جذب سرمایه بر بستر دیفای-راهبرد معاصر
«راهبرد معاصر» بررسی می‌کند؛

جذب سرمایه بر بستر دیفای

دیفای یا تامین مالی غیرمتمرکز بر حذف واسطه‌های مالی مثل بانک در فرایند تامین مالی تاکید دارد و با استفاده از بستر بلاکچین، به صورت مستقیم سرمایه‌گذارها را به پروژه‌ها متصل می‌کند.
حمیدرضا علی اکبرزاده آرانی؛ پژوهشگر دفتر مطالعات رونق تولید دانشگاه امام صادق (ع)
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ - 2021 August 17
کد خبر: ۹۸۸۵۸

جذب سرمایه بر بستر دیفای

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ جمع‌آوری سرمایه همیشه یک دغدغه مهم برای شرکت های نوظهور ‌است. در دنیای امروزی ایده های متقاعدکننده و نوینی برای جمع‌آوری سرمایه برای پروژه های کارآمد وجود دارند؛ اما هنوز در این راه موانع بسیاری وجود دارد.

 

تأمین مالی جمعی بر بستر دیفای در واقع نوعی سرمایه‌گذاری مبتنی بر توکن محسوب می‌شود. این روش تأمین مالی را می توان با تأمین مالی به‌­وسیله­ عرضه اولیه سهام مقایسه کرد با این تفاوت مهم که شرکتِ‌ها در روش عرضه اولیه، باید اولا نظرِ نهاد ناظر بازار را جلب کنند تا به او مجوز عرضه سهام داده شود؛ ثانیا باید نظر سرمایه­گذاران را برای خرید سهامش جلب کند. اما شرکتی که برای تأمین مالی قصد استفاده از توکن‌ها را دارد، فقط باید نظر سرمایه‌گذاران را جلب کند تا توکن‌های آن شرکت را خریداری کنند.

 

یکی از دلایل عدم توسعه بازار اولیه­ی بورس در تأمین مالی بنگاه­های اقتصادی، تعدد قوانین و سخت‌گیری نهادهای تصمیم­گیر است؛ اگرچه بسیاری از این قوانین برای صدور مجوز عرضه اولیه ضروری به نظر می رسند. زیرا عرضه سهام یک شرکت در بورس به معنای تأیید آن شرکت توسط سازمان و قبول عواقب آن است؛ اما در مورد تأمین مالی به کمک دیفای، هیچ یک از این قوانین سخت گیرانه وجود ندارد و فقط شرکت باید اعتماد سرمایه­گذاران برای سرمایه گذاری در پروژه را بدست آورد.

 

دیفای چیست؟

دیفای (Defi) یا امور مالی غیرمتمرکز مفهومی است که در برابر سیفای (Cefi) یا امور مالی متمرکز قرار می‌گیرد. در اقتصاد متداول، همه امور مالی به صورت متمرکز و با واسطه‌گری نهادهایی مانند بانک، بورس، شرکت‌های بیمه و... شکل می گیرد؛ اما در اقتصاد غیرمتمرکز هیچ نهاد واسطی برای متقاضیان خدمات مالی وجود ندارد. در واقع، اگر ما رمزارزها را یک اقتصاد مستقل در نظر بگیریم، بخشی از امور مالی این اقتصاد از جمله معاملات، وام‌ها، بیمه و... که به صورت غیرمتمرکز انجام می شوند، دیفای نامیده می­شوند. به عبارتی دیفای یک اکوسیستم از صدها پروژه گوناگون است که همه آنها، خدمات مالی غیرمتمرکز ارائه می­دهند.

 

مزایای خدمات تأمین مالی جمعی بر بستر دیفای چیست؟

از آنجا که در فضای دیفای دسترسی به پروژه ها و سرمایه‌گذاری در آنها راحت تر و بدون فرایند اداری و بانکی شکل می گیرد، بنگاه‌ها می توانند نظر افراد بیشتری را برای سرمایه‌گذاری جلب کنند و از طرف دیگر  افزایش تعداد سرمایه گذاران، نوعی بازاریابی برای شرکت محسوب می‌شود زیرا در این روش هر سرمایه گذار عامل معرفی شرکت در جامعه خواهد بود. مزیت بعدی این روش، شفافیت است؛ شفافیت عنصر مهم دیفای محسوب می شود که از نتایج شفافیت دیفای می توان به عدم امکان هک و مسدودشدن توسط یک گروه یا نهاد خاص، امنیت بالا و آگاهی کامل سرمایه‌گذاران از شرایط پروژه اشاره کرد.

 

حال این سوال مطرح می شود که چگونه در پروژه های دیفای این سطح از امنیت به وجود می آید؟ برای پاسخ به این سوال باید به صورت جزئی‌تر با سازوکار دیفای آشنا شد. نحوه فعالیت دیفای اینگونه است که برای یک فعالیت مالی مثل وام‌دهی، جمع‌آوری سرمایه، بیمه و... ابتدا یک سازوکار طراحی می‌شود؛ سپس به کمک یک برنامه‌نویس این سازوکار کدنویسی میشود و تحت عنوان یک قرارداد هوشمند ارائه می شود. در واقع قراردادهای هوشمند هسته اصلی دیفای هستند. برای فهم بهتر موضوع به این مثال توجه کنید:

 

فرض کنید فرد A، برای دریافت وام از یک پروژه­ی وام‌دهی بر بستر دیفای، به قرارداد هوشمند مربوط به آن مراجعه کرده و تقاضای وام به ارزش B، می کند. قرارداد هوشمند طبق سازوکار از قبل ثبت شده، پارامترC، را به عنوان وثیقه وام درخوست می کند و درصورتی که فرد A، وثیقه را عرضه کند، قرارداد به صورت خودکار مبلغ وام را در اختیار وی می گذارد. حال از آنجایی که این امور در بستر بلاکچین انجام می شود، همه افراد متصل به شبکه، یک نسخه از هر تراکنش را در اختیار خواهند داشت و این خاصیت بلاکچین به عنوان اولین پلتفرم غیرمتمرکز دنیا است که شفافیت و امنیت را به ارمغان می آورد. جالب آنجاست که حتی سازندگان قرارداد هوشمند بعد از پیاده‌سازی آن، توانایی ایجاد تغییر در سازوکار به نفع یک گروه را نخواهند داشت. در واقع بعد از راه اندازی پروژه، سازندگان هم همانند افراد معولی فقط می توانند با همان سازوکار ثبت شده فعالیت کنند.

 

صنعت امور مالی غیرمتمرکز (Defi) در ایران

در هرکشوری درصورت وجود بازارمالی بهینه و کارآمد، مقدمه­ی رشد و توسعه­ی اقتصادی آن کشور فراهم شده است. کشور‌ها و نهاد های مالی همواره در جست و جوی روش های بهینه تر برای انجام امور مالی خود هستند. اگر چه پروژه های دیفای محدودیت جغرافیایی ندارند اما در حال حاضر ساخت و بهره برداری از پروژه های دیفای بیشتر در کشور های توسعه یافته رواج دارد و علت این موضوع آگاهی کمتر بقیه­ی جوامع نسبت به ابعاد ومزایای این روش است.

 

هدف یادداشت حاضر، تبیین کارآمدی تأمین مالی به کمک دیفای و بررسی پیاده سازی آن برای شرکت­ ها می­باشد زیرا هیچ دلیلی وجود ندارد که شرکت­های ایرانی منتظر جا افتادن این روش در بقیه کشورها باشند درحالیکه خود می­توانند از پیشتازان این حوزه در دنیا باشند.

 

البته شاید بسیاری از شرکت های بزرگ و دارای اعتبار به سراغ تأمین مالی به بستر دیفای نروند؛ زیرا برای این شرکت‌ها راه‌های جا افتاده‌تری برای تأمین مالی وجود دارد به عنوان مثال این شرکت‌ها اعتبار کافی برای دریافت وام از سیستم بانکی را دارند وهمچین می توانند با بهره گیری از ابزار‌های بازار سرمایه، مثل عرضه اولیه سهام و یا افزایش سرمایه، پروژه های خود را تأمین مالی کنند و این درحالی است که بسیاری از استارتاپ‌ها و شرکت‌های کوچک و متوسط، اعتبار کافی برام دریافت وام های کلان بانکی و همچنین شرایط پذیرش در بورس و بهره گیری از ابزار‌های آن را ندارند.

 

کلام آخر

روشن است که فراهم نمودن شرایط و باز­کردن زمین بازی برای شرکت‌ها برای بهره گیری از تأمین مالی جمعی بر بستر دیفای می تواند منافع زیادی داشته باشد؛ اما موضوعی که باید به آن پرداخته شود، مسئله­ی دسترس پذیری است زیرا اگرچه در این روش، منفعت های زیادی وجود دارد، با این حال کمتر استارتاپ یا شرکتی حاضر به اجرای مدل های تأمین مالی به کمک دیفای می­باشد.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده