حذف سارا و نیکا از سری جدید سریال پایتخت-راهبرد معاصر

حذف سارا و نیکا از سری جدید سریال پایتخت

طبق شنیده‌ها از نکات مهم و قابل توجه در سری جدید «پایتخت»، تکمیل فیلمنامه ناتمام مرحوم خشایار الوند برای ساخت است و همچنین بازگشت و حضور مجدد علیرضا خمسه در این فصل. هنوز مشخص نیست آیا خمسه در قامت جوانی و روح باباپنجعلی نقش آفرینی خواهد کرد یا نقش دیگری را بر عهده خواهد داشت. از نکات دیگر فصل هفتم «پایتخت» می‌توان به حذف نقش سارا و نیکا به دلیل حواشی چند ماه اخیر آن‌ها در فضای مجازی اشاره کرد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۴ - ۲۰ آذر ۱۳۹۹ - 2020 December 10
کد خبر: ۶۹۹۴۷
تعداد نظرات: ۱ نظر

به گزارش راهبرد معاصر؛ تقریبا دو هفته قبل، خبری درباره توافق مدیران تلویزیون با سازندگان سریال «پایتخت» و آغاز پیش‌تولید فصل هفتم سریال منتشر شد، اما خبر‌هایی که در روز‌های اخیر درباره جدایی بعضی از عوامل مجموعه از این پروژه رسیده، احتمال آماده شدن «پایتخت ۷» ویژه نوروز ۱۴۰۰ را کم و کمتر می‌کند. پس از مهران احمدی، آرش عباسی نویسنده فصل هفتم سریال هم با انتشار پستی در اینستاگرامش از قطع همکاری خود با این پروژه خبر داده است. در این گزارش به دلایلی پرداخته‌ایم که امکان پخش «پایتخت» را در نوروز ۱۴۰۰ به پایین‌ترین حد خود می‌رساند.

 

محسن تنابنده از فصل اول «پایتخت» تا فصل ششم این سریال، علاوه بر بازیگر به عنوان طراح فیلم نامه و سرپرست نویسندگان فیلم نامه این سریال را همراهی کرده است، اما طبق خبری که چند روز قبل فیلم نیوز منتشر کرده، محسن تنابنده درباره ساخت فصل هفتم سریال تردید دارد و به همین دلیل هنوز نگارش فصل هفتم سریال را آغاز نکرده است. شروع نشدن مرحله نگارش فیلم نامه و تصمیم غیرقطعی محسن تنابنده در این باره یکی از مهم‌ترین اتفاقاتی است که باعث می‌شود نزدیک بودن زمان آغاز ساخت «پایتخت ۷» کاملا بعید به نظر برسد.

 

ی آن هم آغاز شده بود که تولید سریال تا نوروز سال آینده تمام شود و فروردین‌ماه این مجموعه به آنتن برسد، اما اکنون که روز‌های پایانی آذرماه را سپری می‌کنیم، هیچ تصمیم قطعی مهمی درباره شروع تولید «پایتخت ۷» گرفته نشده و نه تنها کار نگارش فیلم نامه در حال انجام نیست، بلکه این مرحله مهم هنوز آغاز نشده است. این در حالی است که سال گذشته در ۱۱ آذرماه، «پایتخت ۶» کلید خورد. در این شرایط حتی اگر فصل هفتم سریال به تولید برسد، احتمالا باید ماه رمضان یا زمان دیگری غیر از نوروز منتظر آن بود.

 

غیبت مهران احمدی

 

یکی از تغییرات مهم در فصل ششم «پایتخت»، بازگشت شخصیت «بهبود» با بازی مهران احمدی به قصه بود که توجه طرفداران این سریال را جلب و آن‌ها را غافلگیر کرده بود. هرچند ناتمام ماندن «پایتخت ۶» باعث شد سرنوشت این شخصیت به نقطه درستی نرسد و او نیز مانند دیگر شخصیت‌های اصلی سریال بلاتکلیف بماند، اما در میان اعضای خانواده «معمولی»، «بهبود» جایگاه ویژه‌ای نزد مخاطبان دارد و حضورش در سریال باعث جذابیت آن می‌شود.

 

چند روز قبل، مهران احمدی در گفت‌وگوی زنده اینستاگرامی خود، در پاسخ به سوالی درباره سرنوشت «پایتخت ۷» گفت که هیچ اطلاعی درباره این موضوع ندارد و به دلیل قرارداد‌هایی که بسته، نمی‌تواند در فصل هفتم ایفای نقش کند. بی‌شک غیبت این بازیگر در «پایتخت ۷»، آن هم پس از حضور کوتاهش در فصل ۶ و بازگشت به قصه، ساخت ادامه سریال را با مشکل روبه‌رو خواهد کرد.

 

هرچند تا به حال دیگر بازیگران سریال مانند بهرام افشاری و احمد مهرانفر درباره حضور خود در ادامه سریال، صحبتی نکرده‌اند، اما طبق خبری که به تازگی منتشر شده، مهرانفر برای بازی در اولین فیلم آرزو ارزانش به نام «آهنگ دونفره» قرارداد بسته است و از اواخر آذرماه جلوی دوربین خواهد رفت، بنابراین او نیز مانند مهران احمدی به پروژه دیگری تعهد دارد.

 

با توجه به این که بازی در سریال «پایتخت» زمان زیادی از مهرانفر می‌گیرد، بعید است که او همزمان در دو پروژه حاضر شود. علاوه بر این، قطعا گریم مهرانفر در «آهنگ دونفره» با گریم او در سریال «پایتخت ۷» متفاوت خواهد بود و نمی‌تواند همزمان در این فیلم و سریال حضور داشته باشد.

 

«پایتخت ۷» نویسنده ندارد

 

یکی دیگر از اتفاقات مهمی که ساخت «پایتخت ۷» ویژه نوروز ۱۴۰۰ را با، اما و اگر‌های جدی مواجه می‌کند، جدایی آرش عباسی نویسنده «پایتخت ۶» از این سریال است. او دیروز با انتشار پستی نوشت که درباره سریال «پایتخت» برای او طرح و ایده‌ای ارسال نشود، چون او ارتباطی به فصل هفتم این مجموعه ندارد و نمی‌تواند این ایده‌ها را با سازندگان سریال در میان بگذارد.

 

او در بخشی از پست خود، درباره آن چه از «پایتخت» نصیب اش شده به آشنایی با سیروس مقدم اشاره کرد و نوشت: آرزو می‌کنم این همکاری در زمان دیگر، با آدم‌های دیگری و نه در «پایتخت» دوباره اتفاق بیفتد. او همچنین توضیح داد که او به عنوان نویسنده در این سریال حضور داشته نه طراح داستان. جدایی آرش عباسی و انتخاب نویسنده جدید برای فصل هفتم فرایندی زمان‌بر است و این موضوع هم به چالش مهمی برای ساخت ادامه سریال تبدیل شده است.

 

با توجه به مسئولیت محسن تنابنده به عنوان طراح فیلم نامه و بازیگر سریال و فرصت کمی که برای تولید این مجموعه تا نوروز مانده، او به تنهایی نمی‌تواند نگارش فیلم نامه را برعهده داشته باشد، در نتیجه این موضوع هم مانعی جدی بر سر راه ساخت «پایتخت» نوروزی خواهد بود.

 

حاشیه‌های ششمین «پایتخت»

 

فصل ششم «پایتخت» که نوروز ۹۹ روی آنتن رفت، با حاشیه‌های مختلفی گره خورد. سال گذشته پس از سخنان تند محمدصادق کوشکی علیه رخشان بنی‌اعتماد در برنامه «جهان‌آرا»، محسن تنابنده اعلام کرد پس از «پایتخت ۶» دیگر با تلویزیون همکاری نخواهد کرد. احمد مهرانفر نیز در اقدام مشابهی از تلویزیون خداحافظی کرد و «پایتخت ۶» را آخرین حضور خود در تلویزیون دانست. اعتراض به ممیزی سریال هنگام پخش، سکانس پایانی قسمت آخر و ادعای رئیس صداوسیما درباره وجود «ستون پنجم فرهنگی روشن» در سریال و انتشار تصاویر نامتعارف بازیگران نوجوان سریال سارا و نیکا فرقانی هم از دیگر حواشی «پایتخت ۶» بود که باعث شد آخرین فصل این مجموعه جنجال‌هایی به پا کند و این گمانه را که ادامه ساخت این مجموعه متوقف خواهد شد تقویت کرد.

 

طبق شنیده‌ها از نکات مهم و قابل توجه در سری جدید «پایتخت»، تکمیل فیلمنامه ناتمام مرحوم خشایار الوند برای ساخت است و همچنین بازگشت و حضور مجدد علیرضا خمسه در این فصل. هنوز مشخص نیست آیا خمسه در قامت جوانی و روح باباپنجعلی نقش آفرینی خواهد کرد یا نقش دیگری را بر عهده خواهد داشت.

 

از نکات دیگر فصل هفتم «پایتخت» می‌توان به حذف نقش سارا و نیکا به دلیل حواشی چند ماه اخیر آن‌ها در فضای مجازی اشاره کرد.

 

با توجه به اینکه سعید آقاخانی نیز از تابستان امسال، فصل سوم «نون خ» را کلید زده و اواخر فیلمبرداری آن است و مجموعه «پایتخت» همچنان در مرحله پیش تولید، باید منتظر ماند و دید شبکه یک سیما کدام مجموعه را برای پخش در ایام نوروز ١۴٠٠ انتخاب خواهد کرد./ انتخاب

ارسال نظر
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
محمدرضا باقرپور
Germany
۲۳:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۹/۲۵
0
0
آیا صدا و سیما، به افکار عمومی هیچ ارزشی قائل نیست؟ بنده به عنوان یک مخاطب و یک شهروند ایرانی حقیقتاً نمی‌دانم چه اصراری بر ادامه ساخت چنین سریالی با اینهمه هزینه که حاشیه‌های فراوانی هم داشته و اشکالاتی اساسی و بدیهی بر آن وارد است، می‌باشد؟ به این سریـال انتقادات زیـادی، به ویژه بر مجموعه ششم آن وارد است که تجمیع حتی فهرستوار آن در اینجا، باعث اطاله کلام می‌شود و مخاطبان تیزبین و فهیم قطعاً دسترسی به همه یا بیشتر این نقدها دارند؛ از پرداختـن به موضوع آب زمـزم و اعمال مکـه و عنوان«منزل خدا» برای کعبه، تغییر عنوان جمرات به «خانه شیطان»، بازگشت از حج با سر زخم‌شده؛ آنهم بر اثر رمی جمرات و داستان ماجرای سخیف آن که در چنین سریـال نه طنزگونه بلکه کمیکی، هیچ جایگاه و محلی از اعراب ندارد و پرداختن به این موارد و ایجاد حساسیت، اصلاً مناسب نبود تا موارد جنسی پنهان در دیالوگ‌ها و رفتارها، تخت‌خواب دونفره که پس از آن، به چت و ارسال استیکر سخیف میان دو هنرپیشه مربوط، در فضای مجازی اما در اصل در فضای واقعی! هم کشیده شد، شوخی با تلفظ کلمه سانتریفیوژ که تداعی کننده تپق زدن یکی از شخصیت‌ها و همچنین یکی از ائمه جمعه موقت تهران بود، شیطنت و دیالوگ دوپهلوی نقی که بین او و نماینده مجلس رد و بدل می‌شود به این شکـل که: حاجی جان! بفرمایید. حاجی فرمودید من، زبونو کجا بزنم؟ چی رو؟ زبون؛ زبونو کجا بزنم؟ می‌خوام بگم وَلَا الضَّالِّينَ که نماینده پاسـخ می‌دهـد: همینطـور خوبـه که واضـح است ایـن دیالـوگ، می‌تـوانست خیلـی سـاده، سـؤال شـود؛ بـه نظـر می‌رسـد آقای محسن تنابنده، در پایتخت 6 ، با این دیالوگ‌های خاصی که انجام می‌داد، برای بیشتر مطـرح شدن و بیشتر دیده شدن، تلاش می‌کرد و اینکه این را به اثبات برساند که ما بیشتر می‌فهمیم و می‌توانیم حتی مسؤولان ارشد را هم دور بزنیم و سرکارشان بگذاریم تا جایی که نفهمند چه اتقاقی می‌افتد. . تقلید سخیف یک زوج و سفـر ماه‌عسل و یک موتورسیکلت کاملاً مشابـه، با موارد مشابه قبلـی و یک لامپ روشن! و یک قایـق که این البته، لامپ روشـن! با سابقه مفهومـی و معنایـی، استعاره‌ای از مفاهیم جنسی در مورد مشابه آن می‌باشد و داستانـی دارد بـرای خودش که تقریباً، هم اکنون و با این یادآوری مجدد عوامـل پایتخت، همه آن را می‌داننـد و اینکـه شبکه «من و تو» همـان روز، فیلـم سینمایـی «همسفر» را پخـش می‌کند! و همان شب هم، قسمت آخر سریال پایتخت پخش می‌شود! که این همزمانی هم یک مسأله و موضوع قابل تأملی است و نمی‌توانـد سهوی بوده باشد. آنچه در بخش‌های پایانـی سریـال «پایتخت» می‌بینیم، در واقع بازآفرینی ناشیانه‌ اما واضحی از بخش‌هایـی از فیلـم‌هـای «همسفـر»، «ممـل آمریکایـی» و «در امتداد شب» است که به نظـر می‌رسد سازندگـان این سریال، با مسامحـه و چراغ سبز ناظـران پخش و مدیـران مربوط، قصد داشته‌اند تا به هر نحـوی شده، فیلم‌هـای مشهور، محبوب و مورد علاقـه‌ دوران پیش از انقلاب را، در اذهـان نوجـوان‌ها و جـوان‌های قدیـم، یـادآوری نمایند و برای نسل جدید هم آدرس! بدهند و همچنین، برای چندمین بار، مدیریـت و حاکمیت غیررسمـی خود را بر صدا و سیما و مدیـران آن، به اثبات برساننـد. همـان چنـد صحنه کـوتاه از رحمت «آقای هومن حاجی‌عبداللهی» و همسرش در پلان سوار بر موتور در جاده، قایق وسط دریاچه و حرف زدن، از روشن بودن لامپ! موتور، کافی بود ذهن‌ها را خیلی سریع، درگیر سه فیلم قبل از انقلاب بکند؛ همـان سه فیلمـی که از آنها، با عنوان «فیلم فارسی»! یاد می‌شود؛ فیلم‌هایی که در متن خودش، فحشای پنهان و آشکـار را تداعی می‌کند. تقلید و بازآفرینی از فیلم‌ها و سریال‌های پرطرفدار قبل از انقلاب ایران، اتفاق تازه‌ای نیست و سینمای ایران، با دست‌های مرموز یک عده‌ای، مدت‌ها است در حال انجام این مأموریت! و بازآفرینی بـرخی از فیلـم‌های قدیمـی و پرفـروش دوران حکومت گـذشته است و این، نه توهم که واقعیت است و ما می‌بینیم بسیاری از همین فیلم‌های پرفروش کوچه بازاری و غیر هنری و بدون پیام‌های عالی انسانی سال‌های اخیر، در واقع، بازآفرینـی و تداعـی‌کننده فیلـم‌های گذشته هستند و همـه این شیطنت‌ها، یک چیز دیگـری را هم ثابت می‌کند و آن اینکـه کارگـردان و هدایت‌کننـده پایتخت 6 در واقـع، آقـای محسن تنابنده بود نه آقـای سیروس مقدم. آقای رئیس محترم صدا و سیما آیا جناب‌عالـی از مجـموعـه تـحت تکفـل و تحت اداره خـود، اطـلاع کامـل و کـافـی دارید؟ آیـا احتمال نمـی‌دهیـد افـرادی در صدا و سیمـا بوده باشند که اخباردهی بکنند و شما و سیستمان، اطلاعی نداشته باشید و نتوانید این مورد و موارد مشابه را بیابید؟ یا در صورت یافتن، جدی نگیرید و یا اهمیتی ندهید؟ این فرضیه که برخی از همین سلبریتی‌ها، با شبکه‌های خارجی و افراد خاص در ارتباطند و در فضاهای مختلف مجازی هم برای همدیگر، پیغام می‌فرستند و بارها هم مشابه و مصداق آن را در ارتباط پنهانی و در چت‌های با مجری شبکه من و تـو دیده‌ایم، با این عملکردهای مشکوک، تقویت می‌شود. در پایتخت 6 ، دیالوگ غیراخلاقی متعددی را در کاراکتـرها می‌بینیم؛ در این سریال، در کنار اشکالات فنی متعدد و آشکار، مانند: افتادن تصاویر عوامل پشت صحنه، در آینه بغل ماشین بهتاش، خطاهای متعدد آشکار حاصل از مچ‌کات‌های مکرر و تغییر جهت و وضعیت‌های کاراکترها و تغییر محسوس وسایل‌های همراهشان، حضور تصویربردار، در کادر تصویر شادی پرسپولیسی‌ها پس از پایان بازی، آچار نامربوط با آن مدل ماشین، در دست سرویسکار در چاله سرویس، مونتاژ ضعیف و خیلی موارد فنی و سوتی‌های متعدد دیگر که شایـد هم احتمال نمی‌دادنـد بیننده تا این حد، متوجه آنها بشـود و از این جهت هم اهمیتـی نـداده بودنـد و شایـد هم همه اینها، حاصـل شتابزدگی بـوده که این‌جانب در این خصوص، ورود نمی‌کنم و به نظرم، اهمیت چندانی هم ندارند، موارد اخلاقی متعدی نیز قابل احصاء است که بیشتر بحث من و بسیـاری از منتقـدان هم، روی همین محتـوا و بعد رفتـاری و اخلاقـی قضیه است تا موارد فنـی آن. در دقایـق نهایـی هم، یک حرکت زننـده از نقی معمولی «آقای محسن تنابنده» دیدیم که از چشم‌های تیزبین بینندگان، غافل نماند و آن، این بود که وقتی بازیگر نقش نقی، داخل ماشین و پشت رل منتظر بود، هما که رسید و نشست و پرسید: چی شد هماجان؟ چیزی شد؟ این چیه؟ و هما پاسخ داد: آدرس ارسطو، نقی هم خوشحال شد و گفت: فدای تو بشم همـاجان و در این لحظه و همزمان، دست‌هایش را گشود و طـوری رفتار کرد و دستانش را طوری حرکت داد که بیننده، در همـان لحظه اول، فکـر کرد وی قصد دارد هما را در آغوش بگیرد! یا با وی، روبوسی بکنـد! و چه بسا در آن لحظه، اضطرابـی هم بر بینـنده در کنـار خانـواده‌اش وارد شد؛ بعد از آن، آدرس کاغـذی را گذاشت صندلی عقب! چیـزی که معمول نیست و معمولاً یک راننده، یک کاغذپاره را یا داخل جیبش می‌گذارد یا در همان جلو، در یک جایـی می‌گذارد اما به جهت این حرکت باز کردن دستان، عملاً مجبور بود و مجبور شد آدرس را همان عقب، بگذارد و قطعاً این پلان، همراه با شیطنت واضحی بوده که خیلی زیرکانه و هنرمندانه!، توسط کاراکتر مربوط، به اجراء درآمـد که احتمالاً کارگـردان هم همان لحظـه، یا حتی بعداً هم متوجه آن، نشده است. پس از اینهمـه مـوارد وارده که فقط نمونه‌هایـی از آن، آورده شد، شاهـد آن شدیـم که صدا و سیما، دو جلسه برنامه نشست نقد و تحلیل گذاشت برای همین سریال و توجیه‌هایش را کرد و پرونده‌اش را به خیال خود، بست؛ در حالی که افکار عمومی، حرف‌هایـی دارند برای ارائـه که بسیـاری از آنها را در فضاهـای مختلف مجـازی و در کامنت‌هـای مـردم در پایگاه‌هـای خبری، می‌توان یافت. سخن آخر اینکه مشابه این موارد، در دوره‌های مختلف ریاست بر صدا و سیما نیز بوده اما آقای رئیس در دوره ریاست جناب‌عالـی، این موارد، تشدید شده و ظاهـراً، از کنتـرل خارج شده و به اوج خود، رسیـده است که نیـاز جـدی، به بازنگـری و پالایش دارد. آیا اینها، همانطـوری که برخـی مسـؤولان ارشد سازمـان هم قبلاً نیز اعلام نموده‌اند، خارج از اراده بوده است؟! چنانکه استحضار داریـد، صدا و سیمـا، یک اداره سـاده‌ای نیست که به فرض، کارمنـدی، یک خطایـی کرد، توبیخـی و تذکـری دریافت کنـد و بـرود پی کار خودش و موضوع، تمام بشود؛ خطای یک کارمند و صدمات وارده از سوی آن، با خطای یک مجری روی آنتن که میلیون‌ها بیننده از طبقات و سنین و جنس متفاوت دارد، خیلی فرق دارد. گاهی دیده شده به یک توبیخ یا تعهد، بسنده شده و یا پس از مدت کوتاهـی، دوباره به کار گرفتـه شده است. آقای رئیس دلتـان را به این، خوش نکنید که فلان برنامه، مخاطبان زیادی دارد؛ آنهم با استناد به نظر یک مقام و منبع غیرمرتبط در فضای توئیتری نه مرکز نظرسنجی رسمی که اولاً، دلیل علمـی برای حصول این درصد، نداریم و از کاهش میزان مصرف اینترنت، خلوت بودن یا مصرف برق یا مـواردی از این قبیل در ساعت به خصوص هم نمی‌شود به چنیـن یقینی رسید؛ چراکه متغیرهای دیگری نیز دخیل است؛ ثانیاً، با فرض صحت این برآورد درصد، باید گفت بسیاری از مردم، از سر ناچاری و به دلیل در خانه مانـدن به جهت وضعت کرونایی و موارد دیگر، به ناچار، به ایـن سریال‌ها روی آورده‌اند و تماشاکردن یک برنامه‌ای، الزاماً به معنی تأیید و مقبولیت آن از سوی مخاطبان برنامه نیست و ما دقیقاً نمی‌دانیم شبکـه‌ای که در یک خانـواده یا خانواری روشن است، چند نفر از اعضای آن، همان شبکه را تماشا می‌کنند یا مجبـور می‌شوند تماشا کنند؛ اینها، نمونـه‌ای از نکته‌هایـی هستند که در آمارگیـری، در ذهن برخی از مسؤولان، مغفول مانده است. اگر سریال، طنز است، نباید با مسایل جدی، به خصوص با مسائل مذهبی و مورد حساسیت، مانند مکه همراه و آمیخته شده باشد و سخن و سؤال دیگر اینکـه به نظـر جناب‌عالی، این سریـال، با صرف هزینـه خیلی بالا، بازخـوردش چه بوده است؟ سود و زیانش چه بـوده است؟ چی داده‌ایم و چی گرفته‌ایـم؟ در بالا بردن فرهنگ و هنر مردم و حرکت به طرف انسانیت، چه تأثیری داشته است؟ لذا، من حیث‌المجموع، به عنوان یک شهروند ایرانی، استدعا دارم اگر هدف اصلی از ساخت و پخش این سریال، حتی اگر صرفاً نشاط با زبان طنز و کمدی بوده، با در نظر گفتن این موضوع که آن نوع نشاط اجتماعی که مورد تأکید است، غیر از لودگی و هرزه‌گویی و هرزگی است، در این موضوع و موارد مشابه که نمونه‌هایی آورده شد، رأساً ورود نمایید و مهم تر از آن، با استمداد از منابع انسانی و اداری مرتبط، جریانات پنهان را هوشمندانه، شناسایی و تدبیر نمایید و تلویزیـون را که از رسالت بالایـی برخوردار است و مخاطبـان آن می‌توانـد از هر سـن و جنـس و قشـر و سطح سـوادی هم بـوده باشد و یک حرکت و گفتـار غلط، سـال‌ها ماندگـار می‌شود و جهت می‌دهد افکار و حرکت مردم را، از این حالت بحرانی و صدمات ناشی از هجمه‌های فرهنگی و تقلیدهای صدمه زننده بر فرهنگ و سبک زندگی ایرانی _ اسلامی و تحقیرآمیز و از لوث دست‌های برخی از هنرمندنماهای خائن به فرهنگ، برهانید. ما در این وضعیت درست است حوصله‌مان در خانه نشستن سر رفته اما این دلیل نمی‌شود که با استفاده یا درواقع با سوءاستفاده از این وضعیت بهداشتی پیش‌آمده، صدا و سیما هر غذای مسموم فرهنگی و هنری را برای ما تجویز کند. آقای رئیس با پول این سریال، دست‌کم پنج شش تا برنامه خوب می‌توان ساخت؛ پول این ملت را به این راحتی حیف و میل نکنید. محمدرضا باقرپور - روزنامه‌نگار و فعال فرهنگی و اجتماعی
تحلیل های برگزیده