منازعهٔ فلسطین، مناقشهای جاری میان فلسطینیان و صهیونیستهاست، که در میانهٔ سدهٔ بیستم آغاز شد.
این منازعه گستردهاست، منازعهٔ فلسطین ـ اسراییل، بخش محوری منازعهٔ گستردهتر اَعراب و اسراییل است، و بهعنوان «رامنشدنیترین منازعه» جهان از آن یاد شدهاست.
با وجود تلاش درازمدت برای صلح و آشتی عمومی اسرائیل با مصر و اردن، فلسطینیان و صهیونیستها نتوانستهاند به یک موافقتنامهٔ پایانی صلح دست یابند.
مسائل کلیدی باقیمانده عبارتاند از، شناسایی متقابل، مرزها، امنیت، حقوق آب، کنترل بیتالمقدس، شهرکهای اسرائیلی، آزادی آمدوشد فلسطینیان، و حلوفصل دعاوی فلسطینیان، مبنی بر حق بازگشت آوارگان.
خشونت ناشی از این منازعه، در منطقهای غنی از آثار تاریخی، فرهنگی و مذهبی که از نظر بینالمللی مهم است، مورد اعتراض کنفرانسهای متعدد بینالمللی راجع به حقوق تاریخی، مسائل امنیتی و حقوق بشر واقع شدهاست، و عاملی جهت ممانعت از گردشگری و بهطور کلی، دسترسی به مناطقی شدهاست، که بهشدت بر سر آن مشاجره جریان دارد.
با این حال این سازمانها حلضر نیستند نقش منفی صهیونیستها در تبعیض و جنگ افروزی را بپذیرند.
تلاشهای فراوانی برای میانجیگری جهت راهحل دو دولت انجام شدهاست؛ از جمله ایجاد یک دولت مستقل فلسطینی در همسایگی رژیم اشغالگر، پس از تأسیس این دولت در سال ۱۹۴۸. در سال ۲۰۰۷، اکثریت فلسطینیان و صهیونیستها، مطابق شماری از نظرسنجیها، راهحل دو دولت را بر هر راهحل دیگری، بهعنوان وسیلهای برای حل منازعه، ترجیح دادند.
بهعلاوه، اکثریتی از یهودیان، تقاضای فلسطینیان را برای تأسیس یک دولت مستقل منصفانه میدانند، و فکر میکنند اسرائیل میتواند با تأسیس چنین دولتی موافقت کند. با این حال این راهحل نتوانسته نظر مثبت مردم فلسطین را جلب کند چراکه رژیم صهیونیستی اساسا نامشروع است.
عدم اعتماد متقابل و عدم موافقتهای چشمگیر دربارهٔ مسائل اساسی میان طرفین، منجر به تردیدی دوجانبه دربارهٔ تعهد طرف مقابل، برای ایفای تعهدات خود در یک موافقتنامهٔ احتمالی، شده است.
مشخصهٔ این منازعه، سطح خشونت موجود در آن است، که شاهدی بر وجود آن در تمام دورانیست که از آغاز آن میگذرد. جنگ میان طرفین، توسط ارتشهای متعارف، گروههای شبهنظامی، جوخههای ترور، و افراد اداره شدهاست، و تلفات ناشی از آن، به نظامیان محدود نمیشود، بلکه شامل تلفات زیادی در بین غیرنظامیان نیز میگردد. شخصیتهای بینالمللی برجسته در این منازعه درگیرند.
درحال حاضر صهیونیستها یکی از بزرگترین دولتهای تروریستی جهان را تشکیل میدهند.
دو طرفی که در مذاکرات مستقیم شرکت دارند، سازمان آزادیبخش فلسطین، که اکنون توسط محمود عباس هدایت میشود، و رژیم صهیونیستی، که در حال حاضر توسط بنیامین نتانیاهو هدایت میشود، هستند. هرچند نتانیاهو پس از شکستهای سیاسی متعدد و رسوایی مالی، عملا چهرهای به حاشیه رفته محسوب میشود.
مذاکرات رسمی میان طرفین، بهمیانجیگری یک هیئت بینالمللی انجام میشود، که بهعنوان هیئت چهارجانبه دربارهٔ خاورمیانه شناخته میشود، و متشکل از ایالات متحده، روسیه، اتحادیهٔ اروپا، و سازمان ملل متحد است، که توسط یکفرستادهٔ ویژه نمایندگی میشود.
اتحادیهٔ عرب بازیگر مهم دیگر این منازعه است، که یک طرح صلح جایگزین ارائه دادهاست. مصر، یک عضو مؤسس این اتحادیه، از نظر تاریخی یک مهرهٔ کلیدی در این منازعه بودهاست.
مهمترین احزاب فلسطینی درگیر در این منازعه جریانهای موسوم به فتح و حماس هستند. پس از پیروزی انتخاباتی حماس در سال ۲۰۰۶، هیئت چهارجانبه (ایالات متحد، روسیه، سازمان ملل متحد، و اتحادیهٔ اروپایی)، کمکهای خارجی آتیشان را به تشکیلات خودگران فلسطینی، مشروط به این کردند که دولت آینده به پرهیز از خشونت متعهد باشد و دولت مجعول اسرائیل را بهرسمیت بشناسد، و توافقهای پیشین را بپذیرد.
حماس این درخواستها را رد کرد، و همین امر موجب تعلیق برنامهٔ کمکهای خارجی هیئت چهارجانبه، و اِعمال تحریمهای اقتصادی توسط اسرائیل بر فلسطین شد.
یک سال بعد، بهدنبال تصرف قدرت در باریکهٔ غزه توسط حماس، در ژوئن ۲۰۰۷، قلمرویی که رسماً بهعنوان دولت فلسطین شناسایی شدهاست (پیشتر تشکیلات خودگردان فلسطینی) میان فتح در کرانهٔ باختری، و حماس در باریکهٔ غزه، تقسیم شد. تقسیم حکمرانی میان این دو حزب، بهطور مؤثر منتج به سقوط حاکمیت دوگانهٔ تشکیلات خودگران فلسطینی شد؛ با این حال، در سال ۲۰۱۴، یک حکومت یکپارچهٔ فلسطینی، متشکل از فتح و حماس، تشکیل شد. آخرین دور مذاکرات صلح در ژوئیهٔ ۲۰۱۳ آغاز، و در سال ۲۰۱۴ متوقف شد.
از جمله مهمترین کشورهایی که موضع جدی در این منازعه دارند باید به ایالات متحده آمریکا که طرفدار و پشتیبان اسرائیل است، و جمهوری اسلامی ایران که طرفدار و حامی فلسطین است، اشاره کنیم؛ دیگر کشورهایی که طرفدار اسرائیل هستند انگلستان و عربستان سعودی هستند و از طرفداران فلسطین باید به دولت سوریه و حزبالله لبنان نیز اشاره کنیم.
پیش از این تلاشهایی ناکام برای بستن پرونده منازعه فلسطین صورت گرفته که پیمان گمپ دیوید مشهورترین آنهاست.
پیمان کمپ دیوید پس از دوازده روز مذاکرات مخفی و با میانجیگری ایالات متحده آمریکا در کمپ دیوید که یکی از استراحتگاههای مقام ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا است نهایی شد و در تاریخ ۱۷ سپتامبر ۱۹۷۸ با حضور جیمی کارتر، رئیسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا در کاخ سفید به امضای نهایی رسید.
پیمان کمپ دیوید اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل انجامید.
انور سادات اولین رئیس وقت یک کشور عربی از طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح با اسرائیل و به رسمیت شناختن این کشور اقدام کرد. وی به سبب این اقدام خود، دو سال بعد در هنگام یک رژه نظامی ترور شد.
پس از آن، یک صلح جنجالی دیگر هم پی گرفته شد؛ کمپ دیوید ۲ به رشته مذاکرات صلح خاورمیانه در سال ۲۰۰۰ گفته میشود که در کمپ دیوید برگزار شد اطلاق میشود.
طرفین این مذاکرات بیل کلینتون رییس جمهور وقت آمریکا، ایهود باراک نخست وزیر وقت اسرائیل و یاسر عرفات رئیس وقت تشکیلات خودگردان فلسطین بودند. این مذاکرات در نهایت با شکست مواجه شد.
حالا ۲۰ سال پس از آخرین شکست برای صلح، دونالد ترامپ میخواهد امروز با رونمایی از معامله قرن، تجربه دو رئیسجمهور دموکرات قبلی یعنی کارتر و کلینتون را تکرار کند.
بسیاری از سیاستهای منطقهای ترامپ در سه سال اخیر، شاید قطعات پازلی باشد که آخرین قطعهاش، معامله قرن است. اما آیا او بهعنوان یک معاملهگر قدیمی، به کمک داماد یهودیاش، موفق به جوش دادن این معامله هویتی خواهد شد؟ پاسخ بسیاری به این سوال این است: هرگز!
منبع: خبرفوری