سعد حریری و نقش آفرینی سیاسی در انفجار بیروت-راهبرد معاصر
یادداشت اختصاصی علی عبدی، تحلیلگر مسائل غرب آسیا

سعد حریری و نقش آفرینی سیاسی در انفجار بیروت

در این شرایط احتمال قدرت گرفتن سعد حریری زیاد است ولی او فرد قدرتمندی نیست و نمی تواند کاری از پیش ببرد او قبل از دیاب بود و اگر توانایی داشت توسط سعودی ها به گروگان گرفته نمی شد و حزب الله او را از دست اسرائیلی ها نجات نمی داد او شخصیت توانمندی ندارد و سیاست مدار حرفه ای نیست و تاجری است که به اعتبار پدرش کار می کند و هنری ندارد.
" یادداشت اختصاصی" علی عبدی، تحلیلگر مسائل غرب آسیا
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۵ - ۲۴ مرداد ۱۳۹۹ - 2020 August 14
کد خبر: ۵۴۶۵۲

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ انفجار بندر بیروت محل بحث است. آیا این انفجار یک پروژه است یا یک پروسه؟ این مساله خود محل بحث است و کسی نمی تواند با قطعیت در مورد آن صحبت کند چون داده ها ناچیز است حتی در واقعه ای مثل ترور رفیق حریری بعد از گذشت این همه سال و تولید این همه داده هنوز کسی نمی تواند با قاطعیت بگوید ماجرا چیست؟ درحالیکه ماجرای انفجار لبنان فقط چند روزی که اتفاق افتاده است و نمی توان از امروز در این مورد نظر داد. امروز انچه که در صحنه میدانی رقم می خورد تبدیل کردن انفجار به یک پروژه است به این معنا که جبهه مقابل حزب الله و جریان مقاومت که به مثلث عربی، عربی غربی تعبیر می شود انفجار لبنان را مستمسک و بهانه ای برای شروع پروژه تغییرات گسترده و عمیق در صحنه سیاسی لبنان می داند و برای باز مهندسی دوباره هرم قدرت سیاسی در لبنان و ساختار حاکمیتی در جهت حذف حزب الله و خلع سلاح حزب الله اگر موفق نشد در گام های بعدی لااقل در جهت تضعیف حزب الله با جدیت دنبال می کند. در این داستان هدف اصلی دولت لبنان است واقعیت این است. دولت حسن دیاب مطلوب حزب الله نبود در واقع حزب الله بین دو گزینه مانده بود یا تداوم وضعیت بی دولتی در لبنان که آسیب هایی جدی داشت و یا وضعیت دولتی حداقلی که بهترین گزینه بود. حزب الله در وهله اول مایل بود حریری در دولت باشد و ادامه بدهد ولی حریری خود استعفا داد چون نمی توانست بر فساد غلبه کند و کار را پیش ببرد.

 

 نظام سیاسی لبنان طایفه ای است و این ساختار بن بستی ایجاد کرده است. عملاً تقسیم قدرتی که لبنان دارد و با این ساختار مثل شرکتی سهامی می ماند که هر طایفه ای سهامدار این شرکت است. این تضاد منافع و قدرت عملا ساختار را به بن بست کشانده است و به عقیده حزب الله بی دولتی بدتر از یک دولت حداقلی است. دولت حسان دیاب تکنوکرات بود ولی به دلیل ساختار فشل نتوانسته است بر مشکلات غلبه کند. دولت به دلیل فشارهای داخلی و خارجی و تحریم های آمریکا عملا زمین گیر بود و نمی توانست کار خاصی انجام بدهد. در این شرایط بحرانی به یکباره اسرائیل تنش های خود با لبنان را تشدید کرد و انفجار بیروت در چنین شرایطی رخ داد. از نظر جریان مقابل مقاومت این بهترین فرصت برای حذف مقاومت است. انها می خواهند از آب گل آلود ماهی بگیرند و در گام اول برای حذف دولت حسان دیاب تلاش می کنند و می خواهند ساختار قدرت را تغییر بدهند و سپس حزب الله را تضعیف کنند.

 

 فرانسه از محور عربی، عربی جداست ولی سعی می کند در این جریان پیش برنده منافع همین محور باشد. امروز فشارها بر مردم لبنان زیاد است و جریاناتی که مخالف حزب الله هستند فکر می کنند با پیوند دادن این انفجارات به حزب الله و مقصر جلوه دادن حزب الله و روایت سازی رسانه ای و جعل رسانه ای که آخرین دست آورد آن تونل های حزب الله در بندر است. در حالیکه در تقسیمات طایفه ای لبنان بندر جزو سهم خانواده حریری ها بود و از قدیم مورد نفوذ سنتی آنها است و حزب الله هرگز از بندر بیروت جابجایی سلاح نداشته است. امروز آن چیزی که قطعی است استعفای دولت حسان دیاب و برگذاری انتخابات زود هنگام است از این جهت باید دولت دیاب را دولیتی موقت در نظر بگیریم. متغیر های زیادی در شکل گیری دولت نقش دارد حزب الله بحران کم ندارد و لبنان یعنی بحران و این گروه با بحران رشد کرده است و به اینجا رسیده است این بار اول نیست که حزب الله با بحران روبرو است باید جنگ 2006 را از یاد نبرد همچنین جنگ 82 و فرار اسرائیل از لبنان در سال 2000 و یا ترور حریری که تمام توسط حزب الله مدیریت شد مثل چوب خیزرانی که خم می شود اما دوباره قامت راست می کند تا الان ماجرا این طور بود حزب الله شرایط لبنان را به خوبی می داند و تا اینجا به شرایط مسلط بود من ایمان دارم حزب الله از این شرایط نیز با سربلندی بیرون می آید و اگر چه شاید آسیب هایی ببیند ولی حزب الله درخت سدر ریشه دار و تاریخی است که به این راحتی ها ریشه کن نمی شود.

 

قطعا اسرائیل از این ماجرا نفع می برد حداقل نفع اسرائیل منفعل شدن دولت لبنان و جریان مقاومت است. حزب الله باید بخش بزرگی از توانایی خود را برای مدیریت این بحران بگذارد و این یعنی کم شدن از توان این گروه در مقابله با اسرائیل و این واقعیتی انکار ناپذیر است. درگیر شدن حزب الله و لبنان و زمین گیر شدن این کشور به تمامی به نفع اسرائیل است.

 

در این شرایط احتمال قدرت گرفتن سعد حریری زیاد است ولی او فرد قدرتمندی نیست و نمی تواند کاری از پیش ببرد او قبل از دیاب بود و اگر توانایی داشت توسط سعودی ها به گروگان گرفته نمی شد و حزب الله او را از دست اسرائیلی ها نجات نمی داد او شخصیت توانمندی ندارد و سیاست مدار حرفه ای نیست و تاجری است که به اعتبار پدرش کار می کند و هنری ندارد. لبنان امروز به چهره ای تازه و کاریزماتیک نیاز دارد تا با قدرت اصلاحات را پیش ببرد. اگر امثال سعد حریری به قدرت برسند قطعا اهداف دیگری پشت پرده دنبال می شود.

 

 

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده