صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۰۹:۰۲ - ۰۵ مهر ۱۳۹۹ - 2020 September 26
کد خبر: ۶۰۴۸۷

لزوم اتخاذ رویکرد جدید نسبت به ایران درصورت پیروزی ترامپ در انتخابات

هر کسی رئیس جمهور آمریکا شود با این واقعیت روبرو خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران هر چه قدر هم با تحریم ها و نارضایتی های داخلی تضعیف شود، از بین نخواهد رفت. سیاستی که فقط بر اساس خواسته های اسرائیل و اعراب سنی باشد به ناچار زمینه مقاومت ایران و سایر شرکای آن را فراهم می کند و این امر آسیب بیشتری به منافع ایالات متحده، دوستان و جامعه جهانی بین المللی وارد می کند.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ سیاست ایالات متحده آمریکا در قبال ایران در روزهای منتهی به انتخابات ماه نوامبر ترکیبی از اقدامات غیرموثر، متناقض و شرم آور در قالب تحریم های اقتصادی، دیپلماسی پرسر و صدا و سخنان تهاجمی و رادیکال همراه با برنامه های اعلام شده برای خروج هزاران سرباز آمریکا از عراق و افغانستان می باشد، چیزی که ایران مدت هاست آن را تبلیغ می کند.

 

همیشه برای من عجیب بود که هدف واقعی کارزار «فشار حداکثری» دولت ترامپ علیه ایران چه بوده است. تقاضا برای دست کشیدن از کل برنامه هسته ای و  توقف حمایت از گروه های نیابتی اش و سایر مواردی که مایک پمپئو وزیر امور خارجه در سال 2018 اعلام کرد، تحقق آن بدون تغییر رژیم ایران دشوار است. شانس هر گونه مذاکره مجدد معنادار در مورد برجام در نتیجه سیاست کنونی دولت ترامپ صفر می باشد، در حالی که کل جهان منتظر ریاست جمهوری یک دوره ای دونالد ترامپ می  باشند.

 

ترامپ به خود می بالد که اگر دوباره انتخاب شود می تواند «ظرف چهار هفته» با ایران توافق جدید انجام دهد. اما ایران هرگونه مذاکره را رد کرده است، مگر اینکه ایالات متحده به برنامه جامع اقدام مشترک پایبند باشد و حتی در آن صورت می گوید فقط در یک چارچوب چند جانبه با آمریکایی ها مذاکره می کند. در همین حال، تهران در حال افزایش ذخایر اورانیوم با غنای کم است و زمان گریز هسته ای این کشور به چند ماه کاهش یافته است. در حالی که ایالات متحده آمریکا از نظر دیپلماتیک در وضعیت انزوا قرار دارد و این به وضوح با اقدام دولت ترامپ در توسل به مکانیزم اسنپ بک برای بازگشت تحریم های سازمان ملل و مخالفت گسترده اعضای شورای امنیت نمایان شد.

 

در صورت پیروزی مجدد ترامپ وی فرصتی خواهد داشت تا رویکرد ناموفق خود در قبال ایران را بازنگری کند و مقاماتی را که کمتر با حامیان تغییر رژیم ارتباط دارند منصوب کند. در صورت علاقه واقعی وی به توافق جدید با ایران، باید مشوق های اقتصادی مشخصی ارائه دهد و صرفا مانند گفتگو با کره شمالی به دنبال اهداف تبلیغاتی و عکس گرفتن دو نفره نباشد – اقدامی که رهبران ایران آن را رد کرده اند. حتی در آن صورت با توجه به عدم اعتماد قابل درک ایران پس از تجربه آسیب زای خروج یک جانبه ترامپ از برجام در سال 2018 و اعمال تحریم های شدید دستیابی به موفقیت ضعیف است. در این شرایط باید توافق جدید توسط کنگره آمریکا تصویب شود تا با ورود رئیس جمهور جدید با دستورات اجرایی مسیر اجرای توافق نامه را مسدود نسازد.

 

اگر ایالات متحده آمریکا در خارج از برجام باقی بماند، از هیچ کانال آماده ای برای مذاکره با ایران حتی در یک نشست چندجانبه برخوردار نیست. گزینه جایگزین می تواند تشویق رویکرد منطقه ای در حوزه امنیت و منع گسترش سلاح هسته ای باشد که از کانال های موجود بین ایران و کشورهای همسایه عرب استفاده کند. ایران به صورت مکرر گفته که به دنبال سلاح هسته ای نیست و از یک منطقه عاری از سلاح های کشتار جمعی در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس حمایت و پشتیبانی می کند تا این اطمینان حاصل شود که فعالیت هسته ای در حال گسترش عربستان سعودی و امارات متحده عربی محدود به اهداف غیرنظامی باشد. سال گذشته حسن روحانی رئیس جمهور ایران طرح «صلح هرمز» را که مطابق با الگوی سازمان صلح و امنیت اروپا می  باشد را مطرح کرد که هدف آن همگرایی هشت کشور همسایه خلیج فارس برای گفتگوهای امنیتی بود.

 

پنج عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل و اتحادیه اروپا می توانند با استفاده از نسخه موفق آمیز برجام، چنین گفتگوهایی را ترویج کنند. گفتگوها می توانند در وین، ژنو، عمان، قطر یا کویت انجام شود. توافق نامه هایی در حوزه پروتکل الحاقی پیمان منع گسترش سلاح هسته ای، کنفوانسیون های بین المللی در مورد ایمنی هسته ای، محدودیت های اورانیوم غنی شده و ممنوعیت فرآوری مجدد پلوتونیوم دست یابند. سرانجام این دستورکار را می تواند تا ایمنی دریایی و هشدار آزمایش های موشکی گسترش داد.

 

برای تسهیل گفتگو از این نوع، دولت ترامپ باید تحریم های خود را علیه ایران کاهش دهد و این کشور حداقل به درآمد نفتی خود در بانک های خارجی دسترسی یابد. این امر به ویژه در مواردی اتفاق می افتد که ایالات متحده بخواهد مسیر را برای کاهش مستمر نیروهای آمریکایی از همسایگان ایران هموار کند. تحریم های ایالات متحده پیشرفت اقتصادی در عراق و افغانستان را دشوارتر کرده و تنها شهروندان عادی این کشورها و ایران را مجازات می کند.

 

با توجه به خسارت اضافی که توسط اپیدمی کروناویروس به اقتصاد وارد شده و چشم انداز طولانی مدت صنعت نفت ایجاد کرده، همه کشورهای منطقه باید بر روی روش های متنوع سازی اقتصاد خود و کاهش هزینه های بیهوده دولت تمرکز کنند. آنها باید تجارت را با یکدیگر به حداکثر برسانند و تحریم های غیرموثر را خاتمه دهند مانند آنچه عربستان سعودی و امارات از سه سال پیش به قطر تحمیل کرده اند.

 

البته تصور بازگشت آمریکا به دیپلماسی در دوران جو بایدن آسان تر می باشد، با توجه به این که وی برای عضویت مجدد امریکا در برجام در صورت پای بندی ایران به توافق ابراز تمایل کرده است. توافق هسته ای همیشه قرار بود مبنایی برای گفتگوهای گسترده تر درباره مسائل منطقه ای و روابط ایالات متحده و ایران باشد، اما با پیروزی 2016 ترامپ مسیر دستیابی به این هدف مسدود شد. هر کسی که رئیس جمهور آمریکا شود با این واقعیت روبرو خواهد شد که جمهوری اسلامی ایران هر چه قدر هم با تحریم ها و نارضایتی های داخلی تضعیف شود، از بین نخواهد رفت. سیاستی که فقط بر اساس خواسته های اسرائیل و اعراب سنی باشد به ناچار زمینه مقاومت ایران و سایر شرکای آن را فراهم می کند و این امر آسیب بیشتری به منافع ایالات متحده، دوستان و جامعه جهانی بین المللی وارد می کند.

 

مطالب مرتبط
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: