده است؛ به طوریکه بسیار از واحدهای تولیدی نساجی در حال حاضر با حداقل ظرفیت خود مشغول به فعالیت هستند و مشکلات و موانعی که پیش­روی آنها قرار گرفته است باعث شده تا نه تنها تولیدکنندگان این صنعت در توسعه فعالیت خود دچار تردید شوند، بلکه سرمایه ­گذاران واقعی بخش خصوصی نیز تمایلی به ورود در این حوزه نشان ندهند.

 

کشورهای مطرح صنعت نساجی در جهان

بسیاری از کشورها مسیر صنعتی شدن را از نساجی پیموده ­اند. کشورهایی همچون ایالات متحده آمریکا، انگلستان که تمام ماشین­ های صنعت نساجی متعلق به این کشور بود، آلمان، ایتالیا، اسپانیا همه کشورهایی هستند که صنعتی شدن را با صنعت نساجی آغاز کردند و ادامه دادند و امروزه توانسته ­اند به عنوان کشورهای مهم صنعتی مطرح شوند. در آسیا نیز ژاپنی ­ها بعد از جنگ جهانی دوم، با صنعت نساجی در مسیر صنعتی شدن قدم برداشتند، پس از آن کره و بعد از آن نیز چین با صنعت نساجی توانستند در مسیر صنعتی شدن گام بردارند و در حال حاضر چین، همچنان به عنوان یکی از کشورهای مطرح حوزه نساجی است. هند کشور دیگر آسیایی است که از کشورهای مطرح در حوزه نساجی است و بنگلادش و ویتنام نیز دیگر کشورهای این حوزه هستند که نسبت به دیگر کشورها عمر کوتاه ­تری در این صنعت دارند و نهایتاً عمر صنعت نساجی در آنها به حدود 25 الی 30 سال پیش می­ رسد. البته ویتنام پیشرفت خود در صنعت نساجی را مدیون چینی ­هاست، چراکه صنعت نساجی با مشارکت چین در این کشور شکل گرفته و پیشرفت نموده است.

 

صنعت نساجی در ایران

تاریخ نساجی به شکل سنتی آن به پیش میلاد مسیح می­ رسد، به طوریکه براساس کاوش­ های به دست آمده توسط باستان­ شناسان در حفاری­ های شوش، کاشان و ... ، آغاز به کار فن ریسندگی و بافندگی در ایران را می ­توان به حدود 10 هزار سال قبل از میلاد نسبت داد و در رنگرزی پارچه نیز ایران از پیشگامان در این حوزه بوده است. به طور کلی می­ توان گفت صنعت نساجی از پیش از میلاد مسیح تاکنون یکی از صنایع پر رونق و پیشرو بوده و در بسیاری از دوره­ ها جزو یکی از صنایع صادراتی اصلی محسوب می­شده است. از دوره ­هایی که صنعت نساجی دستخوش تغییر شد می­ توان به دوران مغولان در ایران اشاره کرد که به دلیل اصرار مغولان بر رواج کالاهای چینی در متصرفات خود، منسوجات چینی در ایران به دلیل تنوع رنگ و ارزان بودن قیمت در ایران رواج یافت. هر چند که در دوره ­های بعدی همچون دوره کریم­خان زند، یا در دوران قاجار و زمان مدیریت امیرکبیر بر عرصه مدیریتی کشور صنعت نساجی احیا شد و رونق یافت. به طوریکه در دوران امیرکبیر یک کارخانه نخ ریسی و یک کارخانه چلواربافی در تهران، چند کارخانه حریربافی در کاشان و یک کارخانه ریسندگی در ساری راه ­اندازی شد، که البته روند حمایت از صنعت نساجی تا زمان حیات امیرکبیر دنبال شد و بعد از مرگ او واردات منسوجات خارجی به کشور روز به روز گسترش یافت. پس از آن دوره نیز سیر تحول صنعت نساجی تاکنون به شرح زیر می ­باشد:

 

نخستین کارخانه ­های بافت چلوار و حریر به وسیله میرزا تقی خان امیرکبیر در تهران و کاشان دایر شد.

 

اولین کارخانه نساجی ایران با یک دستگاه ماشین ریسندگی 1200 دوکی به وسیله صنیع ­الدوله در سال 1380 در تهران راه ­اندازی شد.

 

اولین کارخانه نساجی پشمی ایران به نام وطن در سال 1304 در اصفهان تأسیس گردید.

 

اولین کارخانه نساجی نخی در سال 1309 در قائم شهر راه ­اندازی گردید.

 

تعداد واحدهای نساجی طی سال­های 1300 الی 1320 از 2 واحد به 40 واحد افزایش یافت که به غیر از چهار کارخانه مابقی آنها متعلق به بخش خصوصی بود.

 

در دوران جنگ جهانی دوم صنعت نساجی با مشکلات عدیده ­ای روبه ­رو بود و به دلیل عدم توجه به بازسازی خطوط و نهایتاً کاهش کیفیت کالاهای تولیدی، این صنعت دوران رکود را تجربه کرد.

 

پس از آن، در برنامه عمرانی اول صنعت نساجی یکی از صنایع مورد توجه بود و در طول برنامه، صنعت نساجی با تغییر و تحول اساسی روبه ­رو شد و کارخانه­ های نساجی پنبه ­ای از 30 واحد به 41 واحد و تعداد دوک­ های ریسندگی و ماشین­ های بافندگی به ترتیب 33584 و 4437 واحد افزایش یافت.

 

در برنامه دوم عمرانی بار دیگر توسعه صنایع نساجی مورد توجه قرار گرفت و در آغاز این برنامه(1334) سه میلیارد ريال اعتبار برای این منظور اختصاص داده شد.

 

در سال 1341 تعداد کارخانه ­های نساجی به رقم 70 عدد رسید.

 

در برنامه عمرانی سوم بیشترین توجه و حمایت از صنعت نساجی به عمل آمد، به طوریکه در پایان این برنامه کشور از واردات نساجی نخی بی­ نیاز شد.

 

در طول برنامه چهارم، بخش خصوصی نقش اصلی را در این صنعت ایفا کرد و بزرگ­ترین موفقیت صنعت نساجی در این دوره را می ­توان جذب سرمایه­ گذاران بخش خصوصی دانست که با کاهش مالیات­ ها و اعطای وام به دست آمد.

 

در برنامه پنجم اولین بار موضوع صادرات به عنوان یکی از هدف­ ها و سیاست­گذاری­ ها در این صنعت مطرح شد و همچنین از اتفاقات مهم این دوران ظهور پدیده فرش ماشینی و موکت بود.

 

صنعت نساجی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیر رشد و تحول خود را ادامه داد، به طوریکه طی سال­های 1358 الی 1368 تعداد پروانه­ های بهره­ برداری سالانه حدود 65 درصد رشد را تجربه کرد و تنها در سال 1366 تعداد 182 فقره پروانه صادر شده است. این در حالی­ست که رشد پروانه ­های کل صنعت 32 درصد بوده و این نشان می­ دهد متوسط رشد به بهره ­برداری رسیدن صنعت نساجی دو برابر میانگین کل صنایع بوده است.

 

پس از دوران جنگ و در دوره سازندگی، توجه به صنعت نساجی با تمرکز بر روی بهره ­برداری طرح ­های قبلی و نیز طرح ­های اجرا شده در قالب برنامه اول و دوم ادامه یافت و در واقع، ظرفیت ­های جدیدی برای گسترش سرمایه ­گذاری ­ها در این صنعت در قالب برنامه ­های جدید ایجاد نشد. در واقع روند سرمایه­ گذاری­ ها سیر نزولی یافت و به همین دلیل با نزدیک به سال­های پایانی دهه 70، تقاضا در داخل افزایش یافت در حالیکه توان صنایع نساجی برای پاسخگویی به این تقاضا کاهش یافته بود. این امر واردات و همچنین قاچاق را در این حوزه رقم زد. در واقع باز شدن درها به سمت واردات عمدتاً قاچاق و اجتناب از سرمایه ­گذاری­ های جدید در دوره دوم دولت سازندگی شروع زوال این صنعت بود.

 

در دهه 80، که کشورهایی همچون ترکیه و چین ظهور کردند و از قدرت­ های برتر در نساجی به شمار می­ رفتند، با قانون نوسازی و بازسازی نساجی با اعتباری حدود 500 میلیون یورو از محل صندوق ذخیره ارزی، صنایع نساجی حیات مجدد یافتند که البته قسمت عمده این اعتبار بدون توجه به لزوم واردات مواد اولیه صرف راه­ اندازی واحدهای ریسندگی شد.

 

از مشکلات این دهه(80)، ایجاد واحدهایی بود که به دلیل پایین بودن میزان تقاضای مؤثر و البته ارزان تمام شدن واردات با مشکلی به نام تولید با حداقل ظرفیت مواجه شدند.

 

از دیگر تحولات صنعت نساجی در این دهه، غفلت از صنعت پوشاک به عنوان محرک اصلی صنعت نساجی در سیاستگذاری­ ها بود که باعث شد که باعث شد واردات قاچاق در این حوزه بیشتر شود و با توقف توسعه واحدهای موجود به دلیل قوانین دست­ وپاگیر و مشکلات متعدد سرمایه­ گذاری­ ها به سمت صنایع سودآوری مانند پتروشیمی سوق پیدا کند.

 

تنها دستاوردی که در حوزه صنعت نساجی در دهه 80 می­ توان نام برد رشد مطلوب صادرات در بخش فرش ماشینی و موکت است.

 

در دهه 90، با وجود آنکه تلاش ­های بسیاری برای برون رفت تولیدکنندگان صنعت نساجی از مشکلات و موانع صورت گرفته، اما همچنان بخش کثیری از واحدهای تولیدی با رکود مواجه هستند و با حداقل ظرفیت تولید خود فعالیت می­کنند.

 

جمع­ بندی

صنعت نساجی به دلیل زنجیره عریض و طویل آن نقش صنعتی، اقتصادی و اجتماعی بسزایی در کشور می­ تواند داشته باشد، اما مشکلات در زنجیره تولید و توزیع این صنعت، سوء مدیریت، سیاستگذاری نامناسب و تصمیمات غیرکارشناسی مانع از آن شده تا صنعت نساجی به خوبی از عهده ایفای نقش خود برآید. هرچند که با وجود تمام مشکلات همچنان زنجیره واحدهای تولیدی صنعت نساجی مشغول به فعالیت می­ باشند، اما اگر سیاست و برنامه مشخص و جامعی برای حمایت و توجه ویژه از صنعت نساجی اتخاذ نشود، رکود و افول در این صنعت با سرعت بیشتری طی مسیر خواهد کرد و به گفته تولیدکنندگان این صنعت، مواد اولیه اولین نیاز هر تولیدی است، بدون شک صنعت نساجی نیز در صورت تأمین نشدن مواد اولیه و عدم ثبات در بازار توان تولیدی خود را از دست خواهد داد.

 

مطالب مرتبط
ارسال نظر